افراد زيادي مانند آقا محسن در سوريه شهيد شدند؛ بزرگاني مانند شهيد اسكندري كه هم سرش را بريدند و برسرنيزه كردند؛ هنوز هم پيكرمطهرش به كشور برنگشته است
- برايم فرقي نمي كند كه آقا محسن دركجا شهيد شده است، مسلمان بايد براي دفاع از وطن ،ناموس وهمنوعش هرجايي كه لازم است، برود
- من آقاي منتظري را به عنوان يك سياستمدار قبول نداشتم اما به عنوان عالم ديني ايشان مقلداني دارد كه بايد به آن ها احترام گذاشت
- آقا محسن در دلنوشته هايش نوشته بودكه دوست دارد مثل حضرت زهرا(س) گمنام باشد؛ عقايد فرزندمان براي ماقابل احترام بود
- براي ما بحث حكومت جداست و كاري به دولت نداريم. زيرا دولت‌‌ها مي آيند ومي روند و بعضي ازآن‌ها لغزش هايي دارند
- به تهاجم فرهنگي اعتقادي ندارم و معتقدم اگر انسان خودش را بسازد فرهنگ غرب نمي تواند روي آن تاثير بگذرد
- چه كسي تضمين داده بنده چون از خانواده شهيد حججي هستم، فرد خوبي هستم وتا آخرعمرخوب خواهم ماند
- شهيدحججي دروصيت‌نامه اش به پسرش، علي آقا سفارش كرده كه تاآخر عمربالاي سراو ومواظبش خواهدبود
- متاسفانه در كشورعده اي ازافراد مدعي هستند وكارهاي انجام مي دهند كه حرف وعمل‌شان يكي نيست
- بعضي وقت ها لطف زيادي به بعضي از خانواده شهدا باعث مي شود كه فرزندان آن ها متوقع شوند
- درمراسم تشييع آقا محسن همه آمدند حتي افرادي كه شايد به ظاهر دلخوشي از انقلاب نداشتند
- درباره رسيدن به آرمان ها بايد بگوييم به۵۰ درصد از آن اهدافي كه مدنظرمان بود، رسيده ايم
- گفتيم به هيچ عنوان راضي نيستم كه بابت پيكر شهيد پولي بدهيد يا اسيرآزادكنيد
- معرف ومشوق اصلي آقا محسن براي ورود به سپاه، همسروخانواده همسرش بودند
- آقا محسن وصيت كردند كه فرزندشان روحاني شوند يا درسپاه خدمت كنند
- از عملكرد خلاف آرمان‌هاي انقلاب توسط برخي مسئولان دل همه مي گيرد
- همه خانواده هاي شهدا حساس هستند زيرا حضور شهيد را حس مي‌كنند
- عده ديگري از خانواده هاي شهدا هستند كه به فراموشي سپرده شده اند
- راهش، راهي بود كه زماني آرزوي پدرش بود اما توفيق نداشتم
- درخانواده ما انقلاب اسلامي، جزو دين‌مان محسوب مي شود
- تنها نگراني شهيد براي رفتن به جبهه‌ها رضايت مادرش بود
- هركسي ديدگاهي دارد ودرآن ديدگاه آزاد است
- به نظر من همه دركشور حق حيات دارند
جناحي كردن و مصادره شهدا و خانواده معزز ايثارگران از بزرگ‌ترين خيانت‌هايي است كه برخي مي‌توانند در دستور كار خود قرار بدهند. اين رويه سال‌هاست كه از جانب گروهی خودبرتربين در كشور پيگري مي‌شود و با اين نوع تفكر آسيب‌هايي نيز به جامعه وارد كرده‌اند. اين طيف براي آنكه برخي اهداف خود را پشت مسائل گوناگون پنهان كنند، با كشيدن خط‌قرمز‌هاي خودساخته و بي‌اساس تلاش مي‌كنند از نزديك شدن عامه مردم و برخي جريانات سياسي كه اعتقادي به منش‌ها و جهان‌بيني‌هاي آن‌ها ندارند به شهدا و خط‌مشي آن‌ها جلوگيري كنند، اقدامي كه هيچگاه به هدف نرسيده است زيرا مردم ايران شهداي خود را بدون دسته‌بندي وسياست‌زدگي دوست دارند.
يكي از برنامه‌‌هايي كه نقشه‌هاي اين جريان خودبرتربين را برهم زد و اجازه اشاعه تفكرشان را نداد، تشييع و مراسم‌هاي مربوط به شهيد محسن‌حججي بود؛ جواني كه شهادتش در ايران آثار فراواني به دنبال داشت. بعد از آن روزگاري كه اين شهيد و خانواده‌اش در مركز توجه بودند، اندكي اين تب و تاب كم شده است و ما براي زنده نگه‌داشتن ياد شهدا كه به گفته بزرگان كمتر از شهادت نيست، به سراغ پدر و مادر محسن حججي رفتيم تا درباره زندگي شهيد، روزگاري كه بدون او برخانواده شهيد مي‌گذرد و همچنين نگاهي كه اين عزيزان به آينده كشور و مسائل روز دارند، سوالاتي را مطرح كنيم و پاسخ آن‌ها را بشنويم. ابتدا سوالات را از پدر شهيد شروع كرديم كه در ادامه مشروح اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد.
