دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۴۹ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۵۶۷۳
علما و مراجع تقلید

حجت الاسلام انصاریان:

دین خدا را تکه تکه نکنید

شیخ حسین انصاریان,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,علما
حجت الاسلام انصاریان، مفسروپژوهشگر قرآن با اشاره به تکالیفی که برعهده انسان هاست گفت: تکه تکه کردن دین وانجام اعمالی که آسوده است و دور انداختن اعمال سخت، دیگر دین نیست بلکه بازی با دین است.

به گزارش مهر،محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی به انجام تکالیفی که برعهده انسان هاست، تأکید کرد و گفت: دین خدا را تکه‌تکه نکنید، اگر مسلمانان مانند مسیحیان و یهودیان آیین موسی و عیسی(ع) را قطعه ‌قطعه کنند و به اعمالی که آسوده است، عمل و اعمال سخت را دور بیاندازند، این دیگر دین نیست بلکه بازی با دین است.

 

حجت الاسلام حسین انصاریان در سخنرانی خود در شاه چراغ شیراز، اظهار کرد: خداوند در سورهٔ مبارکهٔ یونس فرموده است: «أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاٰ هُمْ یحْزَنُونَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ کٰانُوا یتَّقُونَ؛ اولیای خدا تا لحظهٔ آخر عمرشان از خدا اطاعت کردند و از همهٔ محرّمات و گناهان اجتناب داشتند» این معنای تقواست و نشان از اینکه اولیای خدا دائم، پیوسته و همواره در عرصهٔ اطاعت از پروردگار بودند و در مقام اجتناب از همهٔ محرّمات به‌سر می‌بردند.  

 

انبیاء و اولیای خدا زندگی‌ خود را بر چه پایه‌هایی بنا کرده‌اند؟

او ادامه داد: خردمندی از امام صادق(ع) سؤال کرد، همهٔ انبیاء و اولیای خدا، در این عمر محدودشان زندگی‌ خود را بر چه پایه‌هایی بنا کرده‌اند؟ امام صادق(ع) فرمودند: «علی اربعة اشیاء»، من همهٔ زندگی‌ام را بر چهار ستون برپا کرده‌ام: یک ستون آن  «علمت ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت»، برایم خیلی روشن بود که هیچ‌کسی به جای من مکلف نیست و خود من مستقلاً از دیدگاه پروردگار عالم مکلف هستم. بنابراین خیلی برایم آشکار بود که تکلیف‌های من را دیگری انجام نمی‌دهد؛ چون واجباتی که اکنون به‌عهدهٔ من است، به دیگری ربطی ندارد و من نمی‌توانم به شخص دیگری واگذار کنم. حقوقی که از پروردگار، از عالم، از نعمت‌ها، از پدر و مادر، از اقوام و از مردم، به‌عهدهٔ من است، نمی‌توان به دیگری گفت این حقوق را تو به جای من ادا کن، من مستقلاً مکلف هستم.

 

انجام تکالیف الهی موجب کمال و رشد انسان است

استاد انصاریان معنای تکلیف را تبیین کرد و گفت: تکلیف یعنی ارائهٔ یک سلسله مسائلی که به خیر دنیا و آخرت ما و ضامن سعادت ابدی ماست، از طرف پروردگار و پیغمبر اسلام(ص) و ائمهٔ طاهرین(ع). انجام بخشی از این تکالیف واجب و بخشی از آن خیر است و موجب کمال و رشد می شود؛ به‌همین خاطر هم هست که پروردگار عالم، قبول تکالیف از خودش، از پیغمبرش(ص) و از ائمهٔ طاهرین(ع) را بر ما واجب کرده است: «أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکمْ».

