شهر باستانی شوش پس از ثبت جهانی با پیش از ثبت آن، چه تفاوتی داشته و ثبت جهانی آن چه دستاوردهای مثبتی را برایش رقم زده است؟
تنها کمتر از ۱۰درصد شهر بزرگ بيشاپور مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفته و با این همه، شکوه و بزرگی آن مایه شگفتی جهانیان شده است.
این شهر باستانی با دشواری های فراوانی رو بهرو بوده که ثبت جهانی مجموعه ای آن، بی گمان بازدارنده رسیدگی به چالشهای بی شمار آن خواهد بود.
به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی، شهر بیشاپور باید به تنهایی به ثبت جهانی برسد و جز این تصمیم، هر کار دیگري نادرست و خطای بزرگ تاریخی به شمار میآید.
بيشاپور بايد تنهایی به ثبت جهانی برسد تا هم ردیف بودجهمستقلی برای نگهداری، مرمت و حفاظت از آن در نظر گرفته و هم به دشواریهای آن به درستی رسیدگی شود.
بیشاپور، یکی از ارزشمندترین و بزرگ ترین شهرهای ساسانی کشور در شرایط نگهداری و حفاظتی خوبی به سرنمی برد و روزگار نابسامان و آشفته ای را پشت سر میگذارد. از سویی، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در اقدامی نادرست و کارشناسی نشده،قرار است این شهر باستانی را به همراه دو یادمان ویژه و ارزنده ساسانی دیگر استان (کاخ اَردشیردر پیروزآباد و کاخ بهرام در سروستان) به ثبت جهانی در سازمان یونسکو برساند که به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی، شهر بیشاپور باید به تنهایی به ثبت جهانی برسد و جز این تصمیم، هر کار دیگري نادرست و خطای بزرگ تاریخی به شمار می آید.
شهرتاریخی بیشاپور که جایگاه ویژه ای نزد پژوهشگران و باستان شناسان دارد، از سرآمدترین و بزرگترین شهرهای ساسانی ایران به شمار می آید که تا سده های سوم و چهارم دوران اسلامی آباد بوده و رونق داشته است. به گواه تاریخ شاهپور یکم، شاهنشاه ساسانیان به انگیزه پیروزی بر رومیان، فرمان ساخت شهری سِتُرگ را می دهد که تا آن زمان کمتر نمونه ای از آن درکشور وجود داشته است. شهری پیشرفته که بر پایه سنگ نبشته پهلوی ساسانیِ بر روی ستون های یادبود خود، دارای سند شهرسازی بوده و همین موضوع بر اهمیت و ارزش آن افزوده است. امروزه از آن شهر بزرگ و ارزشمند باستانی تنها کمتر از ۱۰ درصد مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفته است.
با این همه، شکوه و بزرگی آن مایه شگفتی جهانیان شده و آثار تاریخی این محوطه باستانی دارای ارزش بسیار ویژه ای است و در نوع خود بی مانند (منحصر به فرد) و بی همتا بوده و پاسداری و پاسداشت آن امری بایسته (ضروری) به شمار می آید و همه مردم، نهادها، ارگان ها و به ویژه سازمان میراث فرهنگی که سرپرستی مستقیم یادمان های تاریخی را بر دوش دارد، وظیفه دارند در حفظ و نگهداری از این شهر ستُرگ بکوشند. اما بیشاپور این روزها در شرایط نگهداری و حفاظتی خوبی به سر نمی برد و با دشواری های گوناگونی دست و پنجه نرم میکند. از خاکسپاری های تازه مردگان در عرصه بیشاپورگرفته تا توسعه و نوسازی امامزاده ای که در کنار آثار تاریخی در گذشته برپا شده است. از مرمتها و بهسازی های غیراصولی تا آسفالت کردن جاده ای که از کازرون به شاهیجان (قایمیه کنونی) و از میانه شهر بیشاپور گذر کرده و آن را به دوبخش تقسیم کرده است، تنها گوشهای از چالش های پیش روی این یادگار ارزشمند باستانی است که در راه ثبت جهانی در سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو قرار دارد.
اشتباه ثبت مجموعهای آثار باستانی
اما یکی از چالش های بزرگ شهر باستانی بیشاپور ثبت مجموعه ای آن در سازمان یونسکو به همراه یادمانهای باستانی ارزنده دو شهر دیگر استان است. هر چند که این تصمیم در سال های گذشته گرفته شده بوده و پرونده شهر بیشاپور سال گذشته به یونسکو فرستاده شده و ارزیابان یونسکو هم از این شهر بازدید کرده اند و در تیر امسال تکلیف ثبت جهانی آن روشن میشود اما نگارنده از همان سال های گذشته با این تصمیم نادرست و نسنجیده کامل مخالف بوده و بارها در گزارش های خود در خبرگزاری ها و روزنامهها به آن واکنش نشان داده است. با این همه، بنا به دیدگاه معاون میراث فرهنگی کشور که سرپرستی ثبت جهانی یادمانهای تاریخی و فرهنگی ایران را بر دوش دارد، پرونده بیشاپور به همراه دو شهر باستانی دیگر استان برای ثبت جهانی در سازمان یونسکو فرستاده شده است. محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی کشور در توجیه این تصمیم خود گفته است، چون هر کشوری بیشتر از یک اثر تاریخی را سالانه نمی تواند به ثبت جهانی برساند و ایران یادمان های تاریخی ارزشمند فراوانی را دارد که شایستگی ثبت جهانی را دارند، از همین رو، یادمانهای تاریخی را به گونه مجموعهای به ثبت جهانی می رسانیم. اما باید دانست که شهری مانند بیشاپور به همراه سنگ نگارههای ساسانی تنگ چوگان به تنهایی توانمندی (پتانسیل) و قابلیت ثبت جهانی را نیز دارا هستند. همچنین این شهر باستانی با دشواری های فراوانی رو به رو بوده که ثبت جهانی مجموعه ای آن، بیگمان بازدارنده رسیدگی به چالش های بی شمار آن خواهد بود. از سویی، به باور همه کارشناسان و دلسوزان یادمانهای باستانی ارزشمند کشور باید به تنهایی به ثبت جهانی برسند تا هم ردیف بودجه ای مستقلی برای نگهداری و مرمت و حفظ آن ها در نظر گرفته شود و هم به دشواری های آن ها به درستی رسیدگی شود. مهم تر از همه آنکه، جایگاه واقعی و علمی این یادمان ها پاس داشته شده و بیش از پیش به جهانیان و مردم کشور شناسانده شود.
کُنشگران میراث فرهنگی و کارشناسان می گویند اگر حتي چندین دهه زمان ببرد تا یادمان های باستانی و تاریخی ارزشمند کشور به ثبت جهانی برسند، بسیار بهتر است که این یادگارهای نیاکانی را تکه تکه کرده و قربانی تصمیم های نادرست و سیاسی افراد کرد. ثبت جهانی مجموعه ای آثار باستانی بیگمان بزرگترین خطای تاریخی است و انگیزه ای خواهد شد تا چالش های آن ها به چشم نیاید و وضعیت حفاظتی و مرمتی مناسبی را به دست نیاورند. در واقع، کارشناسان بر این باورند که مهم تر از ثبت جهانی یک اثر، رخدادهای حفاظتی پس از ثبت آن است زیرا پس از ثبت جهانی یادمان ها به ویژه، بهگونه مجموعه ای که اقدامی نادرست و نسنجیده بوده، همه آن ها به حال خود رها می شوند. گواه این سخنان یادمانهای جهانی کشور است که هر کدام با دشواری های بی شماری دست و پنجه نرم می کنند. برای نمونه شهر باستانی شوش پس از ثبت جهانی با پیش از ثبت آن ،چه تفاوتی داشته و ثبت جهانی آن چه دستاوردهای مثبتی را برایش رقم زده است؟
بیشاپور باید جداگانه ثبت جهانی شود
یک باستان شناس بومی شهر کازرون با گلایه و انتقاد از ثبت مجموعه ای شهر بیشاپور در سازمان یونسکو به روزنامه قانون گفت : « شهر بیشاپور به تنهایی با گستره ستُرگ خود می تواند در سیاهه (فهرست) سازمان یونسکو به ثبت برسد. بهتر آن بود که دو شهر بیشاپور و پیروزآباد جداگانه ثبت شوند. ضوابط سخت گیرانه یونسکو پس از ثبت در این میان چه خواهد شد؟ آیا مدیران شهری و شهرستانی آن را به اجرا خواهند گذاشت یا اینکه هر بار گوشه ای از آن را به بهانه ای ميخراشند؟ هر دوی این محوطه ها به تنهایی توانایی و قابلیت ثبت را دارا هستند. حال یک سال یا ۱۰ سال به درازا بینجامد، مهم نیست. مهم آن است که تا زمان فرا رسیدن به گونه درخُور آن ها را مورد حفاظت قرار دهیم. آ نچه که آشکار است، این نکته است که مدیران شهرستانی بر خلاف ضوابط اعلامی این ردیف دراز عمل خواهند کرد. محدوده هر اثر به تنهایی با ضوابط ویژه خود بهتر می تواند از گزند مدرنیسم در امان باشد تا چنین دراز و گسترده. شکوه و بزرگی این شهر با مجموعه پیرامون خود تا به اندازه ای است که زبان از ستایش آن درمانده و ناتوان است».
