دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳
۱۲:۲۲ - ۲۴ آذر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۹۰۵۳۲۰
فرهنگ و حماسه

پدیده سلبریتی‌های مذهبی/ مداح با چه آپشنی می‌خواهید؟!

مداحی مراسم مذهبی,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
وقتی مداح جوانی آن‌قدر معروف می‌شود که از سراسر کشور دعوتش می‌کنند، مجبور است برای خود مدیر برنامه‌ای دست و پا کند که دعوت‌ها را سامان بدهد و اگر آن شخص مدیریت برنامه‌های چند مداح را بر عهده داشته باشد، می‌پرسد: «مداح با چه آپشنی می‌خواهید؟!»

به گزارش فارس، مهدی زنگنه، شاعر، مستندساز و پژوهشگر حوزه مداحی کشورمان در یادداشتی انتقادی و دردمندانه دست به مقایسه سلوک مداحان گذشته و سبک زندگی ذاکران امروزی زده است. قسمت‌هایی از یادداشت زنگنه را بخوانید:

«پیرمرد در جمع دوستان و شاگردانش نشسته بود. ناگهان مردی میانسال که دست فرزند نوجوانش را محکم گرفته بود بر آن‌ها وارد شد. روبروی پیرمرد نشست و گفت: فرزندم بیماری لاعلاجی دارد و پزشکان از او قطع امید کرده‌اند. کمکم کنید. پیرمرد یک حبه قند از قندان روی زمین برداشت؛ سلامی به اباعبدالله عرض کرد؛ اشکش جاری شد؛ قند را با اشک چشمانش مرطوب کرد و در دست پدر نگران گذاشت. مرد از جا برخاست و به همراه فرزندش رفت. حاضرین در سکوت و تعجب فقط نظاره کردند. فردای آن روز مرد میانسال دوباره دست در دست فرزندش اما این بار گریان وارد شد. به سمت پیرمرد رفت و گفت: امروز پزشکان گفتند پسرم شفا گرفته!

این ماجرا مربوط به ده قرن پیش نیست؛ و آن پیرمرد هم شیخ صدوق یا علامه حلی نبوده است. هنوز سی سال از وقوع این داستان نمی‌گذرد. البته آن پیرمرد نیز مرحوم شیخ جعفر مجتهدی یا آیت‌الله بهجت (ره) نیست. پیرمرد این قصه مداح ساده و بی‌آلایشی به نام مرحوم نادعلی کربلایی است و خیلی از حاضرین آن جلسه هم که شاهد آن ماجرا بودند، هنوز در قید حیات‌اند. حاج نادعلی پدر سه شهید و رییس جامعه مداحان غرب تهران بود که شاگردان فراوانی را تربیت و راهی محافل مذهبی کرد. در زندگی او و بسیاری از ذاکران قدیمی و پیرغلامان اهل بیت (ع) کراماتی از این دست کم نبوده و نیست. آن‌ها روضه‌خوانان صاف و زلالی بودند که مردهای متعصب قدیم اهل و عیال شان را با اعتماد به چشم پاک ایشان رها می‌کردند تا به خانه شان بیایند، عبا بر دوش گوشه‌ای روی یک صندلی ساده بنشینند، برای بانوان حاضر در مجلس چند خط روضه سیدالشهدا بخوانند، چای روضه را بنوشند، صله اندک را از داخل نعلبکی بردارند و در کمال احترام بروند تا یک ماه بعد دوباره بیایند و با صدای زخمی شان دل‌های اهل خانه را ببرند کربلا. اغلب آن‌ها پاکت‌هایی را که از بانی‌ها می‌گرفتند نمی‌شمردند و برایشان روضه خانگی پیرزنی تنگدست با مجلس فلان بازاری ثروتمند تفاوتی نداشت. پای ثابت نماز جماعت مسجد محله بودند و مسجدی‌ها در غیاب روحانی پیش نماز، به آن‌ها اقتدا می‌کردند.

حالا تنها پس از گذشت دو یا سه دهه از زندگی مرشداکبرها و نادعلی‌ها و علامه‌ها و شاه حسین‌ها و ناظم‌ها، سبک زندگی و مختصات اجتماعی مداحان اهل بیت (ع) آنچنان تغییر کرده که برخی مداحان رنگ ساعت و دکمه سرآستین شان را با دکور پشت سرشان هماهنگ می‌کنند! آرایشگر خصوصی دارند و با مدل موهای خامه‌ای و تیفوسی و تَن تَنی روی منبر امام حسین (ع) می‌ایستند! دندان‌هایشان را به رنگ صدفی لمینت می‌کنند، فالوور می‌خرند و برای تبلیغات هیات‌هایشان به برخی کانال‌های مجازی و صفحات اینستاگرام پول می‌دهند! کم‌کم واژه‌هایی مانند مداحان سلبریتی یا سلبریتی‌های مذهبی، واژه‌هایی پرتکرار در ادبیات غیررسمی هیاتی‌ها شده است. البته هر دوره تاریخی ویژگی‌ها و اقتضائات خودش را دارد و نمی‌توان با متر و معیار گذشته‌ها و گذشتگان، امروز و امروزی‌ها را اندازه گیری کرد. لکن هیات‌ها، مداحان، مداحی‌ها و محصولات فرهنگی وابسته شان، زیرمجموعه دین و آیین‌های دین مدارانه محسوب می‌شوند؛ پس باید رواج پدیده‌های فرهنگی در این حوزه با اصول و مبانی دینی سنجیده شود.

