به گزارش ایلنا، در شهری چون شهر یزد که به فهرست جهانی یونسکو پیوسته؛ هرگاه اقداماتِ خلافِ ضوابطِ میراث جهانی در محدودهٔ آن بافت تاریخی به طور مکرر تکرار شود و این عدول از قوانین استمرار یابد؛ هر آن انتظار میرود که یونسکو آن شهر را از فهرست خود حذف کند. اخیراً باتوجه به تخریبی که در بافت جهانی یزد صورت گرفت و بولدوزری که وارد محوطهٔ این بافت شد؛ این سؤال دوباره در اذهان مطرح شد که این اقدامات تا چه حد قادرند به این امر دامن بزنند؟
در همین باره، اسکندر مختاری به خبرنگار ایلنا گفت: مسئلهی مهم درخصوص هر شهر این است که در وهلهی اول باید حیات داشته باشد. من فکر میکنم بزرگترین چالشِ پیش روی میراث جهانی یزد، حفظ و نگهداری آن شهر، در فهرست میراث جهانی است. محافظت از یک بافت جهانی، کار بسیار دشوارتری نسبت به نگهداری از چند بنای تاریخی است. آنچه در بافت تاریخی یزد اهمیت دارد این است که زندگی در آن جریان داشته باشد. برگرداندنِ زندگی به بافت جهانی یزد، چالشی است که با همکاری و مشارکت همه نهادهای مسئول و مردم صورت میگیرد. مردم در اینجا نقش اساسی در نگهداری و حفظ بافت تاریخی دارند.
عضو شورای فنی میراث فرهنگی استان تهران، ساختوساز اصولی و مبتنی بر ضوابط میراث را جزوِ مواردی برشمرد که حیات و سرزندگی بافت تاریخی را تضمین میکند و افزود: من فکر میکنم که این تخریب که مبنایش در گذشته اتفاق افتاده، باید مدیریت میشده اما از طرفی، نباید جلوی زندگی مردم گرفته شود. به عنوان مثال اگر ساختمانی در بافت تاریخی یزد وجود دارد که فاقد ارزش است، باید اجازه ساخت و ساز جدید به آن داده شود. منتهی این امر باید بر مبنای ضوابط جدیدی باشد که دوباره تولید ارزش میکند. این ضوابط عبارتاند از: تراکم، کاربری و همگن بودن با بافت تاریخی. منظور از تراکم در اینجا ارتفاع بناست. باید ارتفاع ساختمان از معبر مجاور در خط آسمان شهر رعایت شود. همچنین کاربریِ بنا نیز نباید به نوعی باشد که در زندگی مردم اخلال ایجاد کند. مثلاً ایجاد کارگاه تولیدی در بافت تاریخی یزد جایز نیست یا درست کردن واحدهای تجاری گسترده نباید در این بافت شکل بگیرد.
این پژوهشگر میراث فرهنگی ادامه داد: ضابطهی بعدی، رابطه استقرار توده فضاست که باید بر مبنای همان ضوابطی باشد که بافت تاریخی در طول زمان براساس آن شکل گرفته. بنای جدید باید یک حیات مرکزی داشته باشد تا ساختمان، دور آن ساخته شود و استقرار پیدا کند. همچنین جنس مصالح باید به گونهای باشد که ساختمان جدید سیمای بافت تاریخی را به هم نزند.
وی درخصوص تخریب اخیر متذکر شد و گفت: در مورد ورود بولدوزر به بافت تاریخی اولاً اینکه بولدوزر نباید وارد بافت تاریخی شود؛ دوم اینکه اگر برای تخریب یک مورد جزئی بولدوزر وارد بافت شد، نباید این مسئله را خیلی مهم جلوه داد. رسانهها باید انرژیشان را برای وقتی بگذارند که خدای نکرده یک خیابانکشی در بافت صورت میگیرد. حرف من این است که اقدامات جانبدارانه برای حمایت از بافت تاریخی باید با یک سنجیدگی همراه باشد. صِرفِ ورود بولدوزر به بافت تاریخی، مسئلهی مهمی نیست. اگر برای خیابانکشی، تخریبِ چندین پلاک خانه یا تخریب ناگهانی آن هم بدون مجوز این بولدوزر وارد بافت شده بود، جای نگرانی وجود داشت. اما اگر ساختمان قبلاً مجوز تخریب را گرفته و ساختمان جدید هم قرار است تمام ضوابط را رعایت کند، نباید حساسیت زیادی به خرج داد.