درابتدا از سيره زندگي فرزندتان براي ما بگوييد كه چگونه او در زندگي اين مسير را طي كرد.
فرزندم دريك خانواده مذهبي، انقلابي وهمچنين معتقد به ولايت فقيه به دنياآمد. خانواده ما مانند بسياري از خانواده‌هاي مذهبي كشور سطح معمولي زندگي دارند. آقامحسن از زماني كه فرق بين خوب وبد تشخيص داد، درهمان مسيري كه خانواده براي او درنظر گرفته بود، حركت كرد و در اين مسير نيز جامعه،دوستان ومعلمان وهمچنين استادانش نيز براي ادامه اين مسيربه اوكمك كردند و من به عنوان پدر اين شهيد خدا را شكر مي كنم كه راه خوبي را طي كرد. سيره زندگي شهيد،برگرفته ازسيره اهل بيت(ع) و انقلاب اسلامي بود. درخانواده ما انقلاب اسلامي، جزو دين‌مان محسوب مي شود.
دليل اين نگرش شما نسبت به انقلاب اسلامي‌چيست؟
معتقديم حضرت امام خميني (س) ۴۰ سال پيش راه حضرت علي(ع) را براي‌مان ترسيم كرده است . به همين دليل انقلاب اسلامي راجزو دين‌مان مي دانيم . براي ما بحث حكومت جداست و كاري به دولت نداريم، زيرا دولت‌‌ها مي آيند ومي روند وممكن است بعضي ازآن‌ها لغزش هايي داشته باشند. البته به نظرم اين لغزش ها طبيعي است زيرا در زمان پيامبر اسلام(ص) نيز چنين اتفاقاتي مي افتاد و نمي شود اين موارد را به حساب فرهنگ وادب كشورگذاشت.
به نظر شما به عنوان پدر شهيد، چه مولفه هايي باعث شد آقا محسن به سپاه پاسداران بپيوندد؟ آيا از دليل پيوستنش به سپاه براي شما توضيحي داده بود؟
عرض كردم كه خانواده ما انقلاب اسلامي را جزوي از مسيردين مي داند .شهيد حججي ازكودكي پاي روضه اهل بيت با راه و سيره زندگي امام حسين (ع) و فرهنگ شهادت آشنا شده بود. دردوران تحصيل با ورود به كانون‌هاي فرهنگي، راهيان نور و اردوهاي جهادي دراين مسير راه تكامل بيشتري را طي كرد.اين‌هايي كه مطرح كردم راه هاي مكمل سپاه هستند و سرانجام به سپاه ختم مي شوند كه ايشان نيز آن را دنبال كرد.
چه كساني او را براي ورود به سپاه تشويق كردند؟
معرف ومشوق اصلي آقا محسن براي ورود به سپاه همسروخانواده همسرش بودند. البته قبل از ازدواج آقامحسن در يك شركت وابسته به سپاه كارمي كرد و علاقه مند به سپاه بود وقصد داشت درآن مسير باشد اما به صورت جدي پيگيري نمي‌كرد تااينكه خانواده همسرش به او پيشنهاد دادند كه وارد سپاه شود او نيز قبول و پيگيري كرد و به اين ارگان نظامي وارد شد.
شما به عنوان پدر آقامحسن يا مادر ايشان كدام‌يك نقش پررنگ‌تري در زندگي شهيد داشتيد؟
با توجه به تلاش‌هايي كه صورت گرفت و اگر حمل برخودستايي نباشد، من در زندگي ايشان نقش پررنگ‌تري داشتم و درانتخاب الگو ومسير راه پذيرش بيشتري از من داشت. تا حدودي آقا محسن به بنده نزديك تر بود و دربيشترامور با من مشورت مي كرد ولي در مسائل عاطفي با مادرش سخن مي‌گفت.
همراهي پدرومادر، خانواده و به خصوص همسر شهيد چه ميزان كمك كرد كه او بدون دغدغه ونگراني بتواند در جبهه حضورپيدا كند وجانش را دراين راه فداكند؟
درانتخاب يك مسير و راه ، انسان‌ها دودسته مي شوند. عده‌اي راه را خودشان انتخاب نمي‌كنند و با تشويق و مشوق‌هاي كه دارند آن مسير راطي مي كنند اما عده ديگر راه را خودشان انتخاب مي كند و براي مسائل حاشيه اي دنبال يك اطمينان خاطر مي گردند . براي مثال وقتي مي خواهيد به يك مسافرت برويد دوست داريد از لحاظ امنيت وآرامش خانواده خاطرتان جمع باشيد. درانتخاب اين مسير نقش همسروخانواده همسرآقامحسن بسيار برجسته بود. ايشان با اين اطمينان خاطرتوانست به خوبي دراين مسير قدم بردارد. همه مي دانند وقتي مردي ازدواج مي كند، مسيرزندگي‌اش تا حدودي متفاوت مي شود. آقا محسن از بابت خانواده خاطرجمع بود. تنها نگراني او رضايت مادرش بود . وقتي آقا محسن براي اولين بار به سوريه رفتند مادرشان بسيارنگران بودند اما باردوم وقتي رضايت مادر را گرفت، از همه لحاظ مطمئن شد. نمي توانم بگوييم مشوق اصلي شهيد حججي كدام شخص خاصي بوده است و اعتقادم براين است كه مشوق اصلي شهيد، فرهنگي بود كه او داشت.
