جنگ قادسیه
جنگ قادسیه که به اعتبار پیروزی مسلمانان در آن، فتح قادسیه خوانده می شود، از هفتم تا دهم رمضان ۱۴ هجری میان سپاه مسلمانان و دولت ساسانی اتفاق افتاد. در این جنگ، سعد بن ابی وقاص فرماندهی مسلمانان و رستم فرخزاد فرماندهی سپاه ساسانی را بر عهده گرفت. محل این جنگ که قادسیه نام داشت که در ۱۵ فرسخی کوفه بوده است.
علت آغاز جنگ قادسیه
از نظر رستم فرخ زاد که یکی از ایرانیان به شمار می رفت، اعراب به علت تنگی روزگار و گرسنگی به سرزمین های ایرانی حمله کردند و به همین خاطر رستم فرخزاد، هنگام ورود فرستادگان عرب به اردوگاه ایرانیان، به آنان پیشنهاد داد که خرما، غلات و آذوقه را برای اعراب بفرستند. ولی اعراب بر این عقیده بودند که به کشور ایران به خاطر گسترش دین اسلام حمله کردند و در صورت عدم پذیرش اسلام توسط ایرانیان باید جزیه می پرداختند، در غیر اینصورت باید می جنگیدند.
علت وقوع جنگ از نگاه دینوری
نظر دینوری تاریخ نگار قرون سوم هجری قمری در خصوص علل جنگ قادسیه این بود که:
« پس از پادشاه شدن یزدگرد، او از هر جهتی مردم را فرا خواند و سپاهی را آماده کرد و پیر هرمز توسط رستم، فرماندهی آن ها شد. رستم به قادسیه رفت؛ وقتی که جریر بن عبدالله و مثنی بن حارثه از این خبر مطلع شدند، نامه ای به عمر نوشتند و وی را آگاه کردند؛ عمر، مردم را فرا خواند و حدود ۲۰ هزار نفر را آماده کرد. سپس فرمانده ی آن ها فردی به نام سعد بن ابی وقاص بود. سعد با سپاهیانش به طرف قادسیه رفت و سپاهیان عراق نیز به او پیوستند»
ماجرای جنگ قادسیه
نبرد معروف قادسیه در شعبان سال پانزدهم هجری در دوران خلافت عمر بن خطاب بین سپاه ایران و مسلمانان در محلی به همین نام واقع شد. تعدادی از سوی عمر مأمور شدند كه یزدگرد پادشاه ایرانیان را كه در آن روز در مدائن بود به اسلام دعوت كنند، این عده چون به مدائن رسیدند باتوجه به شكل لباس آن ها مورد تمسخر مردم قرار گرفتند. بنظر مردم ـ وضع لباسهای كهنه آنان با لحن نظامی آن ها سازگار نبود. ولی یزدگرد آن ها را پذیرفت و از مقصودشان پرسید:آنان گفتند:یا باید اسلام بپذیرید یا جزیه بدهید. شاه ساسانی با حقارت به آن ها نگاه كرد و با سخنانی تحقیرآمیز دعوت آنان را رد كرد و آن ها گفتند:اكنون كه تو شمشیر را اختیار كردی حكم بین ما و تو همان خواهد بود. در سال بعد یزدگرد سپاهی شامل حدود یكصد و بیست هزار نفر به فرماندهی رستم فرخزاد برای جلوگیری از تهاجم مسلمانان فراهم ساخت.
در مقابل مسلمانان به فرماندهی سعد بن ابی وقاص لشكری نیرومند تشكیل دادند. در ایام برپایی این جنگ، سعد بن ابی وقاص جراحتی برداشت كه نمی توانست سوار اسب شود. به همین خاطر به میدان جنگ نرفت بلكه از دور، نظارتگر میدان جنگ بود. سعد بن ابی وقاص، عذیب را به عنوان اردوگاه خود انتخاب کرد و رستم در بیرون قادسیه اردوگاه زد. رستم با چهار ماه توقف در« دیر اعور» تلاش كرد تا به نحوی به حل مسأله بپردازد. او پیگیر بود تا با مذاكره مسلمانان كه بر این تصور بودند برای رفع گرسنگی این جنگ را راه انداخته اند، راضی كند و از برپایی جنگ منصرف کند. همینطور، در این چهار ماه توانایی فرسوده کردن نیروهای مسلمان را داشت و از پیشنهاداتی همچون پذیرفتن اسلام، پرداخت جزیه و یا تن دادن به جنگ دربرابر مسلمانان دست بردار نبودند. قبول دو پیشنهاد نخست برای کشور ابرقدرتی همچون ایران از سوی اعراب غیرممكن بود. بدین ترتیب رستم باید به جنگ می رفت. به همین خاطر جنگ قادسیه شروع شد و بعد از گذشت چهار روز این جنگ پایان یافت.
