حال و هوای این روزهای محدوده میدان قیام و خیابان مولوی با روزهای قبل به کلی متفاوت است. حجم عبور و مرور مردان سیاهپوش چند برابر شده و خیلی از آنها با چشمان باز، آدرس یکی از مغازههای قدیمی را جستوجو میکنند. قدیمیترین کارگاه علامتسازی تهران درست در همین حوالی است و از سال۱۳۳۲ چراغش روشن مانده است. برادران حسینی، فرزندان حاج تقی حسینی و از نوادگان حاج اصغر حسینی هستند که شغل یا بهعبارتی سنت علامتسازی را به پایتخت آوردهاند و به همین دلیل این کارگاه علامتسازی را میتوان جزو میراث فرهنگی و آیینی پایتخت قلمداد کرد. در دهه اول محرم، مغازه و کارگاه برادران حسینی جای سوزن انداختن ندارد اما لابهلای عبور و مرور عزاداران حسینی با آنها درباره پیشینه این کارگاه و تاریخچه علامتسازی در تهران گفتوگو کردهایم؛ شغلی که به گفته آنها این روزها بیش از هر زمان دیگری در معرض فراموشی قرار گرفته و سنت خرید علامت برای هیئتها مثل قدیم رواج ندارد، اما علامت هنوز هم مهمترین نشانه شروع ایام عزاداری محرم و یک نماد عاشورایی است.
علامتسازی؛ میراث خانوادگی
شاید بسیاری از کسانی که در ایام محرم برای خرید علامت و ملزومات هیئت به محدوده ابتدای خیابان مولوی مراجعه میکنند با دیدن تابلوی رنگ و رفته بالای کارگاه حسینی به قدمت آن پی ببرند، اما احتمالا کمتر کسی میداند که اینجا قدیمیترین مغازه و کارگاه علامتسازی تهران است و برای آگاهی از تاریخچه آن باید پای صحبتهای کسانی بنشینند که این شغل را از آبا و اجدادشان به ارث بردهاند. احمد حسینی که ۴۵ساله است و مثل دو برادر دیگر از دوران کودکی در کارگاه علامتسازی پدرش مشغول بهکار بوده، علامتسازی را میراث خانوادگیشان میداند و میگوید: «تا جاییکه من میدانم پدربزرگم از سال۱۳۲۰ در ابتدای دهنه بازار حضرتی تهران کارگاه سماورسازی داشته و در کنار این کار، علامتهایی که به آنها دوربرنجی میگفتند و حیوانات ریختگی از جنس برنج به آنها نصب میشد میساخته است. بنابراین میتوانیم بگوییم علامتسازی در خاندان حسینی ریشهای حدودا ۸۰ساله دارد». در سالهای ابتدایی ساخت بازار تهران، در مغازه حاج اصغر حسینی که پسوند سماورساز به فامیلیاش سنجاق شده بود، علامتهای سه تیغه و پنج تیغه ساخته میشد و او جزو نخستین کسانی بوده که در تهران علامتهای برنجی ساخته است. احمد حسینی تاریخچه علامتسازی را به دوران گسترش فرهنگ شیعه در دوران صفویه مربوط میداند؛ «ایده استفاده از علامت در هیئتهای مذهبی از زمان شاه اسماعیل صفوی شکل گرفت و نخستین علامتها در اردبیل ساخته شد. علامتهای آن دوران تکتیغ بوده که اصطلاحا به آنها «طوق» میگفتند. این شغل بعدها در اصفهان رواج پیدا کرده و از آنجا به بازار تهران آمده است.»