هرفرزندي براي والدينش ويژگي خاصي دارد؛ شما به عنوان پدر شهيد، ويژگي هاي خاص او را كه فارغ از اقشارجامعه باشد، مي‌توانيد براي ما بيان كنيد؟
آقا محسن پشتكاربسيارعجيبي دركارها داشتند و زماني كه كاري را شروع مي كردند تا آخرادامه مي دادند. مورد بعدي كه درباره ويژگي‌هاي شهيد بايد بيان كنم اين بود كه آقا محسن در كارهايش اخلاص زيادي داشت كه البته ما ميزان اخلاص او را بعدازشهادتش فهميديم.
بنده همه جاادعا مي كنم كه با آقامحسن بسياردوست نزديك بودم؛ او درهمه كارها را با بنده مشورت مي كرد ولي بعد ازشهادتش فهميدم آقاي محسن بسياري از كارهاي خيري كه انجام داده بود، ما اطلاع نداشتيم.
شهيد حججي در ميان اقشار گوناگون مردم ايران عزت خاصي پيدا كرد. به نظرشما دليل اين رويداد چه بود؟
عزت دست خداوند است و نمي شود آن را از راه ماديات به دست آورد. اين عزتي كه مي فرماييد، شهيد با شهادتش به دست آورده است كه قابل معامله ياخريد نيست زيرا خداوند ارزش آن را به او داده است. به اعتقاد من شهادت آقا محسن براي جوانان يك نشانه است و مي‌توان آن را ثمره ۴۰ سال انقلاب اسلامي دانست.
تربيتي كه شما در دستور كار داشتيد تا چه حد در رسيدن شهيد به اين هدف تاثير داشت؟
خانواده درتربيت فرزند واينكه لقمه حلال سرسفره ببرد تاثيرگذاراست اما دراين راه مكمل هايي هم وجود دارد و نمي‌توان تنها اين مهم را مولفه كافي دانست.
غير از اين مسائل چه مولفه‌هاي ديگري را مي‌توانيد براي دستيابي شهيد به اين عزت بيان كنيد؟
خداوند به چند دليل اين عزت را به آقا محسن داد، اول مي‌خواست به نسل هاي گذشته و بزرگ‌ترها كه از جوانان امروز نااميد شده بودند و مي گفتند فضاهاي مجازي جوانان را ازما گرفته وآن ها را نابودكرده است ومعتقد ند ديگر جوانان دهه شصت تكرار نخواهندشد، نمونه‌اي از جوانان امروز را نشان دهد. ازطرف ديگر خداوند توسط اين جوان به ما ومسئولان ثابت كرد كه در كشور آنگونه كه برخي مدعي هستند جوان‌ها نسل‌هاي جديد از دست رفته‌اند و بي‌تفاوت به كشور و دين هستند، اين ادعاها صحت ندارد و همان‌گونه كه حضرت آقا(رهبر معظم انقلاب) فرمودند اگردهه هفتادي ها بهتراز دهه شصتي ها نباشند كمتراز آن ها نيستند؛ زيرا دهه هاي قبل امام وانقلاب را درك كرده اند اما دهه هفتادي ها ونسل جوان بدون ديدن امام وانقلاب اين گونه با فداي كردن جان شان، خودشان را نشان دادند و اين رفتارها بي‌شك در مسائل مختلفي ريشه دارد. به نظر من خداوند لطف بزرگي به شهيد حججي كردتا دل جوانان را به دست آورده وآن ها را به صحنه بياورد و شكر خدا ديديم جوانان چه زيبا به صحنه آمدند و درمراسم تشييع آقا محسن همه آمدند؛ حتي افرادي كه شايد به ظاهر دلخوشي از انقلاب نداشتند زيرا جوانان اين شهيد رااز خودشان مي‌دانستند. از وقتي آقا محسن شهيد شده بسياري از جوانان به من مي‌گويند در مسائل مختلف ما را هم مثل آقا محسن بدانيد. خداوند خواست باشهادت يك جوان، جوانان ديگررا به ما نشان دهد كه هستند و دل‌شان براي دفاع از كشور، دين و نامو‌س‌شان مي‌تپد.
البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه افراد زيادي مانند آقا محسن در سوريه شهيد شدند. بزرگاني مانند شهيد اسكندري كه هم سرش بريدند و هم برسرنيزه كردند،هنوزهم پيكرمطهرش به كشور برنگشته است. با شهادت آقا محسن ، انقلابي درجامعه ايجاد شدكه براي همه تعجب آوربود. همه مي‌دانند دشمنان انقلاب روي فرهنگ وتفكرجوانان ايران‌زمين بسياركار وسرمايه گذاري مي كنند .چگونه مي شود همين جوانان پا روي همه آن مي گذارند و يك دفعه به ميدان مي آيند تا از خودشان ونسل‌شان حمايت كنند.
