به گزارش ایلنا، جشن تیرگان از دل استوره (اسطوره) و تاریخ٬ پیروز و سربلند میآید تا جان و جهان ایرانی را شاد گردانیده٬ بر خردمندی آنان گواهی دهد زیرا مردمان این سرزمین در جشنهای بیشمار خود افزون بر شادمانی و پایکوبی٬ باهم بودن٬ ارجگزاری بزرگترها٬ پاسداری از زیست بوم و از همه برجستهتر خدا پرستی را میآموختند.
در سالنمای ایرانیان٬ دوازده ماه سال٬ نامهایی چون «فرهوشی»، «آرتاوهیشتا»٬ «خردات»٬ «تیشتر»٬ «امرتات»، «شهریور»٬ «میتر»٬ «آپان»٬ «آتور»٬ «دزو»٬ «وهومن» و «سپندارمت» را بر خود داشتند. از آنسو٬ سیروز ماه نیز دارای سی نام بودند که با «اورمزد» آغاز و با «انیران» به پایان میرسید.
ازسویی نام دوازدگانهی ماههای سال در میان نام روزها قرار داشت٬ بدینسان در هرماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را جشن میگرفتند.
تیرگان یکی از همین جشنهاست، که بر پایه گاهشماری باستانی در پی برابری نام روز و نام ماه در سیزده تیرماه برگزار میشده است.
تیر یا تیشتر٬ ستاره باران و ایزد ترسالی است که هرگاه در آسمان به درخشد مژده باران میدهد٬ او سرور همهی ستارگان است که هیچ پری و جادویی نمیتواند بدان آسیب رساند.
به باور ایرانیان٬ تیشتر به گونهی اسبی سپید با گوشها و لگام زرین در سیزده تیر پس ازسه ده شب نبرد٬ آپوش دیو خشکسالی را شکست داده٬ باران زایی آغاز میگردد.
بیگمان تیرگان را باید جشنی برای باران و بارانزایی دانست٬ از آنجا که ایران سرزمینی خشک و کم آب بوده و مردمش نیز بیشتر کشاورزی میکردند٬ همواره دست به آسمان داشته و نگاهشان بر زمین بوده است. آنان در گذر روزگار به خوبی دریافتند که آب را چگونه هدر ندهند. کندن کاریز٬ ساختن سد٬ آب انبار و برپایی جشنهایی همچون خردادگان٬ آبانگان و تیرگان در بزرگداشت آب٬ بخشی از تلاش ایرانیان در پاسداری از این دادهی اهورایی بوده است.
در همین راستا٬ آیینهای باران خواهی بسیاری برگرفته از جشن تیرگان مانند٬ «هلهله کوسه» ٬«کلَل کوسه»٬ «چمچمه گلین»، «عروسی قنات» و «عروسی باران» در سراسر کشور برگزار میشده است.
ستاره تیر در ادبیات پارسی با نامهایی چون «شباهنگ»٬ «ورآهنگ»٬ «ستاره خنگ» و «ستاره سحری» شناخته شده که نشانهی آن گل بنفشه بوده است.
یکی دیگر از چراییهای پیدایش تیرگان را باید در داستان آرش کمانگیر جستجو کرد٬ آنجا که منوچهر پیشدادی پادشاه ایران از سپاهیان افراسیاب تورانی شکست خورده٬ داوری میان دو کشور و گستردگی مرزهای آنان به پرتاب تیری سپرده میشود.
آرش کمانگیر که به او شیواتیر نیز میگویند بهپا میخیزد و برای پرتاب تیر آماده میشود٬ او بهدرستی میداند پهناوری کشورش٬ کینخواهی خون همرزمانش و سربلندی هممیهنانش بسته به بازوان او دارد. آرش در تیر روز٬ به ستیغ کوه دماوند میرود و فریاد میزند:
منم آرش٬
سپاهی مردی آزاده٬
به تنها٬ تیر ترکش آزمون تلختان را٬
اینک آماده٬
به گفتهی ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه و ابوسعید گردیزی در تاریخ گردیزی آرش برهنه میشود٬ به یاری اورمزد٬ همهی توانش را در چلهی کمان مینهد و رها میکند. آرش جان میدهد اما تیر او بر درخت گردویی در آنسوی آمودریا فرود میآید تا مرزهای ایران فراختر گردد٬ جنگ پایان پذیرد و مردم شادمان شوند. از این پس آرش نماد جانفشانی و جانبازی در راه میهن میشود.
اگرچه بنمایهی جشن تیرگان و سایر جشنهای ایرانی استوره (اسطوره) است اما نباید آنها را با پندار و گمان (تخیل و وهم) یکی دانست. زیرا از نظر کارل گوستاو یونگ «استوره (اسطوره) تنها محصول تخیل نیستند٬ بلکه خاطرات ضمیر ناخودآگاه بشر هستند».
اسپنسر نیز میگوید: استوره (اسطوره) یادی از رویدادها و قهرمانهای تاریخی است که در گذشته میزیسته و از خود در خاطر آیندگان یادگاری خوش یا ناخوش بجا گذاشتهاند.