سنتهای فراموششده
شغل علامتسازی مثل بسیاری از پیشههای قدیمی به مرور زمان دستخوش تغییرات اساسی شده و از آنجا که حرفهای سنتی به شمار میرود با پیشرفت تکنولوژی و در عصر مدرنیته در معرض خطر و آسیب قرار گرفته است. این روزها کمتر نشانی از علامتهای دور برنجی که کار دست هنرمندان با ذوق قدیمی بود یافت میشود و بهواسطه ساخت دستگاههای جدید، اجزای علامتهای امروزی نه با دست که به مدد دستگاههای غولپیکر ساخته میشود. احمد حسینی کنار رفتن شیوههای سنتی را یک خطر بالقوه برای حرفه علامتسازی میداند؛ «در سالهای قدیم تیغههای علامت را با دست میبریدند و آنقدر فلز را در آتش تفت میدادند و چکش روی آن میزدند تا پهن شود و سر و شکل بگیرد اما امروزه با کمک دستگاهها، ورقهای فولادی را پرس میکنند و تیغه میسازند. قبلا حیوانهای برنجی روی علامت را با چکشکاری میساختند اما حالا با قالب ساخته میشوند و کمتر کسی دنبال حیوانهای برنجی چکشکاری شده که قیمتشان هم بالاست میرود. پیشرفت تکنولوژی، علامتسازی را آسانتر کرده اما روی دیگر سکه این است که به این حرفه آسیب میزند چون حس و حال قدیم در این کارها ملموس نیست.»
در گیر و دار فراز و فرودها
استفاده از فلز برنج، نقطه مشترک حرفه سماورسازی و علامتسازی بوده و به همین دلیل بسیاری از سماورسازهای قدیمی در ایام محرم علامت هم میساختند تا به امرار معاش ادامه بدهند. قدیمیترین کارگاه علامتسازی تهران هم چنین حکایتی داشته اما بعد از درگذشت حاج اصغر حسینی، فرزندانش شغل علامتسازی را اصل قرار میدهند و کارگاه جمع و جور پدر و ۲مغازه دیگری که به ارث بردهاند را وقف ساخت علامتهای منحصر به فردی میکنند که نظیر آنها کمتر یافت میشود. محمود حسینی، یکی دیگر از فرزندان مرحوم حاج اصغر حسینی است که ۴۰سال دارد و از دوران کودکی حرفه پدرش را پیشه کرده است. او میگوید: «بعد از فوت پدرم و از سال۱۳۷۲ ما ۳برادر برای توسعه کارمان دست بهدست هم دادیم و همین کارگاه ۱۵متری به بزرگترین مغازه علامتفروشی تهران تبدیل شد. شغل ما فراز و فرودهای بسیاری دارد و اگر به نهضت و فرهنگ عاشورا باور نداشتیم دوام نمیآوردیم. این روزها چراغ مغازهمان روشن است اما در ۱۱ماه سال کسی حال ما را نمیپرسد و دچار مشکلات زیادی میشویم. » قدیمیترین کارگاه علامتسازی تهران در طول سال تعطیل نیست و علامتهایی که اینجا ساخته میشوند به انبار میروند تا در ایام محرم در دسترس مشتریان قرار بگیرند.محمود حسینی علامت را دستمایهای برای انتقاد روشنفکران میداند و معتقد است حرفه علامتسازی همواره مورد کم لطفی این قشر قرار داشته است؛«در طول سال به حدی علامت میسازیم که جوابگوی نیاز هیئتهای تهران باشد اما واقعیت این است که علامت مثل قدیم طرفدار ندارد چرا که در سالهای اخیر مورد نقد غیرمنصفانه عدهای از روشنفکران و حتی مردم عادی قرار گرفته است».