هنگام بررسی واژه‌های ترکیبی مانند مداح سلبریتی یا سلبریتی مذهبی، ابتدا باید هر دو واژه را در حیطه ادبیات خودشان معنا کرد. زیرا خاستگاه این واژگان کیلومترها از یکدیگر فاصله دارد. بنیان‌های تاریخی و اعتقادی مداحی و مدح اهل بیت عصمت و طهارت در قرون اولیه ظهور اسلام و ریشه واژه سلبریتی در سبک زندگی انسان مدرن و گسترش رسانه‌های تکنولوژیک نوین است. مضاف بر این که سلبریتی‌گری و زندگی با قواعد حرفه‌ای یک سوپراستار در چارچوب اصول و قواعد سبک زندگی دینی قابل بحث و بررسی است.

مداحان و رسانه‌ها

پیش از ورود رادیو به ایران، پرده‌خوانان و نقالان در قهوه خانه‌ها و امامزاده‌ها و کنار سقاخانه‌ها در تمام ایام سال، به نقل داستان‌های زندگی امامان و وقایع عاشورا و قصه‌های شاهنامه می‌پرداختند. در مناسبت‌های خاص مذهبی و روزها و شب‌های ماه‌های محرم و صفر و رمضان نیز روحانیون و مداحان و تعزیه خوان‌ها در مساجد و حسینیه‌ها و تکیه‌ها، مردم را با فضایل و مصیبت‌های وارده بر اهل بیت (ع) آشنا می‌کردند. با تاسیس اولین ایستگاه رادیو در شهر تهران، رفته رفته تمام تابلوهای نقاشی قهوه خانه‌ای و پرده‌های نقالی از در و دیوارها جمع شدند و جعبه‌ای قصه گو به نام رادیو جای همه آن‌ها گرفت. بنابراین بیان سیره و احادیث و داستان‌های زندگی معصومین به منبرهای مساجد و حسینیه‌ها منحصر شد. پس از آن پرده نقره‌ای سینما و جعبه جادویی تلویزیون نیز به این ماجرا دامن زد. در سال‌های حکومت پهلوی پخش صدای سخنرانی‌های مرحوم حجت الاسلام فلسفی از رادیو، یک اتفاق نادر و مثال زدنی برای اهل منبر به حساب می‌آمد. هم چنین پخش مدح خوانی‌ها و مناجات خوانی‌های مرحوم ذبیحی از رادیو نیز برای علاقه مندان به آوازهای مذهبی فرصتی استثنایی بود. سهم واعظان و مداحان در رسانه‌های رسمی مانند رادیو آن قدر ناچیز بود که امام خمینی (ره) در ۱۸ شهریور ۱۳۴۳ در مسجد اعظم قم فرمود: «اگر این رادیو را روزی دو سه ساعت در اختیار ما بگذارند، ما مردم را با احکام اسلام آشنا می‌کنیم؛ دنیا را آشنا می‌کنیم با اسلام...»

پس از انقلاب همه چیز دگرگون شد و رسانه‌ها در اختیار انقلابیونی قرار گرفت که سال‌ها در انتظار چنین موقعیتی بودند. البته تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، سهم روحانیون و قاریان قرآن و گروه‌های سرود که قرار بود پیام اسلام و انقلاب را منتقل کنند به نسبت مداحان بسیار بیشتر به نظر می‌رسید. چه بسا که خیل کثیری از مداحان سنتی اهل بیت با تصویربرداری از مجالس روضه مخالف بودند. باور آن‌ها این بود که حضور دوربین‌های فیلمبرداری در هیات‌ها، اخلاص مداح و مستمعین را تحت شعاع قرار می‌دهد. با آغاز جنگ و پخش فیلم نوحه‌خوانی حاج صادق آهنگران در حسینیه جماران هنگام دیدار عشایر خوزستان با امام خمینی (ع) از تلویزیون، برگ تازه‌ای در تاریخ مداحی کشور ورق خورد. البته حاج صادق برای خواندن در محضر امام (ره) با هیچ کس لابی نکرده بود و حتی خبر نداشت که دوربین‌های صدا و سیما در حال تصویربرداری از آن مجلس هستند.

