متن زیر از آثار استاد علامه علی دوانی است که در پاسخ به موضوع سرداب می خوانید:
غالب علمای عامه - چه متعصب و چه منصف - ضمن بیان اوصاف مهدی صاحب الزمان، او را «صاحب سرداب» نامیده و گفته اند که شیعه می گوید امام آنها در سرداب غایب شده است و در آنجا به سر می برد و از سرداب بیرون خواهد آمد.
محدث عالی مقام، حاج میرزا حسین نوری در کتاب کشف الاستار می نویسد: «ما هر چه مراجعه کردیم و تفحص نمودیم از آنچه درباره سرداب گفته اند (آن هم درباره سرداب سامره، تا چه رسد به سرداب حله) چیزی ندیدیم! در احادیث اصلا از سرداب ذکری به میان نیامده است.»
مرحوم آیت الله صدر نیز در کتاب المهدی در این خصوص می نویسد: «آنچه در این باره بعضی از عوام شیعه می گویند و بسیاری از خواص اهل سنت به ما نسبت می دهند، من نه مدرکی برای آن می شناسم و نه سندی یافته ام!»
اکنون ببینید ابن خلدون، دانشمند بزرگ عامه، در کتاب مشهور خود "مقدمه" آنجا که از "اثناعشریه" نام می برد، چه می نویسد: «آنها عقیده دارند که دوازدهمین امام از ائمه ایشان یعنی محمد بن الحسن العسگری که او را مهدی می خوانند، وارد سرداب خانه خود در حله شد و هنگامی که مادرش بازداشت شد، همان جا غایب گردید. آنها تا کنون منتظر او هستند و هر شب، بعد از نماز مغرب، اسبی را می آورند و جلوی در سرداب مزبور می ایستند و او را به نام صدا می زنند و از وی می خواهند که خروج کند. آن گاه ستارگان که به درآیند، پراکنده می شوند و این کار را موکول به شب آینده می کنند و تا کنون آنها چنین اند.»
دانشمند بزرگوار فقید، حاج شیخ عبدالحسین امینی در کتاب گرانقدر "الغدیر" آنجا که تهمت های «قصیمی» مولف کتاب "الصراع بین الاسلام و الوثنیه" را پاسخ می گوید، می نویسد: «داستان عجیب سرداب زشت ترین نسبتی است که به ما داده اند. هر چند قصیمی در دادن این نسبت ناروا تنها نیست ولی او افزون بر آنچه سابقین گفته اند، نوشته است: "بیش از هزار سال است که آنها هر شب در مقابل سرداب می ایستند و منتظر ظهور هستند"، در صورتی که شیعه نمی گوید غیبت امام زمان در سرداب انجام گرفته است یا از آنجا ظهور می کند، بلکه مطابق احادیث رسیده معتقدند که امام غایب آنها در مکه معظمه مقابل کعبه ظهور می کند. هیچ کس نگفته است در سرداب به سر می برد، یا سرداب محل غیبت آن حضرت است، بلکه سرداب سامره جزو خانه ائمه بوده و مانند سایر قسمت های خانه احترام دارد.»
سپس مرحوم امینی می افزاید: «کاش این مفتریان درباره سرداب نظر واحدی اظهار می داشتند تا دروغ آنها موجب این همه رسوایی نمی شد. مثلا ابن بطوطه در سفرنامه اش می نویسد که این سرداب در حله است، و قهرمانی در "اخبارالدّول" می گوید که در بغداد است، و دیگران گفته اند که در سامره است و قصیمی آمده و حیران شده که بگوید کجاست و لذا اکتفا نموده به سرداب تا منظور پلید خود را بپوشاند.»
دانشمند فقید، سید محمد سعید هندی مولف کتاب "الامام الثانی عشر" پیش از آن که مطالب گذشته را نقل کند، در آغاز تخطئه تهمت سرداب به شیعه می نویسد: «موضوع سرداب از نسبت های ناروا و شگفت آوری است که به ما داده اند، زیرا نه یک حدیث از طریق شیعه در این خصوص وجود دارد، نه مخالفان به نام کتابی از شیعه اشاره می کنند که در آن نوشته شده باشد، و نه دانشمندی از ما را ذکر می کنند که گفته باشد و از وی نقل نمایند! از اینها گذشته، غیبت در سرداب و بقای حضرت در آنجا در هیچ کتاب شیعه نیست.»
البته باید دانست که در بعضی از کتب ادعیه و غیره اسم سرداب سامره و بعضی از دعاها و زیارت ها آمده است، ولی نباید فراموش کرد که آنها متکی بر حدیث نیستند. چون سرداب یادگار خانه امام حسن عسگری(ع) است که آخرین بار امام زمان را در آنجا دیده اند، از این نظر دعاها و زیارت ها را در آنجا می خوانند.
- 10
- 4