حمله اعراب به ایران
در قرن هفتم میلادی به مجموعه حملات امپراتوری ساسانی، حملهٔ اعراب به ایران می گویند که در پی آن ایران توسط مسلمانان اشغال شد. این حمله در زمان خلافت ابوبکر از سال ۶۳۳ میلادی شروع شد و به اوج خود در زمان عمر رسید و در زمان عثمان در سال ۳۰ هجری قمری، دولت ساسانی بطور کامل سقوط کرد و آخرین پادشاه ساسانیان به نام یزدگرد سوم کشته شد. ایران در نتیجه ی این حملات، به قلمرو خلافت اسلامی افزوده شد.
شروع حمله اعراب با ایران
>> نبرد حیره:
در سال دوازدهم هجری در زمان حمله ی اعراب به عراق که خالد بن ولید، فرماندهی آنرا بر عهده داشت؛ جنگ حیره در نزدیکی حیره از شهرهای قدیم میان رودان در بین سپاه ایران و اعراب به وقوع پیوست. پایتخت این شهر، ملوک لخمی نام داشت که آن ها از پادشاهان ساسانی فرمان می گرفتند. این منطقه از مراکز مهم فرهنگی ایرانیان باستان شهرها و همچنین از استحکامات مهم مرزی این کشور محسوب میشد.
خالد بن ولید در محرم سال ۱۲ه.ق به سمت عراق رفت و پس از رسیدن به آن جا جنگ بین قبیله های عرب با ایرانیان به اوج خود رسید. در نتیجه ی این جنگ، ایرانیان در این جنگ شکست خوردند ولی مجددا حیره را در سال بعد پس گرفتند.
>> جنگ قادسیه( ۶۳۶):
در شوال سال ۱۵ هجری قمری در ناحیهٔ قادسیه ، جنگی میان سپاه راشدین و سپاه ساسانی رخ داد که به آن جنگ قادسیه می گفتند. سعد بن ابی وقاص، فرماندهی سپاه راشدین و رستم فرخزاد، فرماندهی سپاه ساسانی را بر عهده داشت و مسلمانان در مقابل سپاه ساسانی، پس از چهار روز جنگیدن به پیروزی رسیدند. درفش کاویانی در این نبرد، با غنائم بسیاری بدست مسلمانان افتاد و برخی از فرماندهان لشکر ساسانی کشته شدند که از آن ها می توان به رستم فرخزاد، بهمن جادویه و بندوان اشاره کرد.
با این که سپاه ساسانی در ابتدای جریان نبرد قادسیه پیروز شدند ولی به خاطر خسته شدن دو سپاه در اواسط این جنگ، نیروی تازه نفس مسلمان به پیروزی رسید. بسیاری از ایرانیان ناراضی از جمله دیلمیان، پس از شکست سپاه ساسانی به سپاه اعراب ملحق شدند و اعراب، پس از گذشت دو ماه از پیروزی در نبرد قادسیه، لشکر خود را به قصد اشغال مدائن به حرکت درآوردند.
>> اشغال عراق( ۶۳۶–۶۳۸):
اعراب، پس از نبرد قادسیه توانستند نواحی جنوبی بین النهرین را تصرف کنند. پایتخت ساسانیان به نام تیسفون، پس از یک محاصره کوتاه، غارت شد و یزدگرد سوم به شمال شرق ایران گریخت. بسیاری از اعراب، سفری به مناطق حاصل خیز عراق از سمت شبه جزیره عربستان داشتند. در اکثر مواقع، مالیات اعراب، کم تر از مالیات دوره ساسانی بود.
>> جنگ جلولا:
پس از گشایش پایتخت ساسانیان به نام تیسفون، شدیدترین جنگ میان امپراتوری ساسانی و خلافت راشدین، جنگ جَلولا نام داشت که در ماه آوریل ۶۳۷ میلادی اتفاق افتاد. اعراب در نتیجه ی این جنگ، پیروز شدند و مهران رازی ( سردار ایران) به قتل رسید. اعراب، پس از این نبرد، منطقه جلولا را بمدت هفت ماه محاصره کردند تا موفق به فتح این منطقه استراتژیک شدند.
>> اشغال خوزستان( ۶۳۸–۶۴۱):
اعراب در هنگام فتح خوزستان، نسبت به نواحی دیگر بین النهرین، با مقاومت محلی بیشتری روبرو شدند. سقوط خوزستان به سال ۶۴۲ برمیگردد.
