به گزارش خبرنگار ایلنا، عدم تناسب ویترین عرضه کتاب یا همان کتابفروشی نسبت به تعداد ناشران و تولید کتاب در کشور ما موضوعی نیست که تازه بر سر زبانها افتاده باشد. تقریبا تمامی مدیران دولتی و دستاندرکاران صنعت نشر کم یا زیاد از تعداد معکوس کتابفروشیها در مقایسه با ناشران سخن گفتهاند. جدی بودن مسئله وقتی بیشتر روشن میشود که میخوانیم: در شش- هفت سال گذشته نیز بیش از ۴۵ کتـابفروشی در تهـران و تعدادی کتابفـروشی پرسابقه نیز در سایر استانها فعالیت خود را متوقف کردهاند.
البته سابقه بسته شدن کتابفروشیها و تغییر کاربری آنها امر تازهای نیست، اما به نظر میآید روند بسته شدن یا تغییر کاربری دادن فروشگاههای کتاب در چند سال اخیر سیر صعودی پیدا کرده است. در واقع میتوان گفت این مسئله از سال ۸۹ که چند کتابفروشی در خیابان کریم خان زند بسته شدند، شدت گرفت و توجه افکار عمومی اقلیت کتابخوان کشور را به خود جلب کرد.
دلیل اصلی تمام این تعطیلیهای زنجیرهای «تنگناهای مالی» عنوان شده است. باتوجه به اینکه درآمد ناخالص فعلی یک کتابفروشی در ایران نمیتواند توجیه اقتصادی مناسبی برای انتخاب یا ادامه این شغل برای یک خانواده ۴ نفره باشد، بهنظر میرسد نهتنها دلیلی منطقی و انگیزهی مالی برای باز شدن کتابفروشیهای جدید وجود ندارد، بلکه ادامه فعالیت کتابفروشیهای موجود نیز به لحاظ اقتصادی با سختی مواجه است. یکی از مهمترین مسائل گریبانگیر کتابفروشیها هزینههای عوارض تجاری است. براساس تعرفهها و آمار شنیده شده؛ سالانه ۶ تا ۷ میلیون ازسوی کتابفروشیها باید به شهرداریها پرداخت شود.
موضوع اعمال عوارض کاربری تجاری بهجای کاربری فرهنگی برای کتابفروشیها ازجمله مواردی است که حل آن را میتوان با کمک یک شورای شهر دغدغهمند نسبت به مسائل فرهنگی دنبال کرد. سیدعباس صالحی (معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز در یک توییت از خواست اهالی نشر و فرهنگ برای توجه شوراهای اسلامی شهر و روستا در دوره پنجم سخن گفته و نوشته است: «شهر بیکتاب زیبنده تهران و ایران نیست. نامزدهای شوراها، چقدر به توسعه دسترسی به کتاب میاندیشند؟»
او البته در توضیح بیشتر اقداماتی که از شوراهای شهر و روستا انتظار میرود برای حفظ و توسعه کتابفروشیها انجام دهند به ایلنا میگوید: حیطههای مختلفی در بحث کمک به کتابفروشیها وجود دارد که به نظر میرسد اگر کلانشهرها به آن ورود کنند بعدتر شهرهای متوسط و کوچکتر هم به آنها اقتدا و مسئله را دنبال میکنند. یکی از آنها توجه به کاربری کتابفروشیها و اینکه کتابفروشیها بتوانند در محیطهای متنوعی امکان حضور پیدا کنند، است.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه میدهد: دسترسی به کتاب بسیار مهم است ولی اکنون شاهد هستیم در برخی موارد میگویند کاربری فلان محل کاربری کتابفروشی یا کاربری فرهنگی نیست. درحالیکه کتابفروشی هم اگر همچون پزشکان و داروخانهها در هر منطقهای با همان تسهیلات اجازه فعالیت پیدا کنند در حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی کشور بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
صالحی میافزاید: کاهش هزینههای بالاسری کتابفروشان در بحث عوارض و ... و موضوعاتی که به شهرداریها ارتباط پیدا میکند و نیاز به مصوبه دولت و مجلس ندارد و در اختیار شوراها است میتواند کمک کننده باشد تا کتابفروشیها احساس کنند با هزینههای کمتری وارد گردش مالی و اقتصادی شوند. اینها ازجمله اقداماتی است که شوراهای شهر و روستا پیگیری کنند. پیشتر لیستی از این اقدامات را به شوارای شهر تهران ارائه دادهایم و امیدوارم نمایندگانی که به شورای پنجم راه پیدا میکنند هم کمک کنند برای رسیدن به این درخواستهایی که ما برای کتابفروشیها داشتهایم.