اینها آهنپاره نیست
استفاده از علامت در هیئتهای مذهبی همواره محل بحث و مناقشه بوده اما یکی از پررنگترین نشانههای شروع محرم و روشن شدن چراغ مجلس عزاداری اهلبیت(ع) بوده است. شاید به همین دلیل برادران حسینی هم خودشان را جزو افرادی میدانند که برای حفظ شعائر دینی تلاش میکنند و بهرغم همه فراز و فرودهای شغل علامتسازی به این موضوع دل خوش کردهاند. محمود حسینی، علامت را یکی از ابزارها برای تبلیغ فرهنگ عاشورا و معرفی آن به نسل جدید میداند؛«برای انتقال فرهنگ عاشورا و پیام امامحسین(ع) به نسلهای بعد باید هزینه کنیم و برپایی هیئت و استفاده از نشانههایی مثل علامت این هزینه را به حداقل میرساند. یکبار فردی که جای پارک پیدا نکرده بود به من گفت این آهن پارهها را از کنار خیابان جمع کنید تا مردم ماشین پارک کنند. من به آن شهروند گفتم علامتهای ما برای کسی که به فرهنگ عاشورا اعتقاد ندارد آهن پاره است. یک تکه آهن تبدیل به در خانه میشود اما یک تکه دیگر علامت میشود و در حرم امام حسین(ع) جا خوش میکند. این باور انسانهاست که تعیینکننده است.»
هنری به نام خطاطی اسلیمی
قیمت علامتهایی که در قدیمیترین کارگاه علامتسازی پایتخت ساخته میشود، متغیر است و از ۱۰۰ هزار تومان تا ۵۰ میلیون تومان برآورد میشود. علامتهایی که به سبک قدیم ساخته میشود و کار دست است گرانتر است و قیمت برخی علامتهای طلاکوب که تیغههای آن با خطاطی اسلیمی مزین شده به ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان هم میرسد. خطاطی روی تیغههای علامت هم هنر بیبدیلی است که با تلاش برادران حسینی زنده مانده و شاگردانی که آنها تربیت کردهاند مسئولیت خطاطی اسلیمی روی تیغههای علامت را برعهده دارند. محمود حسینی به گمنامی استادان خطاطی اسلیمی اشاره میکند؛«خطاطان اسلیمی جزو گمنامترین افراد حرفه ما محسوب میشوند.ناصر احمدی یکی از بنامترین استادان خطاطی اسلیمی بود که ۲ سال قبل در سکوت خبری درگذشت و کسی از امثال او سراغی نمیگیرد. ما برای حفظ هنر خطاطی اسلیمی که از ۱۰۰ سال قبل نسل به نسل منتقل شده، عدهای را به کلاسهای خطاطی فرستادیم و بعد هم اصول کار روی تیغههای علامت را به آنها آموختیم. آنها جزو بهترین خطاطان اسلیمی محسوب میشوند و علاوه بر زنده نگهداشتن این هنر امرار معاش هم میکنند.»
حکایت پرهای شترمرغ
گوشهای از مغازه قدیمی برادران حسینی به فروش پر شترمرغ اختصاص دارد که برای تزیین علامت از آنها استفاده میشود. این مغازه بزرگترین فروشگاه پر شترمرغ تهران هم محسوب میشود و پرهای رنگارنگ و خوشرنگ و لعابی که روی علامتها میبینید از همینجا تهیه شده است. پرهای شترمرغ مشتریان زیادی از ایران و برزیل دارند اما تفاوت استفاده از آنها در دو کشور از زمین تا آسمان است. براساس آمار و ارقامهایی که برادران حسینی به آن اشاره میکنند، هر سال ۲۰تن پر شترمرغ از آفریقا به کشور برزیل صادر میشود تا در جشنها و کارناوالها از آنها استفاده شود. برزیلیها یک روز در سال با به راه انداختن کارناوالهایی جشن ملی برپا میکنند و از پرهای شترمرغ برای تزیین افراد داخل کارناوال استفاده میکنند. نکته عجیبتر اینکه همه پرها بعد از پایان جشن دور ریخته میشود. ماجرای استفاده از این پرها در ایران به کلی متفاوت است و در مراسمهای مذهبی محرم از آنها استفاده میشود. جالب اینکه آرایش و رنگآمیزی پرهای شترمرغ در آفریقا انجام میشود و با همان شکل و شمایل در دسترس مشتریان قرار میگیرد.
- 16
- 6