اين مسائل همه دست خداوند و دركنارآن ثمره انقلاب اسلامي است. برخي مي‌گويند اين حجم زياد از جواناني كه در مراسم شركت كردند به دليل تبليغات سپاه بوده است اما واقعيت نكته ديگري است و همان‌گونه كه گفتم عزت دست خداوند است و بسياري با توجه به مسائل مربوط به شهيد و نحوه شهادت وي به ميدان آمدند.
يك سالي از بازگشت پيكر شهيد حججي مي‌گذرد، هنوزهم شوروحال مردم نسبت به شهيد وخانواده شما مثل روزهاي اول است؟
به نظر من هراجتماعي چند بخش دارد؛ يك بخش نسبت به تمام امور بي تفاوت هستندكه ما نيز كاري به آن‌ها نداريم. بخشي هم از روي احساسات رفتارمي كنند و انتظاراتي دارند اما زماني كه انتظارات‌شان برآورده نمي شود احساسات‌شان فروكش مي كند.
شوروحال اين مردم نسبت به روزهاي اول كمترشده است اما نه به آن معناكه بخواهند نسبت به اين خط موضعگيري كنند.دسته سوم افرادي بودندكه ازابتدا دل به شهيد دادند ودلبسته او شدند هرچقدرهم كه جلوترمي روند اعتقادشان به مسير شهيد روشن ترمي شود زيرا شهيد حججي را به عنوان يك شاخصه درنظرگرفته اند.
برخي از سوالات را نيز بايد از مادر بزرگوار شهيد پرسيد. سركارخانم شما به عنوان مادر شهيدحججي و باتوجه به عاطفه مادري كه داريد، اين روزهاي جاي خالي آقا محسن‌را در خانه حس‌مي‌كنيد؟
اين روزها دلم برايش تنگ مي‌شود اما چاره اي ندارم و بايدتحمل كرد.
چگونه براين درد بزرگ مرهم مي‌گذاريد؟
زماني كه احساس دلم برايش تنگ مي‌شود، حضورش رادركنارخودم احساس و تصور مي كنم درخانه ونزديك من‌است.
تا كنون خواب آقا محسن را ديده‌ايد؟
شايد دوبار خواب او را ديده باشم.
نكته خاصي را براي شما بازگو نكرده‌اند؟
خير، حرفي به من نزدند فقط آن زماني كه ديدم آقامحسن اسير داعشي ها شده از آنجايي كه مي‌دانستم اين جماعت فرزندم را رها نمي‌كنند و او را اذيت و شكنجه مي‌دهند، باحاج‌آقا صحبت كردم و قرارشد گوسفندي براي شهيد شدن آقا محسن قرباني كنيم كه شب قبل از شهادتش خواب ديدم با خانم وپسرش به خانه ما آمده است؛ به او گفتم شب نذري داريم امشب پيش ما بمان كه درخواب خطاب به من گفت كه مي‌روم و شب‌برمي‌گردم.
شب ديگري هم زماني كه مراسم‌هاي شهادتش برگزار مي‌شد يك شب در خواب ديدم از داخل بنرها و تصاويري كه از وي وجود دارد به مهماناني كه براي بزرگداشت به مراسم وي آمده بودند، خوشامدگويي مي كرد.
آيا قبل از شهادت آقامحسن دعاي خاصي براي او كرده بوديد ؟
هرزماني كه تماس مي گرفت مي گفت دعا كن عاقبت به‌خير و روسفيد شوم و من از ته دل براي عاقبت به‌خيري و روسفيد او دعا مي كردم اما راضي به شهيد شدنش نبودم. زماني كه اسير شد از ته دل دعاكردم، شهيد شود و در همان شب شهادتش و زماني كه ساعت يك نصف شب به گلزار شهداي نجف آباد رفتيم و متوسل به شهداي گمنام آنجا شدم، همان جا خبرشهادتش درفضاي مجاز پيچيد ومامتوجه شديم آقامحسن شهيد شده‌است.
آقاي حججي، اينكه فرزند شهيد درآينده بگويد چرا گذاشتيد پدرم به سوريه برود، پاسخي داريد يا اينكه بخواهد راه شهيد را ادامه دهد، چه برنامه‌اي‌داريد؟
شهيدحججي دروصيت‌نامه اش به پسرش علي آقا سفارش كرده كه تاآخر عمربالاي سراو ومواظبش خواهدبود. درجامعه شهيد وفرزند شهيد مشكلي ندارند.
گاهي اوقات خانواده شهدا دلخوري‌هايي دارند نظر شما در اين‌باره چيست؟
متاسفانه بعضي وقت ها لطف زيادي به بعضي از خانواده شهدا باعث مي شود كه فرزندان آن ها متوقع شوند كه تعداد آن ها درجامعه زياد است به گونه‌اي كه بعضي ازآن ها از انقلاب طلبكارشده اند.
عده ديگري از خانواده هاي شهدا هستند كه به فراموشي سپرده شده اند كه به نوعي محروميت براي‌آن هاست و براي‌شان سوال ايجاد مي شود كه عزيز ما نيزشهيد شده است؛ دراين بين چه اتفاقي افتاده كه عده اي مورد توجه واقع مي شوندوعده ديگرمحروم هستند. همه خانواده هاي شهدا حساس هستند زيرا حضور شهيد را حس مي‌كنند.
