نگهبان پتک را برداشت و ٢٣ قطعه تاریخی را خرد کرد. او آثار بازمانده از اشکانیان را مثل سنگهای بیارزش تکهتکه کرد؛ پای تلفن اعتراف کرد چه بر سر بازماندههای میراث ایذه آورده و شبانه پستش را ترک کرد. رئیس اداره میراث فرهنگی وقتی پشت تلفن خبر را از نگهبان شنید، چنان شوکه شد که نیمساعت تمام گریه کرد. ایذه موزه نداشت و آثار در حیاط پایگاه پژوهشی نگهداری میشدند. حالا هشت روز از این اتفاق عجیب گذشته و ایوب سلطانی، رئیس اداره میراث فرهنگی ایذه و پایگاه پژوهشی «آیاپیر» در این مدت خودش شبانهروز از آثار نگهبانی كرده. در این مدت از اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان که رئیساش همین دو روز پیش استعفا كرد، هیچ نمایندهای به ایذه سر نزده، هیچ واکنشی از طرف مسئولان استانی نشان داده نشده و هیچکس نیامده تا میزان تخریب را بررسی کند. در عوض ایوب سلطانی خودش هیأت مرمت تخت جمشید را به ایذه دعوت کرده تا تکههای خردشده درِ سنگی اشکانی و پایه ستونها و نیمستونهای المیایی و ایلامی را به هم بچسبانند و البته بازخواست شده که چرا اینقدر زود وارد کار مرمت شده است.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شهر ایذه که همزمان رئیس پایگاه پژوهشی آیاپیر هم هست، با وقوع این اتفاق به دلیل سنگینبودن مسئولیت، مشکلات بسیار میراث فرهنگی ایذه و نبود اعتبارات مورد نیاز و حتی حقوق از سمتش استعفا كرده بود؛ اما با درخواستش موافقت نشد، برای هشتمین روز متوالی خودش بهعنوان نیروی یگان، از ٢٣ قطعه تاریخی تکهتکهشده نگهبانی میكند. نگهبان خاطی یکی از پنج نیروی یگان حفاظت شهر ایذه بود، روز اول متواری شد و حالا چند روزی است به دادگاه میرود.
آقای سلطانی نیرویی که از اساس برای مراقبت از میراث تاریخی نگهبانی میداد، دست به این کار زد. مسأله حقوق در میان بود؟ بعد از اتفاق درباره مشکلات اعصاب و روان این نگهبان هم صحبتهایی شده؛ فکر میکنید دلیل اتفاق چه بود؟
واقعا برای ما هم روشن نیست؛ ابدا بحث حقوقش مطرح نبود. همیشه حقوقش را به موقع میگرفت، درست سر هر ماه. من هیچوقت قرص و داروی اعصاب دست او ندیدم. درباره مشکلات عصبیاش هم همین روزها چیزهایی شنیدهام. نمیدانم چرا چنین کاری کرده. گمان کنم مواد صنعتي استفاده كرده، البته این یک حدس است.
در این مدت رفتار غیر عادی از او ندیدید؟
او از ١١سال پیش در استخدام اداره میراث فرهنگی بود و من در حدود دو سال پیش به اینجا آمدم. در این مدت هیچ رفتار عجیبی از او ندیده بودم. هر کسی به اینجا آمده، به خوب بودن برخوردش اعتراف کرده؛ واقعا هنوز شوکهایم.
چطور متوجه شدید که نگهبان این تخریب را انجام داده؟
رفته بودم اهواز که شب زنگ زد و گفت خودش همه آثار آیاپیر را تخریب کرده است.
درباره این تخریب اقدام قضائی انجام شده؟
موضوع را همان وقت با بخش حقوقی سازمان میراث فرهنگی در میان گذاشتم و شکایت تنظیم و تقدیم مقامات قضائی شد. روز شنبه و یکشنبه بازجویی شد. یکبار گفت من بودم و یکبار گفت من نبودم؛ حرفهایش ضدونقیض است.
آثاری که در حیاط «آیاپیر» نگهداری میشوند، چند قطعهاند؟ مرمتشان به کجا رسیده؟
٤٨ ساعت پس از اتفاق هیأت مرمت پایگاه جهانی تخت جمشید که از دوستانم هستند را به ایذه دعوت کردم. چهار- پنج روزی است که آنها بشدت درگیرند. شکر خدا کار خوب پیش رفته است. آثاری که خیلی برای ما اهمیت داشتند در اولویت مرمت قرار گرفتند: ٣پایه ستون، ٢ تا نیمستون، با یک در سنگی اشکانی. این آثار که الیمایی و اشکانیاند مرمت شدند. جز اینها چند هاون، بام غلتان، دستساب و سنگ آسیاب و یک شیر سنگی متعلق به پهلوی اول هم زیر ضربههای پتک خرد شدند. اینها بازماندههای عصر صفوی تا دوره اسلام بودند که در اولویت دوم مرمت قرار دارند؛ در حال حاضر ٩٠درصد کار مرمت پیش رفته است.
