به گزارش جهان صنعت، ایرانیان در طول تاریخ همواره اهمیت ویژهای به لباسی که بر تن میکردهاند دادهاند؛ نگاهی به سیر تاریخی و نحوه پوشش از هخامنشیان تا دوره معاصر گویای آن است که لباس برای ایرانیان چیزی بیش از وسیلهای برای محافظت در برابر سرما و گرما بوده است.با وجود آنکه تاکنون مقالات و گزارشهای زیادی در خصوص نحوه پوشش ایرانیان عصر هخامنشیان به بعد وجود دارد اما نحوه پوشش ساکنان فلات ایران در دورههای قبل مسکوت مانده و یا کمتر در خصوص آن سخن گفته شده است.
این بیاطلاعی محض از نحوه پوشش ایرانیان در دوران پیش از تاریخ اما در حالی است که میدانیم تمدن شهر سوخته که پنج هزار سال پیش در نزدیکی زابل وجود داشته تمدنی پیشرفته و تخصصگرا بوده که صنایع و پیشههای مختلفی در آن وجود داشته است.
دور از انصاف خواهد بود اگر بگوییم در تمدن شهر سوخته که انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرقکاری، انواع پارچه و حصیر در آن ساخته شده صنعت پوشاک وجود نداشته است.
از سوی دیگر نقوش بهجامانده از تمدن ایلامی که حدود ۳هزار و ۵۰۰ سال پیش در شوش برقرار بوده نشان میدهد که انواع مختلفی از لباسها بر تن مردم این تمدن بوده است.
جهت اطلاع دقیقتر از وضعیت پوشش و لباس مردم فلات ایران در دو تمدن شاخص عصر پیش از تاریخ یعنی تمدنهای شهر سوخته و ایلام به سراغ دو استاد برجسته باستانشناسی با تخصص دوران پیش از تاریخ رفتیم.
سیدمنصور سیدسجادی فارغالتحصیل دكتری ایرانشناسی از دانشگاه شرقشناسی ناپل است و اطلاعات جالب توجهی در خصوص نحوه پوشش و لباس مردمان شهر سوخته در اختیار «جهانصنعت» گذاشته است.
تلاشهای سالهای گذشته سیدسجادی و کاوشهای باستانی وی در شهر سوخته منجر به نوشتن کتابی به نام «شهر سوخته» شده است و باعث شده که وی بر این تمدن پیش از تاریخ تسلط کامل داشته باشد.
از سوی دیگر روحالله شیرازی که مدرک دکتری باستانشناسی خود را از دانشگاه پانتئون سوربن پاریس دریافت کرده و متخصص دوران پیش از تاریخ است نیز نکات شنیدنی از نحوه پوشش تمدن ایلامی در ۳هزار و ۵۰۰ سال پیش را روایت میکند.
وی که در حال حاضر استادیار دانشگاه سیستانوبلوچستان است ۲۶ مقاله بینالمللی داشته و پژوهشهای تاریخی متعددی در زمینه دوران پیش از تاریخ را در کارنامه خود دارد.
صنعت پیشرفته پوشاک در شهرسوخته
شهر سوخته بیشک یکی از قدیمیترین تمدنهای شناختهشده در فلات ایران است که کاوشهای باستانی گواه پیشرفت چشمگیر مردمان این تمدن در صنایع مختلف آن هم در دوران پیش از تاریخ است.
براساس این سبقه انتظار میرود که مردمان این تمدن دستاوردهای جالب توجهی در زمینه پوشاک و لباس داشته باشند.
سیدمنصور سیدسجادی فارغالتحصیل دكتری ایرانشناسی در خصوص نوع پوشش مردمان شهر سوخته براساس اطلاعاتی که از نقش و نگار ظروف به دست آمده به «جهانصنعت» میگوید: من میتوانم بیشتر از اطلاعات به دست آمده از روی نقش و نگارها در خصوص لباس افراد در شهر سوخته صحبت کنم؛ چراکه شهر سوخته یکی از نوادر محوطههای باستانی پیش از تاریخ ایران است که در آن ما خود پارچهها را پیدا کردیم. وی میافزاید: شهر سوخته به دلیل وضعیت اقلیمی و نیز به دلیل ماهیت زمینش مواد ارگانیک در آن بهتر حفظ میشود و لباس و پارچه هم جزو مواد ارگانیک محسوب میشود. پارچههایی که از پشم و موی جانوران مختلفی تهیه شده است در شهر سوخته وجود دارد. پشمها و پوستها را ریسیدهاند و با آنها پارچه بافتهاند و با آن پارچهها نیز طبیعتا لباس، زیرانداز و روانداز درست کردهاند.
سیدسجادی در خصوص اطلاعاتی که از لباس مردمان شهر سوخته به دست آمده میگوید: در شهر سوخته اصولا روی سفالها ما نقوش انسانی را نمیبینیم ولی پیکرههای انسانی داریم که از مواد مختلفی مثل چوب و سنگ و به خصوص گل خام ساخته شدهاند. اینها پیکرههای انسانی زنان و مردانی هستند که در برخی از موارد وضعیت لباس آن بسیار مشخص و معلوم است. در پیکرههای انسانی که پیدا شده در بخش مردان بیشتر با یک لنگ مواجه هستیم که مردان از کمر به پایین خودشان را با آن پوشاندهاند و در بعضی موارد یک شالی هم به دور کمر مردانی که روی پیکرههای انسانی پیدا کردهایم دیده میشود.