ازطرف ديگر اين خانواده ها از سوي جامعه زير ذره‌بين هستند به نظرم بايد درجامعه كنترل ومديريت بهتري نسبت به خانواده هاي شهيد صورت بگيرد . دربين خانواده هاي شهدا شايد ۳۰ درصد آن‌ها طبق رضايت شهيدشان درجامعه رشدكرده باشند. بقيه افراد يا براثرتوجه زياد، متوقع شده اند و فكرمي كنند چون پدر آن ها شهيد شده بايد همه مسائل براي آن ها مهياباشد يا براثربي توجهي ومحروميت احساس يأس ونااميدي مي‌كنند كه اين رفتارها بيشتراز رفتار خودمان است ربطي به خانواده شهيد ندارد.
زماني كه پيكر مطهر شهيد قرار بود برگردد حاشيه‌هاي زيادي به پا شد و شما بيانيه اي صادركرديد كه اين بيانيه درافكار عمومي بسيار تاثيرگذار بود. مي‌خواستم بدانم چه مي شود پدري راضي مي شود و اعلام مي كند من فرزندم را براي خدا ،نظام وانقلاب دادم هيچ انتظاري ندارم مانند كاري كه ام وهب درصحراي كربلا كردند ؟
زماني فردي به تنهايي دنبال يك هدف مي رود و ممكن است عقبه ومشكلاتش را خود برعهده بگيرد اما وقتي فردي دنبال هدفي مي رود كه همه او را همراهي مي كنند و به عنوان نماينده آن جمع محسوب مي شود ماجرا متفاوت است. درايران اسلامي هرفردي كه لباس نظامي بپوشد براي من قابل احترام است امابنده به سپاه پاسداران ارادت خاصي دارم.
قبل از اينكه آقاي محسن درسپاه مشغول به فعاليت شود به مادرش گفتم اگر محسن به سپاه برود، ديگر براي ما نيست بايد قيد اين بچه را زد؛ يعني كسي كه به سپاه مي رود سر سلامت به منزل نمي برد و شهيد يا مجروح خواهد شد.
وقتي آقا محسن به سوريه رفت ايشان را به حضرت زينب (س)سپرديم واز طرف ديگر درخواست خود شهيد بود و كمترين كاري كه مي توانستيم براي فرزندن‌مان انجام دهيم همين بود و خدا را شكر آقاي محسن سربازي‌اش را به اثبات رساند و به اوج رسيد. براي همين آن بيانيه را منتشر كردم زيرا اعتقاد داشتم كه يك پيكر چه معنا داشت كه نظام هزينه بخواهد بدهد. بدني كه ازخاك است وبه خاك برمي گردد.
بعد ازآن بحث مبادله پيش آمد گفتند چون تصوير اسارت آقامحسن را فرستادند، بي‌شك مي خواهند مبادله كنند.گفتيم به هيچ عنوان راضي نيستم كه بابت پيكر شهيد پولي بدهيد يااسيرآزادكنيد.
آقا محسن دردلنوشته هايش نوشته بودكه دوست دارد مثل حضرت زهرا(س) گمنام باشد عقايد فرزندمان براي ماقابل احترام بود و گفتني است كه راهش راهي بود كه زماني آرزوي پدرش بود اما توفيق نداشتم.
برخي مي‌گفتند كه با توجه به مشكلاتي كه در كشور وجود دارد چرا بايد جوانان اين مرز وبوم به كشورهاي ديگر بروند و بجنگند اين تفكر بر شما تاثير‌نداشت؟
هيچ وقت به اين مسائل فكر نكردم زيرا اعتقادم براين است كه اسلام مرزوبوم،كشور، قوم ،قبيله ندارد درهمه جا چه عراق وسوريه وچه ايران بايد درهمه تحت فرمان اسلام و ولي فقيه بود و هركجا گفتند بايد رفت. ازآن گذشته داعشي فقط درعراق وسوريه نبود. واضح است كه دشمن اين نيروي وحشي را براي نابودي ما پرورش داده است . واقعيت اين است كه اگرپيش بيني حضرت آقا( رهبرمعظم انقلاب) نبود الان داعشي ها درمرزهاي ما بودند. برايم فرقي نمي كند كه آقا محسن دركجا شهيد شده است، مسلمان بايد براي دفاع از وطن ،ناموس وهمنوعش هرجايي كه لازم است برود.
بنياد شهيد بعداز شهادت، مقدمات اداري آقا محسن را انجام داد؟
هر ارگاني كه شهيد مي دهد، كارهاي اداري آن شهيد را همان ارگان انجام مي دهد.تمام كارهاي اداري مربوط به شهيد را خودشان انجام دادند و بنده دنبال هيچ كار اداري نرفتم؛ حتي دربعضي مواقع از بنياد زنگ مي زنندكه چرانمي آييد فلان كار را انجام دهيد.