کارکردهای تبلیغاتی مداحی در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن، موجب شد مداحان در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی به جایگاهی دست پیدا کنند که تا پیش از آن سابقه نداشت. با وقوع دوم خرداد ۱۳۷۶ و شکاف‌های عمیق فرهنگی در جامعه، بخشی از حاکمیت کشور که نگران انحرافات فکری و فرهنگی جوانان بود، میدان‌های جدیدی را برای تعداد معدودی از مداحان باز کرد تا جوانان را به هیات‌ها جذب کنند. آن‌ها نیز با خواندن ملودی‌هایی بدیع و جوان پسند طیف گسترده‌ای از جوانان را به مجالس مذهبی می‌کشاندند.

تفکری که این جریان را هدایت می‌کرد معتقد بود همان گونه که برخی از جوانان به ستاره‌هایی مانند ورزشکاران و بازیگران علاقه دارند، جوانان مذهبی نیز به چهره‌هایی نیاز دارند که آن‌ها را الگوی خویش قرار دهند. در نظرگاه آنان مداحان بهترین گزینه برای این جریان بودند. تا اوایل دهه هشتاد این میدان فقط برای تعداد معدودی از ذاکرانِ برآمده از فضای جبهه و جنگ مهیا بود. اما با رشد و گسترش رسانه‌های غیر رسمی از گوشه و کنار کشور، سی دی‌های صوتی و تصویری مداحانی به دست هیاتی‌ها می‌رسید که قبل از آن در قاب تلویزیون دیده نشده بودند. به مرور زمان پای دوربین‌های عکاسی و تصویربرداری به خیلی از هیات‌ها باز شد و بنرهای تبلیغاتی هیات‌ها با نام مداحان جوان و جویای نام از در و دیوار شهرها آویزان شد. مداحان به سوژه اصلی سایت‌ها و خبرگزاری‌های مذهبی تبدیل شدند و هیچ کس نمی‌پرسید این جوان خوش صدا که عده‌ای را زیر علم سیدالشهدا دور خویش جمع کرده، در محضر کدام استاد اخلاق و مداحی پرورش یافته است؟ آیا برای رسیدن به شهرت از استادش اجازه گرفته ؟ آیا آمادگی‌های روحی و اخلاقی را دارد؟ و از همه مهم‌تر خودش به دنبال کسب شهرت است یا عنایت اهل بیت (ع) و دست روزگار او را به این موقعیت رسانده؟ هیچ نهاد حکومتی یا درون صنفی نیز وجود نداشت که بر ماجراها نظارت کند!

مداحان امروزی

طی چند سال اخیر فراگیری فضاهای مجازی به ویژه اینستاگرام همان گونه که برای خیلی از عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی ما تعیین تکلیف می‌کند، جریان مداحی را نیز پیش می‌برد. هر هیات و هر مداح یک صفحه مجازی باز می‌کند و عکس‌ها و ویدئوهایش را به اشتراک می‌گذارد. البته قضیه به همین جا ختم نمی‌شود. بر مبنای همان تفکر ستاره‌سازی مذهبی، برخی از آن‌ها همانند سلبریتی‌های ورزشی و هنری به غیر از تصاویر مداحی شان، بخش‌هایی از زندگی شخصی و علاقمندی‌هایشان را نیز برای فالوورهایشان به نمایش می‌گذارند. جشن تولد می‌گیرند و با حضور روحانیون و میاندارها و هیاتی‌ها کیک تولد می‌برند! حاضرین کف می‌زنند و دم می‌گیرند: تولد تولد تولدت مبارک... بیا شمعا رو فوت کن ... که صد سال زنده باشی ...!

ذاکران ائمه اطهار در طول تاریخ عزاداری شیعه، یا وابسته به حوزه‌های علمیه بودند یا برآمده از طبقه اجتماعی پهلوانان و ورزشکارانی که در گود زورخانه‌ها علی علی گویان کباده می‌کشیدند و می‌چرخیدند. حالا با مداحانی «تین ایجر» مواجهیم که مثل مدل‌های صنعت مدلینگ از انگشترهای رنگارنگ و تی‌شرت‌هایشان عکس می‌گیرند و استوری می‌کنند! با این تفاوت که روی انگشترها و لباس‌هایشان نام‌های مقدس اهل بیت (ع) نقش بسته است. شاید ظاهر قصه اینان با سلبریتی‌های غیرمذهبی متفاوت باشد، اما درونمایه ماجرا همان است. سلبریتی‌گری یک سبک زندگی است که با سیره موالیان شیعه و آموزه‌های ایشان در تضادی آشکار است. اساس سلبریتی‌گری در کسب شهرت و تلاش برای حفظ آن است. در حالی که تمام بزرگان دین اسلام رستگاری انسان را در گریز از شهرت دانسته‌اند.