>> جنگ نهاوند( ۶۴۲):
در روز پنجم ربیع الاول سال بیست ویکم هجری، جنگ نهاوند در منطقه ای کوهستانی در نزدیکی نهاوند، بین سپاه ایران و عرب های مسلمان اتفاق افتاد. اعراب به جنگ نهاوند، فتح الفتوح می گفتند و این جنگ، از مهم ترین جنگ های بین اعراب و ایرانیان به شمار می رفت. علت این نامگذاری برطبق گفته ی ابن اثیر اینست که چون ایرانیان، پس از آن توانایی ساماندهی اوضاع و تشکیل قوای ملی مقابله با اعراب را نداشتند، پس از این جنگ، سراسر کشور ایران توسط اعراب تصرف شد و ایستادگی سراسری به جز مقاومت های محلی و منطقه ای، تحت فرماندهی یک قدرت مشخص و واحد صورت نگرفت و به این ترتیب دولت ساسانی که بر ایران و بخش هایی از خاورمیانه و آسیا بمدت چندین سده حکومت میکرد؛ نیز بسقوط کرد.
>> اشغال فلات ایران:
وقتی که یکی از اسیران به بردگی گرفته شدهٔ ایرانی به نام پیروز، عمر را به قتل رساند؛ در فتوحات اعراب بمدت چندسال، وقفه ای پدید آمد. سرانجام در سال ۶۵۰ میلادی، پارس گشوده شد. یزدگرد که موفق به انجام هیچ کاری نشد به ولایت شرقی تر خراسان فرار کرد. مرزبان مرو، نه تنها هیچ استقبالی از حضور یزدگرد نکرد بلکه قصد کشتن او را داشت؛ به همین خاطر، یزدگرد فرار کرد. سرانجام پادشاه درماندهٔ ساسانی، به نشناس، توسط آسیابانی در مرو در سال ۶۵۱ میلادی به قتل رسید. وقتی که یزدگرد به قتل رسید؛ حکومت ساسانیان بطور کامل سقوط کرد.
اعراب در قسمت شرق، فتوحاتی داشتند. ولایت های شرقی ایران نیز سقوط کردند که شهرهایی نظیر سیستان و خراسان بودند. با این حال، اعراب نتوانستند نواحی غربی طبرستان و کل ولایت گیلان را تحت تسلط خود درآورند و اشراف ایران به حکمرانی در آن جا پرداختند. باقی ماندهٔ خاندان یزدگرد به کشور چین فرار کردند. گائوژونگ که امپراتور چین بود؛ ایشان را گرامیداشت و دولت در تبعید را به رسمیت شناخت. پسران یزدگرد با وجود تلاشهایی که برای پس گرفتن ملکِ پدری کردند؛ به نتیجه ای نرسیدند. آن ها زندگی خود را در چین ادامه دادند و سرانجام، در همین سرزمین مردند. گورهای آن ها و دیگر ایرانیان مهاجر در چین دفن شد.
دلایل حمله اعراب به ایران
مورخان دلایل متعددی را در مورد انگیزه و علت شروع حملات اعراب به ایران ذکر کردهاند: دورنمای کسب ثروت و زمین، گرسنگی و فقر، تلاش برای گسترش اسلام، تلاش برای رها کردن اعراب بینالنهرین از سلطه ساسانیان، عرب گرایی، تغییرات آب و هوایی، گسترش شبکه تجاری و غیره.
ایران پس از حمله اعراب
با توجه به واکنش ایرانیان به بدرفتاری اعراب با کشور و همشهریانشان، ارتش اسلام، نیروهای بیشتری را در زمان عمر به منظور سرکوب آن ها اعزام می کرد و این کار را تا زمانی ادامه داد که معاویه، نیروهایی را به همین منظور از دمشق به ایران فرستاد. مهاجران عرب به مناطقی ازجمله سمنان، خراسان و سیستان ایران به قصد اسکان میرفتند و چنین مهاجرت هایی در سایر نقاط ایران بمدت یک قرن اتفاق افتاد و برخی مواقع، ایرانیان به دلیل حضور اعراب، شهرهایشان را ترک می کردند.
اعراب در ایران، سبک زندگی بدوی خود را حفظ کردند. آن ها منافع زندگی خود را از طریق گله داری، راهبان و راهزن تامین می کردند و کم کم به شغل کشاورزی روی آوردند یا مشغول به فعالیت بر روی سیستم های مکمل آب زیرزمینی به نام قنات بودند.
ایرانیان که به حکومت دینی در زمان زرتشتیان عادت کرده بودند، دین جدید را با گذر زمان قبول کردند و با حکومت جدید خو گرفتند. ایرانیانی که تمایل به اسلام آوردن و پرداخت مالیات به متجاوزان خارجی نداشتند، از وطنشان فرار کردند و به گجرات در هند، روی آوردند و اقدام به تشکیل جامعه ای از زرتشتیان کردند که به آن« پارسی های هندی» می گفتند.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 20
- 1
مهرداد ساردی
۱۴۰۳/۲/۱۷ - ۹:۲۸
Permalink