وی عوامل خروج بافت جهانی یزد از فهرست یونسکو را اینگونه برشمرد و گفت: اگر به هر دلیلی ثابت شود که مدیریتهای محلی، یعنی فرمانداری، استانداری، شهرداری، شورای شهر و میراث فرهنگی نتوانستهاند در حفظ ارزشهای تاریخی شهر تسلّط داشته باشند و مدیریت کنند؛ در آن صورت میراث جهانی این شهر در خطر قرار خواهد گرفت. مدیریتِ حفاظت از میراث فرهنگی، یک مدیریت اشتراکی است بین نهادهای مختلف و ازجمله مردم که اگر دچار اغتشاش شود در این صورت، در مرحله بعد یونسکو منتظر اقدامات مقامات مسئول ایران میشود و اگر این جریان استمرار پیدا کند، از فهرست جهانی یونسکو حذف خواهد شد.
وی درخصوص مشارکت شهرداری شهر یزد، با میراث فرهنگی آن گفت: چیزی که در یزد اتفاق افتاده و خیلی مهم است، این است که شهرداری هم به اندازه میراث فرهنگی روی بافت تاریخی این شهر حساسیت پیدا کرده و در حفظ بافت تاریخی آن کوشش زیادی میکند. معاون شهرسازی یزد، همزمان مدیر پایگاه میراث جهانی نیز هست و این یک اتفاق نادر است و به حفظ و نگهداری از بافت آن کمک کرده است.
وی مشارکت مردم یزد برای حفظ و پاسداشت از این میراث جهانی را مهمترین عامل جهانی شدن آن دانست و افزود: خود مردم یزد و قشر دانشگاهی این شهر بهصورت خودجوش در حفاظت از این میراث خود را دخیل میدانند. در یزد یک اتفاق عجیب افتاده و آن اینکه هم ظرف حفظ شده و هم مظروف. مظروفِ این شهر، جامعه محلی هستند. یک بخش از جامعه محلی در بافت تاریخی زندگی میکنند و بخش دیگر نیز قشرِ تحصیلکرده و آکادمی آن هستند. این جامعه محلی خیلی مهماند؛ برای آنکه آنها بودند که بهصورت اعجابانگیزی این میراث جهانی را تا به امروز حفظ کردهاند. بهشخصه، کوششهای زیادی را از سوی مردم، برای حفاظت بیشتر از این بافت دیدهام. خود مردم وارد کار شدهاند. آنها خانهها را خریداری میکنند و آن را تبدیل به کاربریهای فرهنگی میکنند.
وی گفت: یک بار در یزد به خانهای رفتیم که خانم خیّری، آن را مرمت کرده بود و آن را به مهدکودک تبدیل کرده بود تا ساکنین کم بضاعت بافت تاریخی، کودکان خود را به آنجا ببرند. همچنین این خانم جای دیگری را هم داشت تملک میکرد تا برای بانوان اشتغال ایجاد کند. یا مردم محلهی شاه ابوالقاسم یک راهسر را خودشان درست کرده بودند و خود همین مردم هم، راه را برای ورود ماشینها بسته بودند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه چیزی باعث شده که مردم یزد از این حیث متمایز باشند؛ گفت: همه اینها به نظر من آن رگههای حیات مجدد بافت تاریخی یزد است. در هیچ کدام از شهرستانهای دیگر ما یک چنین اتفاقی نیفتاده. این ویژگیها، به سرشت مردم یزد برمیگردد. مردم یزد دوست ندارند ملکهایشان را بفروشند و تغییر موقعیت بدهند. آنها دوست ندارند تغییر هویت بدهند. این مردم، گولِ توسعهی مخربِ امروز را نخوردند. آنها نمیخواهند به ناکجاآباد کوچ کنند. مردم یزد، به ارزشهای خود واقفاند؛ فارغ از اینکه آن ارزشها را دیگران قبول داشته باشند یا نه. و اینها همه مواردی یگانه و درنوع خود عجیب است. مردم یزد نمیخواهند با نو شدن، خود را به رخِ کسی بکشند. این مردم و نگاهشان از این کالبدِ تاریخی ارزشمندتر است و باید این نگاه را حفظ و تقویت کرد، و به جاهای دیگر نیز تعمیم داد. همین نگاه بود که یزد را به ثبت جهانی رساند.
وی همچنین در پایان گفت: مسئلهی دیگر، تمیز بودنِ شهر یزد است. این امر، نشان از آن دارد که در نظافت شهر، هم شهرداری و پایگاه میراث جهانی آن تلاش میکنند و هم خودِ مردم نیز شهر را تمیز نگه میدارند. هنوز در یزد، تیر چراغ برق چوبی پیدا میشود. خود همین جزئیات است که مسئله را مهم میکند. این مردم بودند که نخواستند میراثشان را عوض کنند. شما وقتی در یزد قدم میزنید، پرسپکتیوهایی را میبینید که فکر میکنید در عمق تاریخ دارید زندگی میکنید؛ و چقدر عمق تاریخ زیباست.
- 10
- 2