این روزها هر از گاهی سخنرانی‌ها و مقالات و یادداشت‌هایی آسیب‌شناسانه درباره وضعیت مداحی کشور منتشر می‌شود. گاهی ملودی‌ها و اشعار نقد می‌شود؛ و گاهی دستمزدهای نجومی مورد هجمه قرار می‌گیرد. غافل از آن که علت اصلی آفت‌ها و آسیب‌های مداحی امروز را باید در رذیله اخلاقی شهرت‌طلبی و رواج این گونه سبک زندگی جستجو کرد. وقتی یک مداح جوان برای کسب شهرت یا از دست ندادن آن، باید هر جلسه چندین نوحه یا سرود جدید ارائه کند، ناچار است هر شعر و ملودی سست و بی‌مایه‌ای را که به دستش می‌رسد بخواند. وقتی قرار است صفحات مجازی هیات‌ها روزانه چندین پُست جدید و جوان‌پسند بارگذاری کنند، شرکت‌ها و استودیوهایی تاسیس می‌شوند که با چندین دوربین و کِرِین و اسپایدرکم به هیات می‌آیند و تصویرهایشان را به سبک کلیپ‌های کنسرت‌های کاباره‌ای با ریتم تند و پلان‌های شلوغ تدوین می‌کنند! وقتی یک مداح جوان آن قدر معروف می‌شود که از سراسر کشور دعوتش می‌کنند، او نیز مجبور است برای خود مدیر برنامه‌ای دست و پا کند که دعوت‌ها را سروسامان بدهد و اگر آن شخص مدیریت برنامه‌های چند مداح را بر عهده داشته باشد در پاسخ بانیان هیات‌ها می‌گوید: «مداح با چه آپشنی می‌خواهید؟!»

سلبریتی‌گری یکی از آفت‌های مخرب تمام شاخه‌های فرهنگی و هنری است. این فرهنگ مبتنی بر نگاه‌های سودانگارانه به چهره‌های شاخص است. فرهنگی رسانه‌ای که هنر را به صنعت نزدیک می‌کند. هنوز که هنوز است چه بسیارند هنرمندان برجسته موسیقی و تئاتر و نقاشی و ... که به این فرهنگ تن نداده‌اند. هنر در نظرگاه آن‌ها مقدس‌تر از آن است که به اغراض و امراض تاجران هنر آلوده شود.

و حالا مداحی به عنوان مقدس‌ترین هنرها در آغاز مسیری است که فرجامش فراموشی اصالت‌ها و ریشه‌هاست. محبان آل الله هنوز در پی ذاکرانی با اخلاص هستند که در چهره‌هایشان نور خدا را ببینند و برای شفای بیمارانشان از اشک چشمان آنان تبرک بجویند.‌ اما این روزها بحث و گفت وگو پیرامون تعداد فالوورها، عکس‌های سلفی با سلبریتی‌های رشته‌های دیگر، بِرَندهای لباس و کفش و ساعت و ... در میان مداحان جوان، داغ تر از کشف نکات تاریخی جدید و یافتن مقتلی گمنام و حفظ قصیده ای تازه است. دیروز مایه ی مباهات مداحان، حفظ اشعار صغیراصفهانی و نیرتبریزی و کمپانی بود؛ و امروز افتخار عده ای تعداد بازنشر ویدئوی مداحی شان در اینستاگرام است! دیروز آرزوی مداحان رسیدن به بیت مراجع تقلید و روضه خوانی در محضر علما بود؛ و امروز مسابقه بر سر حضور بازیگران و فوتبالیست‌ها در هیات‌هاست! دیروز مداحان و شاعران آیینی از شهرت فرار می‌کردند؛ و امروز عده ای دست به دامان تهیه کنندگان تلویزیون می‌شوند تا در مناسبت‌های مذهبی چند دقیقه روی آنتن صداوسیما باشند! امروز با دیروز خیلی فرق دارد!

البته تنها راه اصلاح در درون این خانواده باید شکل بگیرد و پیچیدن هیچ نسخه ای بیرون از این دایره قابل پذیرش و راهگشا نخواهد بود. ای کاش یکی از مداحان صاحب‌نام این سرزمین عزمش را جزم کند و علیرغم مخالفت‌های احتمالی تمام صفحات مجازی‌اش را ببندد تا به بعضی‌ها ثابت شود که نوکری اباعبدالله در گرو فالوورها و لایک‌ها و کامنت‌ها نیست! جامه خادمی امام حسین (ع) لباس شهرت نیست و بیش از این دنیا در جهان آخرت به یاری خادمان خواهد آمد.

بر من لباس نوکری ام را کفن کنید

نوکر بهشت هم برود باز نوکر است

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش