محمدرضا طاهری گفت: در واقع آنچه خیام را خیام کرد و سبب شد وی را جزء بزرگان شعر فارسی بشناسیم چیزی جز اندیشه ویژه این شاعر نیست. آثار این شاعر به لحاظ تعداد و حجم شعر محدود است و همهاش در قالب رباعی است. مولانا غزلهای زیادی دارد خیام با تعداد بسیار محدود رباعی جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی دارد. دلیلش اندیشه و نگاه منحصر به فرد وی به هستی و جهان و دم غنیمت شماریاش است.
او افزود: آن بخش از اندیشه خیام که در آن دم غنیمت شماری دیده میشود مطلوب اروپائیان است. نگاه عمیق این شاعر به هستی، توجه به هستی و مسائل توحیدی نیز در آثارش دیده میشود و عنصر حکمت در آثارش بسیار پررنگ است. صدای خیام یک صدای متفاوت در ادبیات است و دلیل آنکه آثار وی در کشورهای اروپایی مورد استقبال قرار گرفته همان دم شماری و در لحظه زندگی کردن وی است.
این شاعر با اشاره به نبود پیچیدگی در زبان خیام بیان کرد: شعر خیام هر چه دارد در مضمون است در شعر حافظ با مهندسی کلمات روبرو هستیم. یک زبان پیچیده و درهم تنیده دارد. اما مضمون شعر خیام در ترجمه خوب منتقل میشود. یک دلیلش این است که درصد کمتری از شعریت آثار وی در ترجمه از دست رفته است در صورتی که در ترجمه شعر حافظ درصد بالایی از شعریت آثارش هنگام ترجمه از دست میرود. ترجمه اندیشه خیام و مضمون آثارش راحتتر و قابل فهمتر است.
طاهری تصریح کرد: شاید به دلیل همان ویژه بودن شعر خیام و اینکه شاعر ویژهای است خیلیها دوست داشتند آثارشان مانند وی باشد. در روزگار خودمان میتوان سهراب سپهری را مثال زد. فارغ از اینکه تا چه حد سهراب سپهری شاعر مهمی است ویژگیهای شعری منحصر به فردی را در شعر وی میبینیم. این مسئله سبب شده افرادی شعرهایی با زبان شبیه به سهراب بگویند و مردم کم اطلاع هم متوجه نمیشوند شعر اثر سهراب سپهری نیست. این ویژه بودن و خاص بودن خیام است که سبب شد رباعیهایی مانند رباعیهای وی سروده شود.
- 13
- 3