محمود آموزگار (رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران) نیز با اشاره به اینکه پدیده شوراهای اسلامی شهر و روستا یکی از دستاوردهای بزرگ بعد از انقلاب اسلامی است، یادآور میشود: تصورم این است که با توجه به سازوکاری که برای انتخابات و تعداد نمایندگان شوراها و مجموعه وظایفی که مقدار زیادی به زندگی روزانه و نیازهای عملی و کاربردی شهروندان مربوط است میتوان انتظار داشت با وجود شوراهای اسلامی شهر و روستا موقعیت و شرایط ویژهای برای شهروندان مهیا شود که باید به درستی ارزیابی شده و از آن استفاده کنیم.
او میافزاید: براساس تجربهای که در برخورد با شوراهای شهرهای مختلف داشتهایم؛ دیدهایم که در بسیاری از حوزهها شوراها میتوانند نقش بسیار مهمی را در بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی و حتی معیشت زندگی شهروندان ایفا کنند. به ویژه در شهرهایی که به دلیل نبود کتابفروشی در آن شهر یا اینکه تعداد کتابفروشیها براى دسترسی شهروندان به کتاب کافى نیست و آنها نمیتوانند نیازهای مطالعاتی خود را پیدا کنند، شوراى شهر نقش مهمی دارد که با برنامهریزی این خلا را برای شهروندان پر کند و با تصویب مصوبات قانونی در ارتباط با کتابخانههای عمومی، کتابفروشیها و مجموعه موضوعاتی که به این حوزه مربوط میشوند بستر مناسبى برای توسعه فرهنگى ایجاد نماید.
او سپس مشخصا به بحث عوارض کاربری کتابفروشیها اشاره و بیان میکند: اگر بخواهیم مثال جزئیتر بیان کنیم، موضوع کاربری فرهنگی چنین مکان هاییست که به صورت مستیم میتواند با ورود شوراها و تصویب لوایح لازم محقق شود. شورای سوم شهر تهران مصوبهای در مورد همین موضوع کاربری فرهنگی داشت که هرچند در مواردی ابهاماتی دارد ولی در مجموع شرایطی را فراهم کرده که در شهر تهران آنهایی که در کار ساختوساز مجتمع و .. هستند اگر دستکم ۱۰ درصد فضای ساختمان و مجتمع را به مشاغل فرهنگی مثل کتابفروشی و دفتر نشر و پخش کتاب اختصاص بدهند ضمن اینکه این بخش ها تا ۹۰ درصد از پرداخت عوارض تجارى معاف میشوند در عین حال مابقی واحدهای ساختمان که کاربری غیرفرهنگی هم دارند مشمول ۱۰ درصد تخفیف میشوند. این مشوقی میشود که در جریان ساختوسازهای شهری احداث و راهاندازی مکان فرهنگى از جمله کتابفروشی هم لحاظ شود.
آموزگار معتقد است که اساسا به اتکا همین طرح است که در شهر تهران میبینیم که در پاساژها و برجها کتابفروشیهایی تاسیس شدهاند که میتوان گفت با اقبال عمومی هم مواجه شدهاند. با این وجود یادآور میشود: این اتفاق در برخوردارترین شهر ایران اتفاق میافتد درحالىکه شهروند تهرانی در هر صورت این امکان را دارد که اگر در مناطق دیگری هم ساکن است با طی مسافتی به یک کتابفروشی دسترسی پیدا کند.