واژهی تیر٬ بخشی از پیکره نمادین جشن تیرگان بهشمار میآید چه آنجا که ایزد باران و باران خواهی است و چه آن هنگام که ابزاری برای نمایاندن مرزهای ایران بهکار میآید. نیاکانمان هزاران سال است در ۱۳ تیر همراه با شادی و پایکوبی از یکسو برای بارانزایی به نیایش و ستایش خداوند پرداخته و از سوی دیگر یادمان آرش و همهی کسانی که از پس روزگار سخت هزاران ساله آرشوار برای ماندگاری این سرزمین اهورایی٬ جان باختند را گرامی میدارند. از همین رو دراین جشن دختران و پسران جوان، بافتههای هفت رنگ به نام «تیر وباد» که هم نشان از تیر آرش دارد و هم یادآور بادهای بارانزاست به دست میبندند.
در ایران باستان این جشن در ده روز از سیزده تا بیست ودوم تیر برپا میشد. مردم از بامدادان تن را شستشو داده٬ رخت نو پوشیده و با پختن خوراکیهای سنتی به دید و بازدید میرفتند. همچنین کلههای قند را در کاغذ هفت رنگ«تیر و باد» پیچانده به نوعروسان و تازه دامادها پیشکش میکردند. برگزاری فال کوزه «چک دوله» و فال حافظ از دیگر برنامههای این روز بوده است.
اما مهمترین و شادمانهترین بخش جشن تیرگان آبپاشی است که به آن آبپاشان٬ آبریزان و سرشوران هم میگفتند. ایرانیان در کنار رودخانهها و هر جای مناسب دیگری به نماد باران سازی به یکدیگر آب پاشیده و این چکامه را میخواندند:
تیر برو٬ باد بیا٬
غم برو٬ شادی بیا٬
محنت برو٬ روزی بیا٬
خوشه مرواری بیا٬
تیرگان در گذشتههای نه چندان دور از دریای مازندران تا دریای پارس و از خاور تا باختر با نامهای گوناگونی چون «آب تیر ماهی»٬ «سیزه شو»٬ «سیزه تیر» و « تیرو جشن» برگزار میشده است.
همچنین به باور پژوهشگران٬ جشن آب پاشان « وارداوار» در میان هممیهنان ارمنی و جشن «نوسردایل» در نزد ایرانیان آشوری برگرفته از جشن تیرگان است.
جشن گلابپاشی نیز که در میان مسلمانان شبه قارهی هند در تیر ماه انجام میگیرد٬ گونهی دیگر از جشن تیرگان است که از روز غزنویان به آن سرزمین رفته است. در گستره قفقاز و فرارود (ماوراالنهر) مانند تاجیکستان نیز این آیین گرامی داشته میشود.
بزرگداشت جشن تیرگان در میان تیرههای ایرانی٬ ایرانیتباران و فارسی زبانان آن سوی مرزها٬ نشان از پویایی اندیشهی ایرانشهری و جاودانگی ایران فرهنگی دارد.
پس از اسلام خیام دانشمند ایرانی به فرمان سلطان جلاالدین ملکشاه سلجوقی٬ به ساماندهی گاهشماری یزدگردی پرداخته٬ آن را تقویم جلالی یا سلطانی نامیدند. در این سالنمای تازه٬ مناسبتهای ملی اندکی جابجا گردید و جشن تیرگان در روز ۱۰ تیر قرار گرفت. از اینرو هممیهنان زرتشتی٬ این جشن را هر ساله در چنین روزی بر پا میدارند.
یکی از بنیادیترین اندیشههای فلسفی ایرانی ٬باور به نبرد همیشگی میان خوبی و بدی است. ایرانیان همواره خواهان جهانی آباد و آرام به دور از بداندیشی بودهاند و این آرزو را در آیینها٬ باورها٬ استورهها (اسطورهها)٫ چکامهها و نگرشهای دینی خود دنبال کردهاند. چنانکه سخن خردمندانهی گفتار٬ کردار و اندیشهینیک بر همین پایه از دل این فرهنگ برخاسته است.
بیگمان جانمایهی جشن تیرگان را باید شادمانی رهایی و ماندگاری ایران زمین از گزند اهریمنان و بدخواهانی چون آپوش دیو خشکسالی و افراسیاب تورانی نماد تیرهروزی و ویرانگری دانست.
این آموزه یادآور درخواستی است که داریوش اول هخامنشی در سنگنبشتهی تخت جمشید از خداوند نمود٬ که ایران را از گزند دشمن٬ خشکسالی و دروغ در پناه خود دارد.
در چند سال گذشته برخی میکوشند تا ایرانیت و اسلامیت را در ستیز با یکدیگر نشان دهند٬ در حالی سرشت پیام جشنهای ایرانی و باورهای اسلامی همگن و همساز هستند. چنانکه در سورههای بقره٬ نحل٬ روم٬ فرقان و......نقش و جایگاه باران ستایش شده و درفقه اسلامی نیز کسانی مانند محمدباقر مجلسی٬ محمدبن اسماعیل بخاری و محمدبن عمر فخر رازی از نیایش برای بارش باران سخن گفتهاند.
جشنهای ایرانی را زنده کنیم چراکه اگر با ریشههای آنها آشنا شویم٬ رمز پایداری ایران٬ رمز ماندگاری فرهنگ ایرانی و راز تلاش مردم ایران برای دستیابی به آرمانهای انسانی و ارزشهای اخلاقی بر ما آشکار میشود.
یادداشتی از اشکان زارعی
- 15
- 2