در پیکرههای زنان اما میبینیم لباسهای بلندی داشتهاند که از زیر گردن تا نزدیک مچ پا ادامه دارد. این را به ویژه در یک مجسمه کوچک فلزی (مربوط به شهر سوخته) میتوانید به خوبی مشاهده کنید.
نویسنده کتاب «شهر سوخته» میافزاید: لباسهای زنان انواع دیگری نیز داشتهاند در یک مورد پیکره خانمی است که سرش شکسته است و نیمتنه آن با یک پارچه که به نظر میآید دوخته نشده اما روی بدن را گرفته پوشانده شده است. اینها نمونههایی از پیکرهها هستند اما خود پارچهها را بیشتر در قبور مردم شهر سوخته پیدا میکنیم که انواع گوناگونی داشته و از آنها برای زیرانداز قبر، برای روانداز فرد مرده، برای کفنی و برای لباس استفاده میشده است. این پارچهها از پشم و موی بز، گوسفند و شتر تهیه شده است. برخی از این پارچهها دارای تزئیناتی نیز هستند که این تزئینات به شکل گرههای منظم برجستهای روی برخی از پارچهها دیده میشود.
شیرازی در خصوص انواع لباس مورد استفاده در شهر سوخته میگوید: نوع لباسها را از روی برشی که از روی برخی از پارچهها باقی مانده میتوانیم تشخیص دهیم. علاوه بر آن در این لباسها تزئینات پارچهای مورد اشاره و یا تزئینات ریسیدهشده وجود داشته است و حتی گل روی سینه نیز در شهر سوخته وجود داشته است.
صنعت ریسندگی در شهر سوخته بسیار پیشرفته بوده و ابزار مختلف ریسندگی و بافندگی را به شکلهای مختلف به صورت دوک نخریسی مشاهده کردهایم. همچنین قلابهای بافندگی نیز پیدا شده است و نمونههای بافتنیهای دورنگی که با قلابهای چوبی شبیه نمونههای امروزی بافته میشدند نیز پیدا شده است.
این متخصص دوران پیش از تاریخ میگوید: از آنجا که لباس و پوشش یکی از دغدغههای اصلی و اولیه انسانها بوده است و برای حفظ بدن در برابر سرما و گرما و نیز حشرات از لباس استفاده میشده است در شهر سوخته نیز به آن توجه شده است. البته ما هیچ دلیلی نداریم که بگوییم در شهر سوخته از چرم برای لباس استفاده شده باشد ولی قالب کفش چوبی که پیدا شده است نشاندهنده استفاده از چرم برای درست کردن کفش است. مجموعهای از کم و بیش ۸۰۰ قطعه پارچه در اندازههای گوناگون در شهر سوخته پیدا شده که رنگها با گذر زمان از بین رفته است و آنچه باقی مانده رنگ قهوهای تیرهای هست که با تجزیههای شیمیایی که انجام شده این رنگ باقی مانده است. هیچ شواهدی نیز در خصوص اینکه از رنگ برای پارچه و لباس استفاده میشده در دست نیست.
سیدسجادی در خصوص تفاوت لباس مورد استفاده در بین اقشار مختلف جامعه در شهر سوخته میگوید: قطعا تنوع و تفاوت لباس استفادهشده در بین اقشار مختلف مردم شهر سوخته وجود داشته است. اما همانطور که اشاره داشتم چون لباس و پارچه جزو مواد ارگانیک هستند پوسیده شده و از بین میروند بنابراین تشخیص چنین مواردی در حال حاضر غیرممکن است چون لباس کاملی به دست نیامده که ما بتوانیم بگوییم این لباس اشرافی و یا طبقه مستضعف یا کارگر بوده است. این موارد در حال حاضر برای ما غیرقابل تشخیص است و حتی پیکرههای انسانی نیز که هستند در شرایطی نیستند که بتوان این اطلاعات را از آنها استخراج کرد اما قطعا چنین چیزی بوده است و اقشار مختلف لباسهای متفاوتی داشتهاند؛ چراکه جامعه شهر سوخته یک جامعه طبقاتی بوده و طبقات مختلف از متخصصان، نخبگان و مردم معمولی تشکیل میشده است و تفاوتهایی در لباس داشتهاند. با این وجود اطلاعات دقیقی در زمینه لباسهای افراد در دست نداریم مگر آنکه در آینده نمونههایی پیدا شود که براساس آنها بتوان قضاوت کرد.