 

رسیدن به تکلیف به معنای ورود به عالم انسانیت و الهی است

وی ادامه داد: تکلیف که با تمام‌شدن پانزده‌سالگی پسر و به فتوای اکثر فقهای شیعه، با تمام‌شدن نه‌سالگی دختر و به فتوای گروه دیگر، با تمام‌شدن سیزده‌سالگی دختر شروع می‌شود، به‌معنای ورود به عالم انسانیت و عالم الهی است؛ این توضیحی است که از وجود مبارک سید بن ‌طاووس نقل شده که در قرن هفتم می‌زیسته و از علمای بزرگ شیعه است. احتمالاً هم اولین جشن تکلیف را سید بن ‌طاووس در سن پانزده سالگی برای خودش گرفته، او لحظهٔ ورود به تکلیف، گفت: من تاکنون جزء انسان‌ها و آدمیزادها نبودم و ارزشی نداشتم. یک موجود زنده‌ای بودم که کارم استراحت، خوردن، آشامیدن، حرکات و افعال معمولی بوده است و خیلی قبل از تکلیفم مورد توجه پروردگار مهربان عالم نبوده‌ام؛ حال که مکلف شده‌ام، مورد احترام پروردگار قرار گرفته‌ام که تکالیف خود را به من ارائه می‌کند و می‌گوید: «من تو را لایق می‌بینم که قرآنم را به تو ارائه کنم، لایق می‌بینم نبوت را به تو ارائه کنم، لایق می‌بینم که قرآن و نبوت و امامت را به تو ارائه کنم، لایق می‌بینم که عبادات را به تو ارائه کنم؛ تو از این به بعد مورد تکریم و احترام من هستی، تو دارای ارزش هستی» بنابراین شایسته است جشن بگیرم که من را خدا به‌عنوان آدم، انسان، مکلف و مسئول پذیرفته است. این حرف سید بن‌ طاووس است و کاملاً صحیح است و فکر هم می‌کنم این مطلب را مرحوم سید از قرآن کریم برداشت کرده است.

 

استاد انصاریان به وضعیت کسانی که تکالیف الهی را قبول نمی کنند، اشاره و تصریح کرد: ما در قرآن مجید آیاتی دربارهٔ کسانی داریم که تکالیف الهیه را قبول نمی‌کنند، مسئولیت‌پذیر، اهل عبادت و اهل رعایت حقوق پروردگار و نعمت‌ها و مردم نیستند، درِ دل را به روی پروردگار عالم بسته‌اند، درِ گوش را به روی دعوت خدا و پیغمبر(ص) بسته‌اند، درِ چشم را هم به روی تماشای حقایقی بسته‌اند که انسان را به یک سلسله نتایج مثبت می‌رساند.

 

عده‌ای نگاه خود به سوی حقایق را بسته‌اند و یاد خدا نمی افتند

وی اظهار کرد: متأسفانه عده‌ای نگاه خود به سوی حقایق را بسته‌اند لذا خدا را پیدا نمی‌کنند، یاد خدا هم نمی‌افتند و دنبال خدا هم نمی‌گردند؛ اما کسانی که دیدشان برای تماشای حقایق هستی باز است، خدا را راحت پیدا می‌کنند. ایشان از دقت در خلقت یک مورچه و طاووسی که در خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) است یا از دقت در پدیدآمدن عوالم که در خطبهٔ اول نهج‌البلاغهٔ امیرالمؤمنین(ع) ذکر شده است، حقایق هستی را می بینند.

 

انصاریان گفت: خداوند درباره کسانی که درِ دل را به روی خدا بسته اند، درِ گوش را به روی صدا و دعوت خدا و انبیاء بسته‌اند، درِ چشم را برای تماشای حقایق بسته‌اند و تا هشتاد-نودسالگی وارد تکلیف نشده‌اند، می فرماید: «لهم قلوب لا یفقهون بها»، درِ قلبشان را که بسته‌اند و هیچ‌چیزی متوجه نیستند فقط مواد مربوط به شکم و امور مربوط به شهوت را می فهمند، اما این امورات را حیوانات هم می فهمند لذا امتیازی نیست. حضرت نوح(ع) خطاب به پروردگار می‌ فرماید: خدایا! من تا می‌خواهم اینها را برای شناخت تو، برای سعادتشان، برای تکالیف و برای حلال و حرام دعوت کنم، لباسشان را روی صورتشان می‌کشند، «و یجعلون اصابعهم فی اذانهم»، انگشت‌هایشان را در گوششان فرو می‌کنند که چشمشان من را نبیند، گوششان هم صدای من را نشنود «و لهم اعین لا یبصرون بها».

بی‌خردانِ دل‌بسته، چشم و گوش بسته هیچ سودی در این عالم ندارند

وی گفت: عده ای در طول هفتاد – هشتاد سال عمر خود ماشین پانصد میلیون تومانی دارند، خانهٔ چهارمیلیارد تومانی دارند، مهمانی برای فرزندانشان می‌گیرند، عروسی می‌گیرند که یک‌میلیارد تومان می‌شود، سفرهای خارجی می‌روند و بی‌دریغ خرج می‌کنند؛ پروردگار به کسانی که چنین هویتی دارند، می فرماید: «اولئک کالانعام»، آنان مانند خران، گاوان، شتران و گوسفندان هستند، «بل هم اضل»، البته این حیوانات سودی برای مردم دارند، گاو و شتر شیر می‌دهد، پوستشان را برای کفش و شاخشان را برای دسته چاقو استفاده می کنند، گوشتشان را می خورند، ولی این بی‌خردان دل‌بسته، گوش‌بسته، چشم‌بسته چه سودی در این عالم دارند؟!

 

حجت الاسلام انصاریان با بیان اینکه وقتی انسان وارد تکلیف در پیشگاه پروردگار نشود، یک حیوان است و هیچ‌چیز دیگری نیست، اظهار کرد: پروردگار می‌ فرماید: «مثله کمثل الکلب»، داستان زندگی کسانی که وارد تکلیف نمی شوند، مانند داستان زندگی سگ است و مقداری که پست‌تر برود، می‌گوید: داستان زندگی‌اش داستان الاغ است، «مَثَلُ اَلَّذِینَ حُمِّلُوا اَلتَّوْرٰاةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلُوهٰا کمَثَلِ اَلْحِمٰارِ یحْمِلُ أَسْفٰاراً.

 

وی با اشاره به اینکه همهٔ ارزش ما به این است که حوزهٔ تکلیف و مسئولیت را غنیمت بدانیم، تکالیف الهیه را قبول کنیم و مسئولیت‌هایی را که پروردگار عالم برای زندگی ما مقرر فرموده، بپذیریم، گفت: قرآن مجید می‌ فرماید: تکالیف را تکه‌ پاره نکن، وقتی تکلیف مالی به شما می رسد، نگویید از اینجا به بعد دیگر با خدا کاری ندارم، زکات نمی‌دهم و کاری هم به حکم خدا ندارم؛ من خمس نمی‌دهم و کاری هم به آیهٔ خمس در سورهٔ انفال ندارم؛ من نمی‌توانم پانزده‌ ساعت گرسنه بمانم و روزه بگیرم؛ خدا را دوست دارم، اما تکالیف مالی‌ از جمله زکات و خمس را دوست ندارم؛ روزه‌ چون در مرداد و تیر سخت است، دوست ندارم و در زمستان روزه می گیرم؛ نماز هم چون سبک، ساده، آرام، دورکعتی و سه‌رکعتی و چهاررکعتی است، می‌خوانم! این دین و تکلیف کامل و جامع نیست. پروردگار خطاب به چنین انسان هایی می فرماید: «و لاتتفرقوا»، دینم را تکه‌تکه نکنید! اگر دینم را تکه‌تکه کنید، شما مسلمان‌ها هم مثل مسیحی‌ها و یهودی‌ها می‌شوید که آیین موسی و عیسی را قطعه‌قطعه کردند؛ آنجایی که آسوده بود را عمل کردند و آنجایی که برایشان سخت بود را دور انداختند. این دین نیست بلکه بازی با دین است.