وقتی نگهبان با شما تماس گرفت و اعتراف کرد، واکنشتان چه بود؟
شوکه شدم؛ گوشی را قطع کردم و مثل زمانی که پدرم به رحمت خدا رفت، گریه کردم. این آثار اسناد هویت ما ایرانیان بود که زیر پتک خرد شد. یادم نیست آخرین بار کِی تا این حد متأثر شده بودم.
و حالا نگهبان دیگری گذاشتهاید؟
خودم نگهبانی میدهم. نیرویی نداریم. مشکل همینجاست. ایذه با ٢٧هزار کیلومتر مربع وسعت، گستره بزرگی از تاریخ و طبیعت را در خود جای داده است اما با این وسعت تنها ٥ نیرو داشتیم. هنوز نيروي مراقب در اختيار پايگاه قرار نگرفته و من براي هشتمين روز پياپي به صورت شبانهروزي در حال مراقبت هستم. برخلاف تماسهاي مكرر، يگان حفاظت همچنان از تامين حفاظت پايگاه سرباز ميزند.
یعنی با رفتن این نگهبان تعداد به چهار نفر رسیده است؟
بله، دیگر حاضر نیستیم او را بهعنوان نیروی حفاظت بپذیریم. تعداد نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی ایذه خیلی بیشتر از اینها بود. حدود ١٢نیرو داشتیم که دو نفرشان تصادف کردند، دو نفر به مرگ طبیعی مردند، یکی دو نفر هم به دلیل تخلفات اداری اخراج شدند. از چهار نفر نیروی باقیمانده یکی نارسایی کبد دارد، یکی ٧٠درصد نابیناست و یکی دیگرشان توانایی حرکت چندانی ندارد. آقای فرجی باستانشناس اداره ما شبها لباس یگان حفاظت میپوشد و همراه من برای گشت میآید. در این شرایط نیروی جایگزین نداریم؛ برای همین خودم نگهبانی میدهم.
مسأله نیروی انسانی برای اداره کل هم کمتر مسأله بوده؛ اخیرا رئیس اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان هم در نشستی خبری گفته بود که قرار نیست برای افزایش نیروی یگان اقدامی بشود. افزایش نیرو یک طرف و انتخاب نیروهای شایسته یک طرف. آیا کسی مثل نگهبان متخلف که حالا به هر دلیلی مرتکب این تخریب شده، در زمان استخدام برای حفاظت از میراثی که متعلق به تمام مردم ایران است، به درستی سنجش میشود؟
این موضوع هیچوقت برای سازمان دغدغه نبوده که حالا با این رویداد مطرح شود؛ باید واقعبین بود، میراث فرهنگی در سطح کلان دچار چالش است و هیچ نگاهی در این ساختار به حوزه میراث نبوده است. هم و غم همه شده است «گردشگری» و این حوزه زمینه شوآفها و برنامههای نمایشی مدیران شده است. این وسط میراث فرهنگی فرزندی است که کجدار و مریز به حیاتش ادامه میدهد. پرسشها برای استخدام نیروها در آزمون گزینش مطمئنا درباره ایراندوستی و علاقه به فرهنگ و تمدن نبوده و همیشه همینطور است. از نیروهایی که قرار است از تاریخ و تمدن این مرز و بوم حفاظت کنند و این مسئولیت سنگین را به گردن بگیرند، فقط درباره مسائل دینی میپرسند نه ذرهای از ابعاد حرفهای این کار.
واکنش سازمان میراث فرهنگی به تخریب آثار چه بود؟
بازخواست کردند که چرا با این سرعت عمل وارد بحث مرمت شدهاید. گفتند باید صبر میکردید تا سیستم قضائی وارد مسأله بشود؛ اما کسی نیست که بگوید اگر قرار بود این تکههای شکسته را رها میکردیم، مثل چند پازل هزاران تکهای میشد که جداکردنشان از هم اصلا آسان نبود. اشیا را در حیاط پایگاه خرد کرده بود، نمیتوانستیم به حال خودشان رها کنیم. بعضی آثار مثل درِ اشکانی ٣٠٠ تکه شده بود. مجبور شدیم با آن میزان پراکندگی زودتر مرمتشان کنیم.
چرا اشیای اشکانی و الیمایی با این تاریخ در حیاط نگهداری میشوند؟
ایذه با این گستره تاریخ و این همه آثار هنوز موزه ندارد. شاید اگر موزه داشتیم این اتفاق نمیافتاد. خوشبختانه اتفاق خوب بعد از مدتها این است که ساختمانی برای موزه در نظر گرفتهایم و بخش زیادی از کار انجام شده است. اداره میراث فرهنگی ایذه به مدت ٢٧سال در فضایی استیجاری بود و در تمام این سالها از ماهی ٥٠٠ تومان تا ٧٢٥هزار تومان هزینه کرایه میداد. وقتی نزدیک دو سال پیش به اینجا آمدم، ساختمان روبهروی اداره میراث را گرفتیم و قرار است بخشی از آن به موزه باستانشناسی ایذه تبدیل شود. امسال ٥٠٠میلیون تومان اعتبار از محل اعتبارات سازمان برنامه و بودجه استانی برای تکمیل موزه دریافت کردیم و قرارداد این موزه اگر زودتر بسته شود، تا سه ماه دیگر موزه خواهیم داشت. طراحی محتوایی موزه انجام شده و فقط دکوراسیون و ساماندهی محوطه باقی مانده است.