منظرتاریخی یا منظر باستان شناسی!؟
یکی از مواردي که امسال مایه شگفتی کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی در شهر بیشاپور و مجموعه پیرامونی و پیوسته به آن (تنگ چوگان، غارشاهپور) شده، تابلوهایی است که به تازگی و برای آمادگی ثبت جهانی این مجموعه نصب شدهاند که روی آن از جمله منظر باستان شناسی ساسانی فارس بهره بردهاند! حال آنکه برای همه یادمان های تاریخی همانند به ویژه شهر بیشاپور همیشه کارشناسان و باستان شناسان از جمله منظر یا همان چشم انداز تاریخی – فرهنگی بهره می برند. موضوعی که مدیر سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کازرون اینگونه پاسخ میدهد : این نام گذاری از سوی معاون میراث فرهنگی کشور که سرپرستی پرونده ثبت جهانی یادمانهای تاریخی را بردوش دارد، پیشنهاد داده و اجرا شده است. موضوعی که بیانگر ناتوانی مدیران استانی در تصمیمگیریها برای یادمانهای تاریخی زیر نظر آنهاست. از سویی، طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور هرچند آشنا به مسائل میراث فرهنگی بوده و سالها در این زمینه کار کرده است اما دانشآموخته رشته معماری است. حال آنکه مدیرکل میراث فرهنگی استان پارس (فارس) خود دانش آموخته رشته باستانشناسی بوده و سالها مدیریت مجموعه بیشاپور را بردوش داشته و جای افسوس و شگفتی است که نظر کارشناسی خود را بیان نکرده است. همچنین شاید این تصمیم با رهنمون های افراد درون سازمانی کشورگرفته شده باشد اما به باور کُنشگران و باستانشناسان اقدامی نادرست و غیرتخصصی به شمار میآید و جای ابهام و پرسشهای فراوانی دارد.
در همین زمینه مهدی فرجی، باستان شناس بومی کازرون گفت : « باستان شناس تنها کاوش و مطالعه میکند و میشناساند اما هنگامی که میگوییم منظر تاریخی- فرهنگی، این نکته مهم را گوشزد می کند که ویژگی های طبیعی محیط و بی مانند (منحصر به فرد) بودن موقعیت سرزمینی آن سبب بُنیاد چنین مجموعه ستُرگی شده است و این ویژگی مهم، تشکیل تاریخ و در پایان باستان شناسی محدوده را در برگرفته است. با گفتن باستان شناسی آن را محدود کرده ایم. محدوده ما تنها یک سایت باستان شناسی نیست، بلکه بسیار فراتر از آن است. با گفتن منظر باستان شناسی بیشاپور، آن را این اندازه بی مقدار نکنیم».
دادستانی بازدارنده خاکسپاری ها در بیشاپور
این باستان شناس گریزی هم به موضوع خاکسپاری مردگان در شهر بیشاپور زده و می گوید : « مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی باید از دادستانی برای رفع این چالش بزرگ کمک بگیرند زیرا تنها به وسیله قانون میتوان از خاکسپاری مردگان پیشگیری کرد و این محوطه باستانی ارزشمند را نجات داد. همچنین میتوان از ریش سپیدان بومی کمک گرفت تا با پا درمیانی آنها موضوع خاکسپاری مردگان برای همیشه حل شود و بهتر است که زمینی را جایگزین به مردمان بومی پیرامون شهر بیشاپور دهند و با تعریف گورستانی نو، بهترین راه را برگزینند».
در پایان نگارنده باورمند است که ثبت جهانی مجموعهای آثار باستانی، اقدامی نادرست است و خیانت به میراث فرهنگی کشور به شمار می آید و بی گمان پیامدهای ناگوار آن در آینده ای نه چندان دور آشکار خواهد شد. همچنین معاون میراث فرهنگی کشور بنا ست همین نسخه نادرست و کارشناسی نشده و بسیار فراتر از آن را در استان کرمانشاه برای آثار باستانی و ساسانی شاخص آن سرزمین کهن بپیچد و محور ساسانی کرمانشاه از کنگاور تا قصرشیرین را با فاصله نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر برای ثبت جهانی پیشنهاد و به اجرا در آورد و بهتر است تا این اقدام غیرتخصصی به اجرا درنیامده و کار از کار نگذشته است، کارشناسان و دلسوزان با رهنمونهای خود و گوشزد پیامدها و آسیب های این تصمیم از آن پیشگیری کنند تا مانند استان پارس (فارس) گرفتار تصمیم های نادرست و خطای بزرگ تاریخی نشوند. بیگمان روزی تاریخ ما را داوری خواهد کرد.
- 15
- 6