خبر جدید این است: "دبیر شورای عالی اطلاع رسانی دولت، مدیرعامل ایسنا شد". این خبر خیلی بدی است. این خبر یعنی دولت تلاش می کند یک رسانه عمومی دیگر را به معنای واقعی کلمه، "دولتی" و تبدیل به ارگان روابط عمومی و تبلیغاتی خود کند. بهتر است این تصمیم لغو و یکی از نیروهای کیفی ایسنا، به عنوان مدیر این رسانه منصوب شود.
چند نکته درباره این تصمیم:
۱- ایسنا یا همان خبرگزاری دانشجویان ایران (زیرمجموعه جهاد دانشگاهی) از زمان تاسیس در سال ۷۸ تاکنون نقش مهم و مثبتی را در روند اطلاع رسانی و روزنامه نگاری ایران ایفا کرده است. در میان خبرگزاری های ایران، ایسنا، بهترین است؛ هم به لحاظ آبرو و اعتبار و جایگاه هم به لحاظ تولید محتوا و رعایت چارچوب های حرفه ای - اخلاقی از جمله بی طرفی و استقلال حرفه ای (البته به طور نسبی).
دبیر شورای عالی اطلاع رسانی دولت را به عنوان مدیرعامل ایسنا منصوب کرده اند. او را از نزدیک نمی شناسم با این حال می توان حدس زد با این انتصاب قرار است جهت گیری ایسنا از یک رسانه عمومی و واقعی به رسانه دولتی یا به تعبیر درست تر به ارگان روابط عمومی و تبلیغاتی دولت تبدیل شود اما به ضرس قاطع می توان گفت این انتصاب، اهداف دولت را محقق نمی کند و تنها منجر به کاهش سطح کیفی ایسناو آزار روزنامه نگاران ایسنایی شود.
۲- استقلال حرفه ای و آزادی رسانه با عملکرد حرفه ای و واقعی آن ارتباط مستقیم دارد. با انتصاب دبیر شورای عالی اطلاع رسانی دولت در راس رسانه، این دو ویژگی تضعیف خواهد شد و در نهایت بدون این دو ویژگی، از خبرگزاری تنها یک اداره دولتی و تعدادی کارمند باقی می ماند که سخنان مقامات و خبرهای آنها را منتشر می کنند.
در نتیجه دیگر رسانه ای به عنوان واقعی کلمه نخواهیم داشت. آزادی یعنی رسانه در انتشار خبرهای انتقادی و منفی و واقعی، آزادی داشته باشد و استقلال حرفه ای به این معنی که تحولات و اتفاقات مختلف را با فاصله و جدا از نگاه و موضع بالادستی و از منظر واقعیت منتشر کند.
رسانه، محلی برای اطلاع رسانی واقعی، انتقاد و نظارت بر عملکرد همه از جمله دولت است. با این انتصاب جدید، نه تنها این سه بخش تضعیف می شوند بلکه وظایف نظارت و پرسشگری رسانه نیز به کنار می رود.
۳- ایسنا عمری به طول چند دهه دارد. آیا در این مجموعه پر از خبرنگار و روزنامه نگار، هیچ نیروی کیفی وجود ندارد که بتواند مدیریت این رسانه را برعهده بگیرد؟ من فکر می کنم هست نه یک نفر بلکه بیش از چند نفر. هستند نیروهای با کفایت و قدرتمند در ایسنا که بتوان آنها را در قامت مدیر جدید ایسنا دید اما مشکل اینجاست آنها مانع از تبدیل ایسنا به ارگان روابط عمومی و تبلیغات دولت می شوند و در برابر این روند، مقاومت می کنند.
۴- از دولتیان می توان سوال کرد آیا سرنوشت ایرنا و روزنامه ایران و خبرگزاری و شبکه های صداوسیما درس عبرت نشد؟ به ویژه وقتی در دولت روحانی، دبیر شورای عالی اطلاع رسانی دولت به عنوان مدیرعامل ایرنا منصوب شد. آیا اصولگرایان و دولتیان، خبرگزاری و رسانه کم دارند که می خواهند یک رسانه معتبر و با آبرو را قربانی کند؟
۵- آیا دولت قرار است همه نهادهایی را که به نوعی مستقیم یا غیرمستقیم قدرت تغییر رئیس و مدیر آن را دارد یا به آنها بودجه می دهد را در کنترل و سیطره خود بگیرد؟ آیا این کار اخلاقی و حرفه ای است؟ قطعا خیر.
دولت به دولتداری خود برسد و کار رسانه ها را به روزنامه نگاران واگذارد. عملکرد دولت با فتح رسانه ها و سفید نمایی آنها به سامان نمی رسد. با این گونه اقدامات، سطح اطلاع رسانی دولت بهبود نمی یابد بلکه رسانه ای دیگر نابود و بی اعتبار می شود. آیا سرنوشت روزنامه های ایران و همشهری و ایرنا و ... عبرت انگیز نشد؟
۶- دولت وظیفه دارد برای رسانه و روزنامه نگاری و روزنامه نگاران هزینه کند چون جامعه و کشور به این سه نیازمند است اما به نسخه واقعی آنها نیاز است و نه به نسخه های جعلی.
اگر دولت به دنبال بهبود سطح اطلاع رسانی خود است رسانه ها را از طریق افزایش آزادی و استقلال حرفه ای آنها تقویت کند تا این رسانه ها هم عملکرد دولت را تحت نظارت و اطلاع رسانی داشته باشند نه اینکه با فتح و کنترل رسانه های عمومی، آنها را به بوق خود تبدیل کند.
هر جایی که دولت مستقیم و غیرمستقیم رئیس آن را منصوب می کند یا بودجه اش را تامین می کند به معنی امتداد دولت نیست بلکه می تواند رسانه ای باشد که با حفظ فاصله لازم از دولت به کار واقعی و حرفه ای خود ادامه دهد.
۷ - اگر قرار است همه خبرگزاری ها، به سخنگوی دولت تبدیل شوند چه نیازی به این همه خبرگزاری داریم؟ یک ایرنا که به این وضعیت تبدیل شده کافی است. اجازه بدهیم تنوع و گوناگونی در رسانه ها، ادامه یابد. بگذارید ایسنا، ایسنا بماند. اجازه بدهیم خبرگزاری دانشجویان ایران، خبرگزایِ دانشجویان بماند با همان فضای ایسنایی.
رضا غبیشاوی
- 14
- 4