 

تکالیف را با شوق قبول کنیم و به «لقاء الله»، «رضایت الله» و «جنت الله» برسیم

شیخ حسین انصاریان با تأکید بر اینکه نباید با دین بازی کرد، گفت: کل تکالیف را با شوق، با ارادت و با عشق قبول کنیم، در این صورت بر طبق آیات قرآن به سه سعادت می رسیم، یکی لقای الهی است که اگر منظور از «لقاء الله» قیامت نباشد، یک مقام بسیار بالایی است، چون بعضی‌ها گفته‌اند که منظور از لقای رب، یعنی ورود به قیامت، ولی برخی به این مسأله معتقد نیستند.

 

وی ادامه داد: ما با انجام تکالیف به «لقاء الله» و «رضایت الله» می‌رسیم و عاقلانه نیست تکالیف را به‌خاطر دو روز شهوات، فساد، شکم و بدن تعطیل کنیم و از این ‌همه فیوضات الهیه بی ‌بهره شویم؛ یعنی به جای رسیدن به «لقاء الله»، «رضایت الله» و «جنت الله»، به جهنم برسیم؛ آنجا دیگر «جهنم الله» ندارد و اصلاً جهنم با کلمهٔ الله در آیات قرآن نیامده است. بهشت با پروردگار در قرآن مجید آمده، چون خدا مهماندار ابدی در بهشت است و مهمان ابدی انسانی است که به تکالیفش عمل کرده و سفره‌ای هم که برایش پهن می‌کنند، پایان‌ناپذیر است.

 

استاد انصاریان در پایان به آیه ای از قرآن اشاره و تآکید کرد: «علمت ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت»، می دانستم هیچ‌کس به جای من مکلف نیست، لذا من به همهٔ تکالیف بدنی، مالی، عقلی، اخلاقی و حقوقی خود پیش از مرگ عمل کردم.

 

پژوهشگر قرآن کریم گفت: تکلیفمان را باید قبل از مرگ انجام دهیم و به دیگری نباشیم زیرا عملکرد ما در این دنیا بر گردن هیچکس نیست.

 

حجت الاسلام حسین انصاریان در سخنرانی خود در حرم مطهر شاه چراغ شیراز، گفت:  از زمان وجود مبارک پیامبر اسلام، تا زمان پایان غیبت صغری، مردمی عاقل، بینا و خردمند، سؤالاتی را از محضر چهارده‌ معصوم داشتند که هریک از معصومین به تناسب سؤالی که از آنها شده، پاسخ‌های بسیار مهم، با ارزش و راه‌گشا به سؤال‌کنندگان داده‌اند .

 

وی ادامه داد: اگر سؤال کنید که حقیقت، عمق و واقعیت مجموعه این پاسخ‌ها چیست، یک کلمه می‌توان پاسخ گفت و آن اینکه این پاسخ‌ها چگونه زیستن را به انسان تعلیم می‌دهد که در زندگی خودش زیان نبیند، خسارت نکند و عمرش بر باد نرود، به مرگ سختی دچار نشود، به برزخ پرعذابی گرفتار نیاید و آخرت آبادی را به ‌دست بیاورد . 

 

پژوهشگر قرآن کریم به نمونه ای از پرسش مردم از امام صادق(ع) اشاره و اظهار کرد: مردی با عقل و درایت، با بینایی و بصیرت خدمت وجود مقدس حضرت صادق(ع) می‌آید و دربارهٔ کیفیت زندگی امام صادق(ع) سؤال می‌کند: «علی ماذا بنیت امرک»، یابن‌رسول‌الله! کل زندگی خودتان را بر چه اساسی پایه‌گذاری کرده‌اید؟ امام صادق هم جواب این پرسش را سخاوتمندانه داده‌اند و تا روز قیامت، یعنی تا برپاشدن قیامت، به‌درد تمام مردان و زنان تاریخ می‌خورد؛ اگر مردی و زنی بر ‌این‌ اساس که امام صادق پاسخ داده‌اند، عمل کند، طبق یکی از آیات سورهٔ مبارکهٔ فاطر هیچ ضرر و خسارتی به آنها وارد نمی‌شود؛ این مدت کوتاه عمر را در هر روزگاری، در هر شرایطی و در هر زمانی، پاک، سالم، صحیح و درست می‌گذرانند و این گذرانِ عمرشان بر اساس این روایت، یک تجارت می‌شود که پروردگار عالم در آن آیهٔ سورهٔ فاطر می‌فرماید: «تجارة لن تبور»، کسادی، توقف، ضرر و زیان در این تجارت راه ندارد، «لن تبور». اصلاً درِ ضرر و درِ خسارت به روی این تجارت کاملاً بسته است .