همان‌گونه كه شما نيز اشاره كرديد درايران چند دسته زندگي مي‌كنند. عده اي هستندكه شايد تفاوت ديدگاه داشته باشند اما به شهدا و خانواده‌هاي آن‌ها ارادت خاصي دارند. به نظر شما مصادره شهدا به نفع يك جريان خاص اقدام شايسته‌اي است؟ اينكه گفته شود قشري از جامعه به دليلي ظاهري يا نگاه سياسي كه دارند از دوستداران شهدا نيستند، تفكر صحيحي است؟
من به اين نوع تفكر اعتقادي ندارم؛ همه ما ايراني وانسان هستيم و دليل ندارد افراد رابه خوب وبد تقسيم كنيم. چه كسي تضمين داده بنده چون از خانواده شهيد حججي هستم فرد خوبي هستم وتا آخرعمرخوب خواهم ماند. اين يك تفكر بسيار غلطي به حساب مي‌آيد زيرا قاضي اصلي خداونداست. نبايد درباره افراد از روي ظاهر قضاوت كرد.ازطرف ديگر خط ومسير در جمهوري اسلامي تعريف شده است بايد بين افرادي كه جلوي اين مسير ايستاده‌اند وآن هايي كه كنار مسير وكمتر درمسيرهستند تفاوت قائل بود. سفره اي به اندازه يك كشورپهن است وهركسي به اندازه توان ومعرفتش ازاين سفره برداشت مي كند. هركسي ديدگاهي دارد ودرآن ديدگاه آزاد است.دردين اسلام نيز آمده است كه خداوند ازهرانساني كه خلق كرده به اندازه وسع وتوانش انتظار دارد و نبايد دربعضي مسائل تعصب زيادي به خرج داد.
يك جوان وقتي برخي ازاين برخوردهاي افراطي را مي بيند دلزده مي‌شود. آيا همين تعصب‌ها باعث نمي‌شود جوان نسل جديد ازمسير شهدا دور شود ؟
درروند هرانقلابي اين طبيعي است كه تنش‌هايي وجود داشته باشد. تفاوت فكري و اختلاف سليقه هميشه بوده وهست. ازطرف ديگر طمع انسان نيز يك امر طبيعي است. بايد به برخي افراد گفت كه اگر فكرمي كنيد جوانان ما مسيرشان را عوض كرده اند دراشتباه هستيد و مسيرشان عوض نشده. بهترين سند مراسم تشييع پيكرشهيد حججي است و افرادي كه شايد به ظاهر متفاوت بودند حضورگسترده اي داشتند . درواقع جوانان لج كرده‌اند زيرا لجبازي ازخصلت هاي جوان است وبراي مثال اگر پدري كارخلاف مي كند و دايما پسرش را ازخلاف منع مي كند درصورتي كه اين پسر درآن خانواده بزرگ شده وقتي مي ببيند پدرش خلافكاراست اوهم دنبال كار مي رود و هرچقدر پدرش به او تذكر بدهد بي فايده است . درواقع ازسرلجبازي باپدرش شايدكارهاي خلاف انجام دهد. متاسفانه در كشورعده اي ازافراد مدعي هستند وكارهايي انجام مي دهند كه حرف وعمل‌شان يكي نيست. دراين دوره افكاروديد جوانان بسياربازتراز نسل هاي گذشته است و اينترنت،فضاي مجازي وماهوارهباعث شده اطلاعات مردم به خصوص جوانان نسبت به اوضاع كشورو جهان بسيار بيشتراز جوانان گذشته باشد براي همين نمي‌توان گفتارهايي را بيان كرد و به شيوه‌اي ديگر عمل كرد. مسيري كه جوانان امروزطي مي كنند بسيارسخت ومشكل است .ايران يكي از بهترين كشورها از لحاظ جمعيت وفكر وعقيده است و به نظر من شايد ظاهر جوانان عوض شده كه بايد به آن ها حق داد ولي اين جوانان بهتر از گذشته مي‌توانند به كشور خدمت كنند.
در مزار شهداي نجف آباد كه حاضر شديم، شهداي متعددي بودند كه از يك خانواده به اين جايگاه نايل آمده بودند. براي مثال از يك خانواده چهار نفر شهيد شده بودند؛ چرا آمار شهداي نجف‌آباد بالاست؟
نجف آبادي ها به دين اسلام ارادت خاصي داشته و همچنين روي لقمه حلال نيز تاكيد دارند. به ياد دارم دردوران كودكي پدربزرگم درمسجدي پيش‌نماز بود كه كاسب ها پس از نماز صبح درس مكاسب درمسجد مي‌خواندند و بعد مغازه ها را باز مي كردند. همشهري‌هاي ما بسيار روي لقمه حرام وحلال تاييد واعتقاد دارند.بالطبع نسلي هم كه ازآن ها به وجود آمده بسيارمعتقد است. دراول صحبت‌هايم اشاره كردم انقلاب اسلامي بخشي از دين ماست و براي همين درزمان جنگ، نجف آباد ۱۰۰هزار نفر جمعيت داشت كه ازآن جمعيت ۲۵۰۰ شهيد تقديم انقلاب اسلامي كرد. اين تعداد شهيد نسبت به جمعيت بي نظيراست واز طرف ديگر درشهرهاي كوچك اكثر افراد باهم فاميل هستندبه همين دليل دركنارهم دفن شده اند.
شهر نجف آباد را شيخ بهايي طراحي كرده است؟
بله مي گويند طراحي اوليه شهر نجف آباد را شيخ بهايي انجام داده است. البته تفاسيرزيادي هم وجود دارد.
