موزه لوور (Musée du Louvre) موزهای است که بسان یک فرهنگ یا دایرةالمعارف میماند و جنبههای مختلفی دارد. وقتی در دوران امپراتوری ناپلئون در اوایل قرن نوزدهم این موزه تأسیس شد ابتدا جنبه هنری داشت و نقاشی و مجسمه را در خود گنجانده بود اما بتدریج در نتیجه فتوحات گسترده، بسیاری از آثار تاریخی از ایتالیا، مصر، یونان، بینالنهرین و ایران وارد موزه شد.
به مرور مجموعههای موزه گستردهتر شد و فتوحات فرانسویها هم جنبه فرهنگی یافت. آنان بهسوی مناطقی آمدند که در کتاب مقدس از آنها یاد شده بود؛ از جمله آسیای صغیر، یونان و بین النهرین. بین سالهای ۱۸۸۴ و ۱۸۸۶، مادام ژان دیولافوا و همسرش مارسل آگوست دیولافوا، به ایران آمده و در ویرانههای کاخ داریوش در شوش کاوش کرده و آثار آن را با خود به پاریس بردند. به این ترتیب بود که مجموعه آثار هنری ایران در لوور شکل گرفت. سپس با انعقاد قرارداد انحصار کاوشهای باستان شناسی در سال ۱۸۹۸ لوور صاحب نفایس هنری بینظیری از محوطه باستانی شوش و تمدن عیلام شد. ژاک دومورگان، سرپرست هیأت اعزامی فرانسه به ایران و سرپرست کاوشهای شوش، درباره نحوه انتقال و ارسال یافتهها از شوش به پاریس کتاب خواندنی با عنوان «از شوش تا لوور: داستان انتقال محموله اشیای عتیقه از شوش تا خلیج فارس» را نوشت.
بخش ایران در قسمت خاور نزدیک باستان در موزه لوور که از آثار حیرتانگیزی برخوردار است را باید غنیترین مجموعه آثار ایرانی در موزههای جهان و در خارج از مرزهای ایران دانست. با وجود آنکه بازدیدکنندگان لوور بسیار بیشتر از موزههای ایران هستند و حتی شاید شرایط نگهداری بهتری هم دارند اما نکته مهم اینجاست که بسیاری از ایرانیان از دیدن آثار هنری موطنشان محروم هستند و کاش روزی برسد که همه بتوانیم برویم و ببینیم. با این حال، نباید از نظر دور داشت که آثار تاریخی هر بنا و محوطه تاریخی، باید در مجاورت همان مکان باشد و در موزهاش حفاظت و حراست شود تا هم مردم شاهد و ناظر آن باشند و هم آنکه محل رجوع باستان شناسان و تاریخ نگاران باشد.
علی موسویباستان شناس دانشگاه کالیفرنیا در امریکا
- 15
- 7