به گزارش مهر، در پیشگفتار کتاب «گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی»، اثر تازه دکتر سیدحمید طالب زاده آمده: این نوشته میکوشد تا باب تازهای برای گفتوگو میان فیلسوفان اسلامی و هگل فیلسوف شهیر عصر جدید بگشاید. گفتوگو میان هگل و فیلسوفان اسلامی چه اهمیت و مزیتی دارد؟
۱. هگل فیلسوف مابعدالطبیعه است، وی مابعدالطبیعه را که از زمان افلاطون آغاز شد و تا قرن نوزدهم تداوم یافت به کاملترین صورت آن عرضه داشته است.
۲. هگل فیلسوفی است که معاصرت را میتوان در اندیشه او بازشناخت. فیلسوفی که مدرنیته را به خودآگاهی رسانید. تا جایی که همه تحولات بعدی جامعه مدرن در ارتباط با این خودآگاهی رقم خورده است.
۳. بیان فلسفی هگل مدرسی و استدلالی است. وی مابعدالطبیعه را به شیوه فیلسوفان بزرگ غرب همچون ارسطو و کانت عرضه داشته است و از این لحاظ با سهولت بیشتری میتوان با وی گفتوگو کرد.
۴. هگل فلسفه را صورت نهایی و عقلانی دین میداند و فلسفهای را که با دین مقابله کند فلسفه نمیخواند.
۵. اندیشه هگل از آبشخور عرفان مسیحی سیراب شده است. وی با مایستر اکهارت و یاکوب بومه، عارفان مسیحی آشنایی عمیق داشته و فلسفه را با عرفان یگانه میداند.
۶. هگل امروز نیز به واسطه تحقیقات ژرف مارتین هیدگر و سپس به واسطه تعلق خاطر جامعهشناسان فرانسوی به هگل که بیش از همه از درسگفتارهای الکساندر کوژو سرچشمه میگیرد، محل توجه فراوان است تا جایی که پژوهندگان اندیشه هگل در آمریکا، کانادا، استرالیا و حتی در حوزه بریتانیا بر یکدیگر سبقت میجویند. و این گواه اهمیت فراوان هگل در تفکر فلسفی روزگار حاضر است.
بنابراین، گفتوگوی فیلسوفان اسلامی با هگل به معنای درست کلمه آزمون معاصرت فلسفه اسلامی و مواجهه با اندیشه غربی است که هگل نماینده تامالاختیار آن است. این نوشته درصدد تطبیق میان آراء هگل و فیلسوفان اسلامی نیست. در این نوشته رأی هیچ فیلسوفی بر دیگری تحمیل نمیشود. بنای این نوشته تفسیر آراء هگل برحسب آراء فیلسوفان اسلامی نیست.
همچنین مقصود از این نوشته نقد آراء فیلسوفان اسلامی در سایه اندیشه هگل نیست. این نوشتهای در میان است. میکوشد تا به معاصرت بیندیشد و راهی برای تفکر جستجو کند. این راه البته بدون استمداد از اندیشمندان بزرگ میسر نیست.
- 15
- 6