آقاي حججي اين روزها مشغول چه كاري هستيد؟
من در اوايل شغلم بنايي بود و به دليل اينكه دستم به سيمان حساس شده بود آن را كنارگذاشتم. بعد ازآن تا قبل از شهادت آقا محسن با تاكسي كارمي‌كردم .مسافركشي باتاكسي يك شغل عمومي محسوب مي شود كه بامردم بسيار سروكار دارد و وقتي مسافران در تاكسي مي نشينند اگرراننده يعني من را مي شناختند شروع به تملق گويي مي‌كردند و اگرنمي نشناختند جوري ديگر صحبت مي كردند كه سبب آزردگي من مي‌شد و براي همين من نيزتحمل جنگ اعصاب نداشتم و تاكسي را فروختم و در حال حاضر نيز درخدمت خانواده هستيم.
بحثي مطرح شد كه شما ازدوستداران آيت ا... منتظري بوديد؟ آيا اين موضوع درست است؟
اگرشما شجره نامه ما را بررسي كنيد مي بينيد اختلاف خانواده ما باآيت ا... منتظري به قبل از انقلاب برمي گردد. اجداد بنده روحاني بودند درآن زمان آيت ا... منتظري كتابي درمورد شهيد جاويد نوشتندكه بسيار روي آن كتاب تاييد داشتند و بين علما اختلافاتي پيش آمد. پدربزرگم جزو مخالفان آيت ا... منتظري بودند و درواقع ازآن زمان اختلافات شروع شد. بعد از انقلاب هم امام خميني (س) درمورد آيت ا... منتظري فرمودند:« ايشان سياستمدار خوبي نيستند اما عالم خوبي هستند و حوزه هاي علميه از علم ايشان استفاده كنند». من نيز با توجه به اين گفته امام(س آقاي منتظري را به عنوان يك سياستمدار قبول نداشتم اما به عنوان عالم ديني ايشان مقلداني دارد كه بايد به آن ها احترام گذاشت. البته بنده ازمقلدان ايشان نيستم وهيچ وقت هم ازايشان حمايت نكردم اما مخالف آقاي منتظري وحاميان ايشان هم نيستم. به نظر من همه دركشور حق حيات دارند و از طرفي اعتقادم براين است كه همه بايد پشت سررهبري ومقلد وپيرواو باشند. زماني كه ايشان عليه شخصي موضعگيري كردند مي توانيم درمورد آن شخص صحبت كنيم. نبايد ازحضرت آقا جلوتر حركت كرد كه اين كار از لحاظ شرعي درست نيست.
شما از ريشه داران انقلاب اسلامي هستيد. به نظرشما به چنددرصد از آن آرمان‌ها واهدافي كه امام خميني(س) وشهدا براي انقلاب ونظام داشتند رسيده ايم ؟
آيت ا... جوادي آملي درآن سخنراني فرمودند كه ما داريم سعي مي كنيم انقلاب اسلامي را ايجاد كنيم، يعني هنوز كامل به آن اهداف كه مي‌خواستيم نرسيده‌ايم. همچنين يكي از سخنرانان در مراسمي گفتند شاه عباس مريد حضرت علي(ع) بودوقتي مراسمي داشت دراويش دعوت مي كرد تامدح وثناي حضرت علي (ع)بگويند. درمراسمي فردي كه نزديك شاه عباس نشسته بود به او گفت شما كه اينقدر حضرت علي(ع) را مدح مي كنيد ومريد او هستيد چرامثل حضرت علي (ع)حكومت نمي كنيد. جواب داد ؟ زيرا حضرت علي (ع) پنج سال حكومت كرد من مي خواهم حالا حال‌ها حكومت كنم. اگر بخواهيم به اهداف والاي انقلاب اسلامي برسيم چند سد معبر وجود دارد؛ ابتدادشمنان نمي‌گذارند. دشمناني ازطرف غرب وكشورهاي همسايه وجود دارد آن ها به خاطر هدف وعدالتي كه قرار است دراجتماع برقرارشودنگران هستند. اين يك واقعيت است. پيامبر(ص) وحضرت علي(ع) راهم نگذاشتند حكومت كنند درحالي كه آن ها امام ومعصوم بودند.
درباره رسيدن به آرمان ها بايد بگوييم به۵۰ درصد از آن اهدافي كه مدنظرمان بود رسيده ايم. اميدوارم دستيابي به اهداف بيشتر شود زيرا اهداف والاو مقدسي داريم كه البته پيمودن اين مسير سخت است. جنگ اقتصادي و رواني توسط دشمن برنامه ريزي شده است و بايد در برابر اين مسائل ايستاد. البته به تهاجم فرهنگي اعتقادي ندارم و معتقدم اگر انسان خودش را بسازد فرهنگ غرب نمي تواند روي آن تاثير بگذارد زيرا فرهنگ غرب يك فرهنگ پوچ وتوخالي و فرهنگ ما بسيار غني است. مبارزه با جنگ‌هاي اقتصادي راهكارهايي دارد كه بايد آن‌ها را مد نظر قرار داد كه بي‌توجهي به آن ما را به عقب مي‌اندازد. به نظر من مسائل ديگري نيز در كشور به وجود آمد كه ما را از اهداف و آرمان‌ها دور كرد كه براي مثال جنگ سوريه باعث شد ازبعضي از اهداف عقب بيفتيم و همچنين تحريم‌هايي كه درراه است نيز مشكل‌آفرين خواهد بود .
