به گزارش فارس، مسجد رکنالملک یکی از مهمترین مساجد اصفهان و ایران در دوره قاجار است که به وسیله حاج میرزا سلیمان شیرازی ملقب به «رکنالملک»؛ نایبالحکومه ظلالسلطان در سال ۱۳۲۱ قمری در تخت فولاد بنا شد، در یکی از سالهای خشکسالی که مردم اصفهان در تنگنای بیآبی و قحطی قرار گرفته بودند، میرزا سلیمان خان رکنالملک، نایبالحکومه اصفهان از مرحوم آقا نجفی میخواهد تا نماز خوانده و از خدا رفع این گرفتاری را بخواهد.
پس از فراهم شدن مقدمات برای انجام نماز باران، شیخ محمدتقی آقا نجفی از میرزا عبدالرحیم کلباسی که عالمی فاضل و خطیبی ماهر و عارفی کثیرالبکا بود و در وعظ و خطابه، دستی تمام و نفسیگیرا و تأثیری بسزا داشت، درخواست کرد که بر منبر برود و مردم را موعظه کند و با گریز و توسل، زمینه را آماده کند تا نماز باران در کمال خشوع و بندگی به جای آورده شود.
میرزا عبدالرحیم به آقا نجفی میگوید اجازه بدهید که این موعظه و خطابه را پسرم میرزا رضا انجام دهد و او به منبر برود، اما آقا نجفی در پاسخ میگوید جلسه به این مهمی را نمیتواند به دست نوجوانی هفده هجده ساله بسپارد.
سخنان میرزا
سرانجام میرزا عبدالرحیم به روی منبر رفته و پس از آنکه مقداری سخن میگوید، ادامه این منبر را به پسرش میرزا رضا کلباسی واگذار میکند، میرزا رضا همچون پدر بزرگوارش کثیرالبکا و سخنوری توانا بود و جلسه را به صحرای محشر تبدیل میکند و زلزله و تکانی عجیب به مجلس میدهد به گونهای که صدای ضجه و ناله و گریه مرد و زن و کوچک و بزرگ بلند میشود و مجلس از هر جهت برای ادای نماز باران مهیا میشود.
مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدتقی نجفی معروف به آقا نجفی که صحنه را میبیند و به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد، همانجا به سلیمانخان رکنالملک میگوید شما مسجدی در تخت فولاد بسازید که ایشان(آقا میرزا رضا) در آن، دعای کمیل بخوانند و به وعظ و خطابه بپردازند و بدین ترتیب بنای مسجد رکنالملک گذاشته میشود.
میرزا سلیمان خان رکنالملک شیرازی فرزند میرزا محمدکاظم، کارگزار جزیره بحرین و بخشهایی از صفحات جنوب، منشی باشی حاکم فارس و اصفهان، نایبالحکومه اصفهان، خوشنویس و سراینده است؛ تاریخ تولدش در سال ۱۲۵۵ قمری در شیراز بوده که مطابق با ۱۲۱۷ شمسی است و پدرش میرزا محمدکاظم از نژاد خلف بیک طالش از سرکردگان سپاه شاه اسماعیل صفوی نسب داشت که در منابع به او امیر خلف بیک اول گویند، مادر رکنالملک هم دختر محمدباقرخان زند بوده است.
او در سال ۱۲۷۶ یا ۱۲۷۷ قمری در حدود ۲۳ سالگی به سمت کارگزار ایران در جزیره بحرین و صفحات بوشهر و اطراف منصوب شد که حدود ۲ سال به درازا کشید؛ سلیمان میرزا در سال ۱۲۸۱ قمری، زمانی که هنوز ۲ سال بیشتر از حکومت مسعود میرزا ظلالسلطان در فارس نگذشته بود، به سمت منشی باشی و رئیس دفتر ایالتی او گماشته شد، ظلالسلطان در ۲۱ ربیعالاول سال ۱۲۹۱ قمری به حکومت اصفهان منصوب شد و به خاطر ۲۳ سال دقت و کیاست سلیمان میرزا، او را با حفظ همان سمت به اصفهان آورد.
