غریب، ناخوش و رو به ویرانی. حال و روز برخی از خانه های به جا مانده از مشاهیر کشورمان شکل ناهمسانی از این سه ترکیب است، به طوری که هر چند وقت یک بار خبر ویرانی یکی از این خانه ها را می شنویم. چند روز پیش خواندیم خانه پدری دکتر محمد معین، اولین دانش آموخته زبان و ادب فارسی و گردآورنده فرهنگ معین در محله زرجوب رشت ، هر لحظه ممکن است فرو بریزد و به تلی از آوار تبدیل شود. وضعیت نامعلوم خانه نیما در تهران و خانه ارغوان که هوشنگ ابتهاج، شعر نامدار« ارغوان» را آن جا سرود و چند خانه دیگر ما را بر آن داشت که پیگیر وضعیت این خانه ها باشیم و از دلیل حفظ این خانه ها بگوییم.
خانه معین العلما، مرثیه لازم است
چند روز پیش مهری شیرمحمدی مدیرمسئول سایت فرهنگی گیل مهر در سالروز درگذشت دکتر محمد معین یک گزارش از وضعیت خانه کودکی او در اختیار خبرگزاری کتاب ایران گذاشت؛ خانه در وضعیتی غریب به سر می برد، رنجور و ماتم زده . نیمی از خانه ویرانه و نیم دیگر رو به ویرانی. خانه معین العلما به چند قسمت تقسیم شده و دیوارها بین این تقسیم ها قد کشیده اند. یک نفر سهم خانه اش را از نو ساخته و دیگری آن را متروکه و آواره رها کرده است و حالا از خانه ای که شش سال دکتر محمد معین در آن قد کشیده چیزی باقی نمانده است جز یک نمای چوبی زار و نزار. وضعیتی که با وضعیت منزل شخصی دکتر معین در تهران قابل مقایسه نیست.
ترا من چشم در راهم، آبادی...
پاییز سال گذشته بود که خانه نیما یوشیج، شاعر بنیان گذار شعر نو فارسی در محله دزاشیب از فهرست آثار ملی خارج شد. مالکان این خانه به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و گفتند هیچ سند و مدرکی درباره این که این خانه متعلق به نیما یوشیج است، وجود ندارد. دادگاه دفاع سازمان میراث فرهنگی را شنید و قانع نشد. سرانجام نمره ثبت ۱۶ ساله این خانه گرفته و از فهرست آثار ملی خارج شد.
خانه ای با یک ایوان بلند دایره ای شکل و اتاق های تو در تو که هنوز بوی شعر نو نیما را می دهد و همسایه و معاشرانی مانند جلال آل احمد و سیمین دانشور داشته است؛ به گواهی نوشته « پیرمرد چشم ما بود» در نشریه آرش در سال ۱۳۴۰. اصلا، سیمین خود چند بار جلوی تخریب خانه نیما را گرفت و خانه خودش هم چند بار تا مرز ویرانی پیش رفت. اردیبهشت ماه امسال، خانه موزه سیمین و جلال که جلال احمد آن را با چهار هزارتومان ساخته بود بازگشایی شد و همان جا بود که سرپرست شهرداری تهران گفت: به محض خریداری خانه نیمایوشیج مرمت این مکان آغاز می شود.
حفظ خانه های مشاهیر، دغدغه استاد شفیعی کدکنی
چرخه تقاضای تخریب توسط مالکان جدید و تقاضای ثبت خانه های مشاهیر در کشورمان، چرخه پرتکراری است. آبان دو سال گذشته که خانه فروغ فرخزاد تخریب شد رجبعلی خسروآبادی، مدیر کل میراث فرهنگی تهران گفته بود : «این خانه متعلق به فروغ نیست، منتسب به فروغ است. مالک چند دست چرخیده بود. نمیتوانیم بگوییم حالا که فروغ دو روز در این خانه زندگی کرده، پس خانه مال فروغ است. برای ثبت در آثار ملی، رویدادها برای ما ارزش دارند اما نمیتوانیم هر کس دو روز در جایی زندگی کرد، ثبتش کنیم».
دامنه حفظ این دغدغه ها همچنان ادامه داشت تا این که اردیبهشت امسال، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در نامه ای خواستار توجه ویژه شورای شهر تهران به چهار خانه تاریخی و حفظ و بازسازی آن ها شد که یکی از آن ها، خانه ارغوان هوشنگ ابتهاج است. آن خانه دو طبقه با آجرهای قرمز رنگش در میدان فردوسی که روزی میزبان سرودن شعر ارغوان سایه بوده و اکنون در زمخت ترین حالت ممکن به سر می برد و دفتر یک شرکت سیمانی است.
- 14
- 2