 

وی ادامه داد: امام به او فرمودند: تمام زندگی من بر چهار علم، بر چهار معرفت و بر چهار دانایی، علم، فهم و آگاهی برپا شده است. شما شنیده‌اید که پیغمبر اسلام دربارهٔ علم چه فرموده‌اند؟ «العلم نور»، دانش و آگاهی و فهم، نور است؛ این دانشی که امام صادق فرمودند، نور است و دانش‌های دیگر به فرمودهٔ خود امام صادق، فضل است و نه نور .

 

استاد انصاریان در باب علم به روایتی در اصول کافی اشاره و اظهار کرد: هر دانشی که غیر از این دانش در این جهان است، ارزش دارد و خوب است که آدم دنبال آن باشد، ولی یک برتری برای انسان و فضلی است؛ اما این نوع دانش نور است. تمام قرآن کریم علم است و پروردگار دربارهٔ قرآن می‌فرماید: «انزلنا الیکم نورا مبینا»، این مجموعهٔ علم -که سی‌جزء است، ۱۱۴ سوره است، شش‌هزاروششصدو چند آیه است- نور و روشنایی است؛ هم برای باطن شما و هم برای اعمال، مرگ، برزخ و قیامت شما .

 

وی افزود: در سورهٔ مبارکهٔ حدید می‌خوانیم: «یوم تری المؤمنین و المؤمنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بأیمانهم» حبیب من! هرچه مرد مؤمن و زن مؤمن در قیامت است، یعنی آنهایی را می‌بینی که از این معرفت و از این نور برخوردار بودند و با این نور زندگی کردند و نورشان -یعنی آن نوری که به‌دست آورده‌اند و ذخیره کرده‌اند- به‌صورت اعتقاد و عمل در پیشاپیش آنها در حرکت است و از جانب راست وجودی آنها در حرکت است، اینها هم دارند در کنار این نور قدم برمی‌دارند؛ همان وقت می‌شنوند که شما را به بهشتی که «تجری من تحتها الانهار» بشارت باد، یعنی این نوری است که آدم را به بهشت می‌رساند .

 

پس از مرگ تکالیفمان بر عهده شخص دیگری نیست

استاد انصاریان به علم اول اشاره و تصریح کرد: «علمت‌ ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت»، بنای زندگی من و یک علمش این است که فهمیدم، درک کردم و دانستم که آنچه خالق، مالک و آفرینندهٔ من به‌عنوان تکالیف و مسئولیت‌ها برعهدهٔ من گذارده، اگر خودم انجام ندهم، هیچ‌کس بعد از خودم انجام نمی‌دهد؛ چون هیچ‌کس به جای من مکلّف نیست. هیچ‌کس هم به جای ما مکلف نیست و زن و فرزندان ما خودشان هر کدام مکلف هستند و تکلیف و عبودیت من برعهدهٔ آنها نیست؛ اینکه باید من به‌وجودآورنده‌ام را بشناسم، به معاد ایمان داشته باشم، قرآن مجید را کتاب زندگی بدانم، به‌عهدهٔ آنها نیست و به‌عهدهٔ خودم است. من اگر از حوزه عبودیت، تکلیف و مسئولیت فراری شوم، در صورت نبودنم، تکالیفم به‌ عهده‌ کسی دیگر نیست .