کفایت روز افزون سلیمان میرزا در سمت منشی باشی حاکم اصفهان باعث شد که در سال ۱۳۰۴ قمری با کسب لقب«رکنالملک»، نایبالحکومه اصفهان شود و تا پایان حکومت ظلالسلطان ۱۳۲۵ قمری در اصفهان دوام داشت.
از مجموعه گزارشهای موجود دلیل این دوام میتوان در چند چیز خلاصه کرد، اول به تعبیر استاد همایی «حسن نیت و خوشرفتاری وی با عموم طبقات مردم بود» و به تعبیر سید علی جناب، «شدت سلامت نفس، فروتنی نسبت به طبقات مردم خصوصاً علما و ملاحظه و آسانگیری در مجازات و جریمه مجرمان بود» تقدس و تدین او نیز بسیار ستوده شده است.
اما چیزی که از مجموع حدود نیم قرن ملازمت او با ظلالسلطان میتوان دریافت، هنر معاشرت و چگونگی رفتار کجدار و مریض با حاکم مستبد است که سرانجام، سرِ سلامت از آن به در برد و هیچکدام از منابع زندگی او به این نکته نپرداختهاند.
رکنالملک در حالی که شاهد و ناظر همه این رفتارها بود، در کنار ظلالسلطان زیست و قریب نیم قرن سعی کرد از آتش او نسوزد و تا حدی که میتواند، تسلیم او نیز نباشد و شعلههای سرکش رفتار او را مهار سازد بنابر گزارش سیدعلی جناب از شخصیت رکنالملک که بیطرفانه و حتی گاه با ذکر نکاتی منفی همراه است، «میرزا سلیمان خان، از نوشتن یک حکم قتل در حضور ظلالسلطان استنکاف ورزید و هر قدر حاکم به نوشتن اصرار کرد، قبول نکرد».
اگر او نمیتوانست رسماً و صراحتاً در برابرتعدیات حاکم بایستد، اما با اجحافهای مأموران و گماشتگان، مقابله میورزید و بنا بر آنچه برخی نقل کردهاند این ستمستیزی او به اطرافیانش نیز تسری یافته بود.
منابع اطلاعاتی زندگی رکنالملک
از میان منابع زندگی او، ۴ مأخذ به این دوره و اقدامات او، دقیقتر پرداختهاند یکی مجموعه روزنامه «فرهنگ» که آن را ظلالسلطان در همان ایام منتشر میساخت، دوم یادداشتهایی که خودِ رکنالملک به شکل زندگینامه خود نوشت و بعدها دیگران، بخشی از آن را در مجله «وحید» به چاپ رساندند، سوم نوشتههای ادیبالتجار مدیر شرکت اسلامیه که از همراهان او بود، در مجله «الاسلام» یا گفتگوی صفاخانه اصفهان و چهارم گزارش رساله «رجال و مشاهیر اصفهان» از جناب که حتی شایعات علیه رکنالملک را نیز بعضاً یادداشت کرده است.
برخی از اقدامات او در روزنامه فرهنگ چنین ثبت شده است، التزام گرفتن از اوباش برای تعطیلی خانههای فساد و قمار در ایام ماه رمضان ۱۲۹۶ قمری، جانشینی با اختیار تام در ایام مأموریت حاکم به تهران و عضویت شورای شهر، حضور شخصی در محاکم و دیوانخانه برای رسیدگی به شکایات تا ۵ ساعت از شب رفته و گردش شبانه در کوچه و بازارها، تعقیب دزدان فراری، قاطعیت در تعویض داروغه اصفهان در سال ۱۳۰۳ قمری، ترمیم و تسهیل وسایل حمل و نقل عمومی.
سخن چینان و اراذل که از گردشهای شبانه او در شهر و دقتش در نظم و امنیت شهر، به ستوه آمده بودند، تهمتها ساختند که از داروغههایش باج میگیرد و در پنهان، به خانههای روسپیان میرود و با دزدان اموال مردم، سر و سِر دارد اما حتی وقتی این اخبار را به چشمش آوردند و به گوشش رسانیدند، تغیری در او پدید نیامد.