معاون میراث فرهنگی استان یا کارشناس ادارهکل برای بررسی موضوع به ایذه نیامدند؟
خیر؛ نیامدند.
دلیل استعفایتان چه بود؟
تمام اتفاقات اداره میراث فرهنگی در شهر ایذه و ضعف نیرو، کمبود امکانات لجستیکی و مالی. من همزمان مسئول پایگاه پژوهشی آیاپیر هم هستم و ما در اداره بشدت در مضیقهایم. خود من ماههاست حقوق نگرفتهام و در نبود اعتبارات برای اداره، چارهای ندارم جز اینکه خودم هزینه کنم. اینکه آدم فقط پز مدیریتی داشته باشد که سنگ روی سنگ بند نمیشود. باید امکاناتی برای پاسخگویی به تعهدات مدیریتی داشته باشیم؛ اما درنهایت با استعفایم موافقت نشد.
برای مرمت آثار چقدر هزینه کردهاید؟
هزینه مرمت آثار تا امروز ٨میلیون تومان شده است. هیأت مرمت که از دوستان من هستند، با هزینه شخصی خودشان از تخت جمشید تا اینجا آمدهاند و علاوه بر ابزار و موادی که برای مرمت به کار گرفتند باید حقوق و کرایهشان را هم در نظر گرفت.
اگر برخورد قضائی درستی با خاطی نشود، احتمال تکرار اتفاق وجود دارد؛ فکر نمیکنید اینطور باشد؟
همین طور است. من نگران عواقب اجتماعی پس از این اتفاق هستم. به لحاظ مدیریتی دچار چالش هستیم. میراث فرهنگی دچار خلأهای قانونی و حفاظتی است. از طرف دیگر از لحاظ اجتماعی هم برای اعمال قانون محدودیتهایی داریم. باید در اینباره تصمیم درستی گرفته شود. یکی از کارشناسان منتقد میگفت باید برای نگهبان، یک مراقب دیگر هم گذاشت؛ اما مگر میشود؟ منتظر تصمیم دادگاه هستیم. او پای تلفن اعتراف کرد و پس از اتفاق مدتی متواری شد اما از لحاظ قانونی اتهام او هنوز اثبات نشده است؛ با این همه نگهبان خاطی دیگر در این اداره پذیرفته نمیشود.
«این یک تخریب معمولی نیست»
حالا در این شرایط مجتبی گهستونی، سخنگوی انجمن تاریانا خوزستان معتقد است که اتفاق افتاده، یک تخریب معمولی نیست. او تأکید میکند که «تخریب از سوی کسی اتفاق افتاد که باید از آثار مراقبت میکرد و ٢٣ اثر الیمایی تا دوره اسلامی تکه تکه شد. ایذه موزه رو باز نقش برجسته و سنگنگارههاست و باید درباره تکرار اتفاق نگران بود.»
این کنشگر میراث فرهنگی خوزستان لازم میداند که اتفاق از جنبههای مختلف بررسی شود؛ او با پرسیدن این سوال که چرا یک نگهبان مرتکب چنین خطایی شده، میگوید: «توجه به مسائل روحی و روانی پرسنل میراث فرهنگی هر منطقه اهمیت پیدا میکند. او ٢٣ قطعه الیمایی، ایلامی تا اسلامی را تخریب کرده است. اینها اشیای مهمی بوده که در کاوشها به دست آمده و از حفاران غیرمجاز گرفته شده و در حالیکه ایذه هیچ موزهای ندارد، در حیاط پایگاه پژوهشی آیاپیر نگهداری میشدند.»
فعالان میراث فرهنگی بارها و بارها درباره وضع آثار تاریخی در ادارات هشدار دادهاند، مثل گهستونی که میگوید: «همه ادارات شهرستانها دو سه سالی است که تنخواه دریافت نکردهاند. بیشتر مدیران شهرستانی در مدت مسئولیتشان از ٥ تا ٣٠میلیون تومان شخصا برای میراث فرهنگی هزینه کردهاند و با اینکه سند این پرداختیها را به اداره کل دادهاند، هنوز پرداخت نشده است. این رویه نابسامانی است که میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به خطر میاندازد. اگر میراث در این قضیه و قضایای مشابه برخورد بیتفاوتی داشته باشد، احتمال تکرار چنین کاری بالاست.»
مهتاب جودکی
- 19
- 6