راستش انتظار چاپ مطلب اولی که با این عنوان برای روزنامه فرستادم را نداشتم. یعنی فکر میکردم در بهترین حالت تیتر مطلب را تغییر خواهند داد و وقتی که به طرز خوشایندی یادداشتم بدون تغییر چاپ شد، تصمیم گرفتم به معرفی بقیه کتابهایی که نخواندنشان از نظر نگارنده مفیدتر است نیز اشاره کنم، باشد که برای اندک کتابخوانهای باقیمانده مفید واقع شود و کتابهای غیرخواندنی اراده و علاقهشان را برای کتابخوانی تضعیف نکند.
«روزی یار» به نویسندگی فریده خرمی در زمان خودش، از ٦ سال توقیفِ اثر به خوبی برای تبلیغ کتاب استفاده کرد. این کتاب راوی سرگذشت زنی است با ازدواجهای ناموفق متعدد، که پایانش به نظر بسیار بیدقت و بیحوصله نوشته شده است. جملات تکراری و تاکیدی که به تدریج آزاردهنده میشوند و احتمالاً کاربردشان نمایان کردن وجهی از شخصیت است، مثلاً در مورد اسامی که راوی میگوید «حسینی بود یا حسنی یا همچین چیزی» که نه تنها به روانی متن ضربه زده بلکه باورپذیر هم نیست.
جزئیات کتاب حتی با منطق خودش هم درست در نمیآید، در قسمتهایی به نظر میرسد نویسنده عمداً میخواهد بیتفاوتی و بیتعهدی شخصیت اصلی را به رخ بکشد، هم در مورد رها کردن بچهها و... که واقعاً نخواندن کتاب را موجهتر میکند! نمیدانم بعضی از نویسندگان امروز چرا میخواهند با عدم رعایت عفت کلام به نتیجه برسند، مگر نویسندگی و ادبیات معنایش استفاده مکرر از لغتهایی است که لزوم و منطقی پشتشان نباشد!؟
«طبقه دومیها» به نویسندگی نیما قلیزادگان، مجموعهای است از داستانهای کوتاه که از لحظههایی خوب برخوردار است، اما کلیت آن خام بوده و هیچ تازگیای ندارد. متنی مشابه آثاری که در دهه اخیر انقدر تکرار شدهاند که جز کسالت برای خواننده سودی ندارند. البته تخیل نویسنده قوی است و با توجه به تجربیات قلیزادگان در فیلمسازی، باشد که در آن عرصه درخشش بیشتری داشته باشند.
«مردی با کبوتر» به نویسندگی رومن گاری و ترجمه لیلی گلستان کتابی است که قبل از شروع به خواندن، به خاطر سابقه نویسنده و مترجم که هر دو کارنامه خوبی دارند، انتظار خواننده را بالا میبرد ولی در ادامه جذابیت خود را در هیاهوی مضحکههایش از دست میدهد و تبدیل به نوشتهای میشود که خواندن یا نخواندنش توفیر چندانی ندارد. متنی که برخلاف دیگر آثار نویسنده نه دنیای جدیدی خلق میکند و نه پیام ویژهای دارد و نه... دلخور شدن از نامهایی که روزی حالت را خوب کردهاند، شاید درست نباشد ولی انتظار سادهای است که یک کتابخوان میتواند از یک نویسنده و یا حتی یک مترجم خوب داشته باشد!
برنا مسروری
- 16
- 4