امیرحسن چهلتن میگوید: آلمانیها وضعیت ادبیات ایران را میشناسند، میدانند در ایران نویسندگان مطرح چه کسانی هستند و به همین خاطر و دلایل دیگر، با ایران وارد معامله نمیشوند.
این نویسنده درباره حضورهای بینالمللی نشر ایران و امکانی که این حضورها برای معرفی ادبیات ایران به دنیا فراهم میکند، گفت: این حضورها شکل درست و منطقی خودش را ندارد. دخالت دولتی در امور فرهنگی اساسا بیمعناست، بخصوص شکل برخورد مسئولان فرهنگی ما با فرهنگ و ادبیات و کتاب.
او به اهمیت قوانین در برخورد کشورهای دیگر با حضورهای بینالمللی ایران اشاره کرد و گفت: سانسور تقریبا در دنیا ور افتاده است. برای فهمیدن این مسئله لازم نیست به اروپا سفر کنیم. اگر به ترکیه، افغانستان و عراق هم مراجعه کنیم این را متوجه میشویم.
اما وجود این مسئله برای ما که کشوری با پیشنیه غنی فرهنگی هستیم، مسالهساز است و آنها این مسئله را میدانند. اینکه چند نفر مینشینند و راجع به محصول فکری اهالی فرهنگ این مملکت تصمیم میگیرند که چه جملهای یا چه کتابی چاپ بشود یا چگونه چاپ بشود، دنیا این مسئله را میداند. حتی وقتی کتابهای من به زبان دیگری ترجمه میشود، بر روی کتاب مینویسند که این کتاب در کشور خود نویسنده امکان چاپ ندارد.
چهلتن گفت: مسئله کپیرایت و نپیوستن کشور ایران به این معاهده بینالمللی از دیگر موضوعات مهم است. میدانیم که ایران عضو این معاهده نیست. با این حال به نمایشگاههای خارجی میرویم و میگوییم بیایید کتابهای ما را ترجمه کنید و با ما قرارداد ببندید، ولی ما کتابهای شما را بدون هیچ قراردادی ترجمه و منتشر میکنیم! نمیدانم مسئولان متوجه زشتی این رفتار هستند یا نه؟
این نویسنده افزود: وقتی ایران به این نمایشگاهها میرود، میداند این برخوردها غیرجدی است و ما را جدی نمیگیرند. اما حالا مسئولان ایرانی بحث مهمان ویژه شدن ایران در این نمایشگاه را مطرح میکنند. اما باید دانست برای ورود به یک مهمانی باید مقررات آن را رعایت کنیم. ما نمیتوانیم با کفش گلی به خانه کسی برویم.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: عدهای را به نمایشگاهی همچون نمایشگاه کتاب فرانکفورت میبرند که بعضا یا داستاننویس نیستند یا داستاننویس مطرح نیستند. آنها را به کشوری میبرند که شناخت نسبی از ادبیات معاصر ایران دارد و میدانند در ایران چه نویسندگانی مطرح هستند و در ادبیات کی به کی است.
چهلتن اظهار کرد: برای جهانی کردن ادبیات ایران اولین کاری که میشود انجام داد، برداشتن مانع انتشار آن چیزی است که نظر صاحب اثر است. دومین مسئله پیوستن به معاهده کپیرایت است. بعد از این است که میشود به این مسائل فکر کرد. در غیر این صورت هر ساله عدهای سفری جور میکنند و پول ما و شما را به باد میدهند.
او همچنین گفت: چند سال قبل ترکیه مهمان ویژه نمایشگاه کتاب فرانکفورت بود. در بولتن غرفه این کشور ۵۰۰ اثر از ادبیات ترکیه فقط به زبان آلمانی ترجمه شده بود. حالا این را با وضعیت ایران مقایسه کنید، ما چه حرفی داریم در این زمینه بزنیم؟ مگر مهمان ویژه شدن بچهبازی است؟ ابزار و مناسباتی میخواهد که باید فراهم کنیم.
امیرحسن چهلتن افزود: من با مسئول بخش بینالملل نمایشگاه کتاب فرانکفورت صحبت کردهام. آنها به خوبی ادبیات ایران را میشناسند و میدانند در ایران چه کسانی نویسنده هستند و جریان اصلی نویسندگی در ایران را شکل میدهند. اما با اینگونه رفتارها آنها را مشکوکتر میکنیم. اگر میخواهیم کار کنیم، باید راستگویی پیشه کنیم. با این وضعیت به هیچ جا نمیرسیم و تنها از این نمایشگاهها پول من و شما خرج میشود.
- 18
- 4