وقتي مسئولان برخلاف آرمان هايي كه آقا محسن قدم برداشتند اقدامي مي كنند دل شما نمي گيرد؟
از عملكرد خلاف آرمان‌هاي انقلاب توسط برخي مسئولان دل همه مي گيرد. دل تمام خانواده هاي شهدا و عامه مردم يعني دل ۹۸ درصد جامعه مي‌گيرد.البته اين افراد شامل حال تمام مسئولان نيستند و بعضي از مسئولان افراد خاصي هستند شايد دودرصد جامعه رفاه طلب ورفاه زده باشند كه آن ها مخاطب هاي خاص خودشان را دارند.
اجازه مي دهيد فرزند آقا محسن به سپاه برود وراه پدررا ادامه دهد ؟
آقا محسن وصيت كردند كه فرزندشان روحاني شوند يا درسپاه خدمت كنند. البته به نظر من اگر روحاني شود بهتراست زيرا كسي كه لباس روحانيت مي پوشد درواقع تبليغ دين اسلام را مي كند. اما اگر بخواهيم از جان مايه بگذاريم سپاه بهتراست. بنده به سپاه علاقه خاصي دارم البته به تمام ارگاني‌هاي نظامي كه لباس رزم مي پوشند ارادت دارم اما سپاه برايم فرق مي كند زيرا از ابتدابا سپاه همكارمي‌كردم .
آقاي حججي در آخر نكته‌اي براي مخاطبان ما داريد؟
دراين زمان كه تحريم هاي اقتصادي روي زندگي ومعيشت مردم فشار زيادي وارد كرده است ازطرف ديگر دوگانگي در رفتار وگفتار برخي ازمسئولان وجود دارد بايد بيشتر به فكر كشور بود. زماني دشمن تصور مي كردبا جنگ كارانقلاب تمام خواهد شد اما رشادت هاي بچه هاي جنگ را ديد و غافلگيرشد. حال داعش را سازمان دهي كردند كه ازلحاظ نظامي افراد زبده هستند وازطرف ديگر خوي وحشيگري بسيار زيادي دارند و برخي اقدامات وحشيانه‌اي را درحق انسان هاي ديگر انجام مي‌دهند كه حيوانات درحق هم نمي كنند.امروز نيز رزمندگان درمقابل داعشي ها ايستادند و با ايثارومقاومت خاصي كه ازخودشان نشان دادند نگذاشتند دشمنان با آن همه تجهيزات به خواسته خود برسند. جوانان ورزمندگان اسلام با دست خالي وتوكل بر خدا جلو آن ها ايستادند و اين درحالي بود كه تجهيزات آن ها اندك بود.وقتي اوضاع اقتصادي كشور را مي بينم كه هرروز بدترمي شود وهمچنين اين موج نااميدي كه دركشورشيوع پيدا كرده است و به قولي دارد تيشه به ريشه اعتقادات مردم مي زند، حس خوبي ندارم. هدف دشمنان اعتقادات مردم است ومي خواهند آن را سست كنند زيرا به اين نتيجه رسيده است آن مهمي كه درمقابل آن ها مقاومت كرده صلاح ومهمات نيست بلكه فرهنگ واعتقادات يك ملت است. جا دارد كه مردم كمي هوشيارانه تر عمل كنند به ويژه جوانان ، زود رنج نباشند و مشكلات كشور واشتباهات افراد، بي عدالتي ها واختلاس ها را به حساب انقلاب اسلامي نگذارند.
متاسفانه اوضاع به گونه اي شده كه حق وباطل تا حدي به هم نزديك است كه تشخيص آن براي مردم مشكل وسخت است و لازم است مردم صبوري كنند و گاهي حرفي را نزنيم كه حق وخون شهيدمان ضايع شود زيرا شهدا انقلاب اسلامي را تضمين كردند. اگردراجتماع امنيت وآرامش داريم ودركشور انقلاب اسلامي آزادي گفتاروعمل وجود داردكه اين آزادي درهيچ كشوري به اصطلاح اسلامي وجود ندارد كه همه اين‌ها را مديون شهدا هستيم. درست نيست كم كاري ،گراني ،بيكاري وحتي خيانت بعضي از افراد به گردن انقلاب، رهبري و ولايت فقيه بيندازيم . الان زماني است كه مردم بايد درصحنه باشند همانند جوانان كه در ميدان ها ي جنگ حضور دارند به مراتب وظايف ما سنگين ترازآن هاست . درجنگ بحث گلوله وآتش وشهيد شدن است اما امروز بحث زندگي وكم كاري، گراني ووضعيت معيشت مردم است كه مقاومت بيشتري را از مردم مي طلبد. اميدوارم مردم بتوانند با همكاري وهمراهي شهدا ازاين مرحله خطرناك عبوركنند.
سركار خانم شما به عنوان مادر شهيد نكته اي براي مخاطبان ما نداريد؟
اميدوارم جوانان و مردم با ادامه دادن راه شهدا دشمن را نااميد كنند.
سامان صابريان، مريم‌چهاردولي
- 21
- 6