از امتیازات دیگر رکنالملک، ذوق شعری ممتاز او بود و در سرودههایش «خلف» تخلص داشت، دیوان رکنالملک را مشتمل بر قریب ۵۰ هزار بیت از غزل و قصیده و قطعه و مثنوی یاد کردهاند و گفتهاند که در فن انشا نیز مهارت ویژهای داشته است؛ وی در انجمنهای رایج شعر روزگار خود، فعالانه شرکت داشت و پس از آن که ترک خدمت دولت کرد و در خانه نشست در خانه خود، انجمن شعرا را بر پا میداشت و خود هم شعرهای خوب میسرود».
گلشن فضایل
برخی از نامههای وی را بعضی در یک کتاب جمع کردهاند و این کتاب به نام «گلشن فضایل» در سال ۱۳۲۱ قمری با خط ممتاز میرزا فتحاله جلالی در ۲۸۶ صفحه در اصفهان به چاپ رسیده است؛ این مجموعه نفیس، شامل۱۲۷ نامه کوچک و بزرگ به رجال، اعیان، علما و بستگان رکنالملک است که ۸۸ فقره آن؛ یعنی حدود بیش از دو سوم مجموعه پاسخ به نامههای آنهاست.
از خدمات فرهنگی و عمرانی او میتوان به موارد ذیل اشاره کرد، رکنالملک در نزدیکی خانه خود، چاپخانه سنگی جامعی احداث کرد که به طور متعدد؛ «قرآن»، «زادالمعاد»، «صحیفه سجادیه»، «جامع عباسی»، جلد دوم «انیس الاعلام فی نضرة الاسلام» و دیوانهای شاعرانی مانند دهقان سامانی، مصطفی قلی خان سینا و خرم را به چاپ رساند و پس از آن به رایگان بذل میکرد.
مهمترین خدمات عمرانی او شامل ساخت مسجدی مشتمل بر ۲ صحن کوچک و بزرگ است(امروزه این مسجد در حاشیه خیابان فیض اصفهان قرار دارد)، سیدمحمد صدر هاشمی و به تبعِ او سید مصلحالدین مهدوی، صحن کوچک مسجد را تحت عنوان مدرسه رکنالملک معرفی کردهاند.
خدمات عمرانی
از دیگر خدمات عمرانی او، به تصریح صاحب «تذکره القبور»؛ ساخت عمارت چهارطاقی روی قبر آقا محمد بیدآبادی و تعمیرات تکیه حاجی محمدجعفر آبادهای و تعمیرات صحن حضرت عسکریین(ع) است؛ تعمیر چهارسو نقاشی یا همان چهارسوی اسفندیار بیک، مرمت تکیه میر در سال ۱۳۰۳ قمری، ساخت کاروانسرا در شیراز، تعمیر مسجد در خواجو، مرمت مسجد خلف بیک، معروف به مسجد سرخی است.
همچنین وی اقدام به فعالیتهایی مثل تأسیس شرکت اسلامیه در اصفهان به منظور ترویج تجارت و ترقی صنایع داخلی، تأسیس اداره دعوت اسلامی و مجله «الاسلام» یا گفتوگوی صفاخانه اصفهان با مدیریت سید محمدعلی داعیالاسلام کرده است.
میرزا سلیمان خان رکنالملک در سال ۱۳۲۸ قمری به حج مشرف شد و در هشتم جمادیالاولی سال ۱۳۳۱ قمری در اصفهان وفات یافت؛ رکنالملک که اولادی نداشت تمام ارث خود را وقف امور خیریه کرد که متأسفانه به دست مدعیان وراثت و طمعکاران دیگر حیف و میل شد و بعد از وی اثری از این بابت باقی نماند.
مدفن او و همسر محبوبش در ورودی مسجد یاد شده، باقی است و ضریح کوچک و کاشیکاری منقوش آبرومندی دارد که عکس خود او با کلاه پوستی و ریش بلند، آن را آراسته است این تصویر به طرز هنرمندانه و ظریفی به کاشی منتقل شده است و بر گردان عکسی است که برای بار نخست ارنست هولستر از او گرفت.
- 9
- 2