 

وی افزود: خداوند متعال در هر صنفی حجت دارد که بدکاران آن صنف در روز قیامت نگویند نمی‌شد ما آدم خوبی باشیم! خدا برای هر طایفه‌ای در پنج قاره و در هر روزگاری حجت دارد و هیچ‌کس در قیامت نمی‌تواند خودش را در پیشگاه پروردگار معذور نشان دهد و اصلاً امکان ندارد .

 

استاد انصاریان نسبت مکلف بودن هر شخص بر تکالیف خود، تأکید کرد و گفت: امام صادق(ع) می‌فرمایند: دانستم و فهمیدم که بعد از مرگ من، تکالیف من بر گردن موسی‌بن‌جعفر نیست. موسی‌بن‌جعفر، پسر من، استقلالاً مکلف است و من باید مؤمن شوم! موسی‌بن‌جعفر که نمی‌تواند به جای من مؤمن شود و به جای خودش مؤمن می‌شود؛ عبادت من بر گردن خودم است، خوش‌اخلاقی بر گردن خودم است.

 

وی در پاسخ به اینکه بعد از مرگ من چه‌کسی می‌خواهد وصی من در خوش‌اخلاقی باشد، گفت: من در حال حاضر زنده هستم و باید با زن و بچه و با مردم خوش‌رفتار باشم؛ این تکلیف به گردن شخص دیگری نیست و او خودش بعد از من به خوش‌رفتاری مکلف است. اصلاً با شوق و با ذوق کوشیدم، زحمت کشیدم که تکالیف مربوط به خودم را خودم انجام دهم .

 

استاد انصاریان درمورد ضرورت ادای تکلیف پیش از مرگ به نمونه ای اشاره و اظهار کرد: آقایی در مدینه که نخلستان‌های خوبی داشت، از دنیا رفت؛ وقتی خرماها می‌رسید، همه را انبار می‌کرد سپس خرماها را در یک سبد حصیری می‌چیدند که من دیده بودم؛ خرماها را در فصل خرما چید و همه را انبار کرد که بازار خوب شود و بفروشد؛ اما در رختخواب افتاد و سخت مریض شد. دید خرماها را نفروخته، بازار هم پیدا کند که دیگر دارد می‌میرد و به چه دردش می‌خورد، بفروشد! یک وصیت سفت و سختی کرد که پیغمبر اکرم بعد از مرگ من، کل این انبارهای خرمای من را که بابت ثلثم حساب شود، به مستحق‌ها بدهد. مرد مُرد، آمدند و وصیتش را به رسول خدا گفتند، رسول خدا هم از روی دلسوزی قبول کردند، کنار در انبار آمدند و ایستادند و گفتند: اعلام کنید تا مستحق‌ها بیایند و خرمای حسابی به مستحق‌ها دادند. خرماها تمام شد و بنا شد کف انبار را جارو کنند، پیغمبر ایستادند تا جارو شود. یک‌دانه خرما در گرد و غبار انبار و چوب‌های آن حصیرها افتاده بود، پیغمبر اسلام خم شدند و آن یک خرما را درآوردند و فرمودند: یاران من! اگر خودش این یک‌دانه خرما را در زمان زنده‌ بودن خودش در راه خدا می‌داد، از کل این انباری که من دادم، ثوابش برایش بیشتر بود .

 

  استاد انصاریان هشدار داد: برخی که با پول‌ها، بدن و اعضا و جوارح شان برای تجارت کردن در راه خدا به خود رحم نمی کنند، چه امیدی دارند که بعد از مرگ شان شخص دیگری به آنها رحم‌ کند! پس تکالیفتان را خودتان پیش از مرگ انجام دهید و به امید دیگری نباشید. امام صادق(ع) می فرمایند: «علمت ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت». من فهمیدم تکالیف الهیه و مسئولیت‌های الهیهٔ من بر گردن شخص دیگری نیست که به جای من مکلّف باشد، پس همه را خودم انجام دادم.

 

 

 

 

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش