چند روز پیش، خبر شکایت «ورثه مرحوم رحیم معینی کرمانشاهی» از محمد معتمدی، سالار عقیلی و فرزاد فرزین به اتهام استفاده بدون مجوز از آثار این شاعر فقید، در خبرگزاری ها پخش شد. فرزین به استفاده بدون اجازه از قطعه «امید جانم ز سفر باز آمد» متهم شده و معتمدی هم روی چند شعر مرحوم کرمانشاهی آواز خوانده اما از خانواده شاعر کسب اجازه نکرده است.
سالار عقیلی شرایط متفاوتی دارد چرا که قطعه آوازی با شعر مرحوم کرمانشاهی توسط صدا و سیما تهیه شده و او خود را در این میان بی گناه می داند. خبر شاید جدید باشد اما قصه، قصه تلخی است که سال هاست وجود دارد.
قصه ای که در آن شعر شاعر یا ترانه ترانه سرایی توسط یک خواننده تبدیل به یک قطعه موسیقایی و گاهی هم باعث شهرت و ثروت همزمان برای خواننده می شود بدون این که هیچ حق و حقوقی به شاعر و سراینده آن قطعه پرداخت شود.
در این بین، شاعری که واژه ها را کنار هم چسبانده و آن را آهنگین کرده است اگر دستش از دنیا کوتاه باشد کار برای خواننده راحت تر می شود البته اگر خانواده ای مثل ورثه مرحوم معینی کرمانشاهی به دنبال احقاق حق نباشند که بخواهند حق تالیف اثر را طلب کنند.
بازهم قصه رعایت نشدن کپی رایت
داستان، همان داستان همیشگی است؛ قانونی که در کشور به خوبی رعایت نمی شود. قصه، قصه «کپی رایت» است. البته از حق نباید گذشت که چند سالی است اوضاع بهتر شده است هرچند در کشورهای توسعه یافته ماجرا از زمین تا آسمان فرق دارد با ایران. در کشورهای اروپایی و آمریکایی، خواننده به ازای هر کنسرتی که برگزار می کند، برای ترانه هایی که می خواند به خالق اثر مبلغی را می پردازد اما در ایران، خواننده یک بار پولی پرداخت و خود را تا همیشه مالک اثر تلقی می کند.
شکایتی که نتیجه داد
یک سال قبل، اردلان سرفراز، ترانه سرای خارج نشین هم از رضا صادقی، علی لهراسبی و سینا سرلک شکایت کرد. صادقی، ترانه مشهور «وقتی میای صدای پات...» را با گیتار زد، خواند و در کانال تلگرامش منتشر کرد؛ سرلک هم شعر «برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست» را آواز کرد؛ شعری که محل اختلاف بود شاعرش هوشنگ ابتهاج است یا اردلان سرفراز. سرفراز شکایت کرد از آن سوی دنیا و اتفاقا پیگیری شد و خوانندگان به دو سال حبس تعزیری محکوم شدند. همین ترانه سرا که برچسب سیاسی بر پیشانی دارد، حدود یک ماه قبل به مهران مدیری برای اجرای ترانه «سوغاتی» مجوز کتبی داد و به همین دلیل مدیری از شکایت و دادگاه مصون ماند.
کمپینی برای نه به سرقت ادبی
از ماجرای پویش «نه به سرقت ادبی» زمان زیادی نمی گذرد، پویشی که به دلیل استفاده حمید هیراد از شعر دیگران در آلبوم هایش راه اندازی شد. در این پویش شاعران و ترانهسرایان ضمن ناپسند دانستن سرقت ادبی و محکوم کردن آن، مواردی را که توسط حمید هیراد صورت گرفتهاست ناشایست دانسته و خواستار رسیدگی مراجع مربوط برای احقاق حقوق از دست رفته صاحبان آثار شده بودند و در نهایت موفق شدند هیراد را مجبور به عذرخواهی و گرفتن رضایت از صاحبان اشعار کنند.
خواننده ها رعایت کنند
این روزها که کپی رایت و حق و حقوق مولف در ایران در حال جان گرفتن است، با توجه به قوانین حاکم بر کشور به احتمال زیاد خانواده مرحوم معینی کرمانشاهی میتوانند خوانندگان را مجبور به پرداخت حق و حقوق شاعر کنند، همان طور که همسر فرهاد مهراد، خواننده فقید از سازمان صدا و سیما برای پخش بی اجازه آثار همسرش شکایت کرد و شکایتش هم به ثمر نشست.
جالب است بعضی خوانندگانی که خود عمدتا از دانلود غیر قانونی آثارشان گلایه و از مردمی که بدون پرداخت هزینه، دسترنج آن ها را از روی اینترنت دانلود می کنند، شکایت دارند باید این روی سکه را هم ببینند و برای پرداخت نکردن حق و حقوق شاعری که کلمات را آهنگین کنار هم می نشاند و آن را خلق می کند، از خودشان شکوه کنند و برای پرداخت حق و حقوق آن ها بکوشند.
- 16
- 6