لباس و پوشش مردم ایلامی
آنطور که تاریخ شناسان روایت میکنند سده سیزدهم پیش از میلاد اوج شکوفایی فرهنگ ایلام بوده است، نگاهی به آثار به دست آمده از این عصر خصوصا در اطراف چغازنبیل بیانکننده فرهنگ و تمدن ایلامیان در دوران پادشاهی اونتاش است. اندکی دقت به تندیسها و نقوش ثبتشده روی ظروف اطلاعات جالب توجهی را از نحوه پوشش ایلامیان در اختیار ما قرار میدهد.
برای نمونه مجسمه فلزی و ۱۷۵۰ کیلوگرمی ملکه نیپراسو همسر اونتاش گل، پادشاه ایلام مدلی از تن پوش ایلامیان را در قرن سیزدهم پیش از میلاد نشان میدهد. بالاتنه این تنپوش بسیار ساده و دامن آن در قسمت کمر با یک نیم دامن دارای تزئیناتی است که نیمی از پشت و نیمی از جلوی دامن را پوشانده است. در قسمت پایین این دامن هم نوار پهنی برای تزئین قرار داده شده است.
اندکی دقت به پوشش این ملکه ایلامی این پیام را به ما منتقل میکند که اولا پوشش زنان ایلامی پوششی کامل و پوشیده بوده و ثانیا استفاده از تزئینات گویای آن است که لباس صرفا برای محافظت از سرما و گرما نبوده و اصول زیباییشناسی هم در آن رعایت شده است.
روحالله شیرازی استادیار باستانشناسی دانشگاه زابل در خصوص نحوه پوشش ایلامیان به «جهانصنعت» گفت: در ارتباط با دوره ایلامی اطلاعاتی که میتوانیم در خصوص لباس به دست آوریم بیشتر از طریق نقوشی هست که روی اشیا و آثار تاریخی همچون ظروف سفالی و فلزی بهجا مانده است. روی برخی از این ظروف نقوش انسانی ایجاد شده است و طبیعتا لباس هم یکی از مواردی است که میتوان از روی این نقوش اطلاعاتی درباره آن به دست آورد. بسیاری از آثاری که ما از دوره ایلامی داریم نشان میدهد که لباسهای مردانه و زنانه چه ویژگیهایی داشتهاند.
این متخصص دوران پیش از تاریخ در خصوص ویژگیهای لباس زنان در دوره ایلامی میگوید: در این دوره لباسهای زنانه عموما لباسهای بلندی بوده که سراسر بدن را میپوشانده است و بهترین نمونهاش را میتوانیم بر روی ظروف نقرهای که در دوران ایلامی بوده ببینیم، معروفترین این ظروف جام مرودشت است که اطلاعات زیادی در خصوص نحوه پوشش زنان از آن به دست میآوریم. نقش ثبتشده بر روی جام مرودشت الههای را نشان میدهد که پیراهن بلند چینداری را پوشیده است. به این نوع پیراهن در اصطلاح باستانشناسی «کوناکس» میگویند. کوناکس در اصل یک پوشش بینالنهرینی است و تصور بر آن است که از پوست بز در حالتی که کرکها و پشمها بر روی پوست بوده دوخته شده و مورد استفاده قرار میگرفته است.
این متخصص باستانشناسی در خصوص تفاوت لباسها اقشار مختلف جامعه در دوران ایلامی میگوید: نمیتوان از طریق مطالعات باستانشناسی خیلی دقیق صحبت کرد چون از آن دوران نوشتاری وجود ندارد که به آن ارجاع دهیم و تکیه ما بر مواردی است که از کاوشهای باستانشناسی به دست میآید و خیلی در این زمینه به ما اطلاعاتی نمیدهد و حداقل من در این زمینه اطلاع ندارم.
شیرازی میافزاید: البته هرچه از دوره هخامنشی به سمت جلوتر میآییم اطلاعات ما در خصوص نوع پوشش بیشتر میشود؛ مثلا در دوره ساسانی ما از نقش برجستههای این دوره اطلاعات کاملی در خصوص لباس پادشاهان، لباس سربازان و حتی در خصوص لباس مردمان عادی به دست آوردیم. همچنین ظروف نقره ساسانیان خیلی در این زمینه -چه در مورد لباس مردان و چه لباس زنان- به ما کمک میکند؛ در واقع چون این نقوش تنوع زیادی دارد و ما میتوانیم فرمها و مدلهای مختلف لباس را از روی آنها استخراج کنیم خیلی به ما کمک میکند.
سخن آخر
نگاهی به فناوریهای مورد استفاده در شهر سوخته و تمدن ایلام مشخص میکند که صنعت ریسندگی، بافندگی و حتی دوخت کفش چرم در دوران پیش از تاریخ در فلات ایران وجود داشته است. افزون بر این تزئینات مورد استفاده بر روی لباسهای زنان در این تمدنهای باستانی گویای اهمیت بالای لباس در فرهنگ گذشتگان است. در واقع پوشاک در نگاه این تمدنهای باستانی چیزی فراتر از یک پوشش صرف بوده و حاوی آداب، رسوم و فرهنگ ملتها بوده است.
در شمارههای آتی «جهانصنعت» نگاهی به لباسهای مورد استفاده در تمدنهای سلسلههای بعدی نیز خواهیم داشت.
- 10
- 2