متاسفانه این مصوبه در بقیه مناطق کشور که بعضا به شدت در بحث کتابفروشی با محرومیت روبرو هستند اجرا نمیشود و واقعا میتواند یکی از مطالبات مردمی باشد در انتخابات پیشروی شوراها. خود نمایندگان شوراها هم در هر شهری هستند باید تصویب چنین قوانینی را پیگیری کنند تا استفاده از امکانات بومی برای تاسیس و توسعه کتابفروشیها در تمام کشور فراهم شود.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در توضیح اهمیت حفظ و توسعه کتابفروشی در کشور نیز تاکید میکند: وجود توسعه و تاسیس کتابفروشیجامعه را به هنجارتر میکند؛ به طور ملموس از میزان آسیبهای اجتماعی میکاهد و نشاط فرهنگی و اجتماعی را افزایش میدهد. اصولا باید به کتابفروشی به عنوان یک امکان فرهنگی و اجتماعی نگاه کرد و به همین دلیل هم هست که در شهرهای اروپایی حتی در مجالسشان قوانین حمایتی ویژهای برای کتابفروشیها تصویب میشود تا زمنیه ادامه فعالیت آنها را مهیا کنند.
همچنین محسن سرخو (عضو شورای اسلامی شهر تهران) با اشاره دو روشی که شورای شهر میتواند به حفظ و توسعه کتابفروشیها کمک کند، میگوید: در بحث کتابفروشی و اشاعه فرهنگ کتابخوانی در شهر تهران، ما با دو روش باید آن را تقویت کنیم. اول رفع مشکلات احتمالی و توسعه کتابفروشیهای موجود در بخش خصوصی، فرهنگسراها و ...
دوم هم ایجاد کتابفروشیهای جدید در تمام بوستانها و مراکز فرهنگی شهرداری که در حال حاضر فاقد کتابفروشی هستند. همچنین تبلیغ و ترویج کتابخوانی به صورت دورهای از طریق بیلبوردها و نقاط تبلیغاتی سطح شهر تهران. شایسته است که شهرداری سالانه در مناسبهای مختلف نشستهایی برای رونمایی از کتابهای برجسته و تشویق کتابهای پرفروش برگزار کند تا از این طریق برای به توسعه کتاب و کتابخوانی کمک کند.
این عضو شورای شهر هم تلقی ملک تجاری از کتابفروشی را درست نمیداند و تاکید میکند: به اعتقاد من؛ نباید کتابفروشی را یک ملک تجاری تلقی کرد. محل فروش و توزیع کتاب یک ملک فرهنگی است و برای حل مشکلات حوزه عوارض کتابفروشیها هم پیشنهاد میدهم جلسه مشترکی بین کمیسیون فرهنگی شورا و کمیسیون معماری و شهرسازی شورا برگزار شود تا به یک پیشنهاد مشترک در بحث عوارض و کاربری کتابفروشیها برسند.
درنهایت و باتوجه به آنکه فروشندگان کالا بهترین یاوران تولیدکنندگان هستند، اگر میخواهیم کتابخوانی و مطالعه را در کشور رواج دهیم و صنعت نشر را جانی دوباره ببخشیم، قبل از هرچیز باید به دنبال راهکاری برای سودآورتر شدن فروشگاههای کتاب باشیم. اساسا گرفتن عوارض از صنفی که مورد حمایت دولت قرار دارد نوعی نقض غرض به حساب میآید. چگونه میشود وقتی حتی در خود شهرداری بودجههای حمایتی برای کتاب و نشر مصوب میشود از کتابفروشیها عوارض گرفت؟ آیا تناقضآمیز نیست در شرایطی که همهجا صحبت از تشویق به مطاله میشود حتی از تابلوهای کتابفروشی که ویترین تبلیغی کتاب است هم عوارض دریافت میشود؟ به قول یکی از پیشکسوتان نشر پیامی که ساختار شهری فعلی ما با این تراکم فستفود و سوپرمارکت و خیابانهای لخت از کتابفروشی میدهد این است که «شما نیاز به کتاب و مطالعه ندارید.
- 14
- 4