هنگامى كه« نعمان» در نزد« سعد» حاضر شد،« سعد» گفت:خاكى كه بر سرت قرار دادند را به فال نیك مى گیریم، زیرا قصد داریم که كشورِشان را مالك شویم. جالب بود كه« رستم» میترسید که با مسلمین بجنگد، تعداد سپاه او ۱۲۰ هزار مرد جنگى بودند، ولی تعداد سپاه« سعد وقّاص» سى و چند هزار نفر بود.
سرانجام هم دو سپاه با هم جنگیدند، سپاه ساسانى در روز اوّل با تعداد زیادى« فیل» با سپاه اسلام مقابله كردند، ولى مسلمانان در این جنگ، خرطوم فیلها را قطع كردند، تعداد کشته شدگان در روز اول جنگ به این صورت بود که ۵۰۰ نفر از مسلمین و ۲ هزار نفر از ساسانیان به قتل رسیدند.« ابو عبیده جراح» در روز دوّم جنگ به كمك« سعد وقّاص» با لشكرى از« شام» آمد، روز دوم برای سپاه« ساسانى» سخت تر از روز اوّل است، ۲ هزار نفر از مسلمانان كشته شدند در حالى كه در این روز ۱۰ هزار نفر از سپاهیان ساسانى كشته شدند.
آتش جنگ در روز سوّم شعله ورتر شد و شب و روز در حال جنگ بودند و درنهایت ظهر روز چهارم پایان یافت كه در لشكر ساسانى آثار ضعف نمایان بود، باد سختى در این زمان وزید و لشكر دشمن در میدان جنگ عقب نشینی کرد و مسلمانان به سراپرده« رستم» رسیدند،« رستم» قصد گریز داشت ولی زیر سم اسبان له شد. وقتی که« رستم» كشته شد، لشكر« ساسانى» نابود شد و از خود، غنایمى را به یادگار گذاشت، وقتی خلیفه دوّم از این پیروزى آگاهی یافت دستور داد که به تعقیب لشكر دشمن ادامه ندهند و در همان جا منزل نمایند،« سعد» در همان مکان كه اینک به آت كوفه ی فعلى میگویند، فرود آمد و به ساخت مسجد و خانه هایى اقدام کرد و به این ترتیب بنیان شهر« كوفه» نهاده شد.
دو لشكر در شب چهارم به هم ریختند و جنگ سختی در بین آن ها روی داد. در این موقع رستم خود را داخل رودخانه انداخت تا از جانش محافظت کند، ولی بلال بن علقمه او را به قتل رساند. این حادثه در جنگ سبب شد تا لشكریان ایران دچار رعب و وحشت شوند و برای رهایی، هزاران نفرشان را به آب افكندند و غرق شدند و عاقبت در این جنگ، مسلمانان پیروز شدند و سپاهیان ساسانی به سوی مداین روی آوردند، یکی از نشان های دولت ساسانی، درفش كاویان نام داشت که بدست مسلمانان افتاد و این نشان، ضربة مهلكی بود كه بر پیكرة دولت ساسانیان فرود آمده بود. شایان ذكر است كه:شكست ایرانیان در جنگ قادسیه آسان نبود، بلكه مسلمانان نیز در این جنگ، متحمل تلفات زیادی شدند. سعد بن عبید انصاری یکی از شهیدان جنگ قادسیه بود.
اسامی روزهای جنگ قادسیه
مدت زمان نبرد قادسیه تقریبا چهار روز بود. هر روزی از این جنگ، نام خاصی داشت. به روز اوّل جنگ،« ارماث» میگفتند، در حالی که به روز دوم جنگ،« اغواث» فته میشد و برای روز سوم، نام« عماس» را انتخاب کردند. در این چند روز جنگ به شدت ادامه یافت. نام شب چهارم به« لیلة الهریر» شهرت یافت. ( یکی از شب های اوج جنگ در جنگ صفین به لیلة الهریر مشهور است.) جنگ قادسیه در شب چهارم تا هنگام صبح ادامه یافت و عاقبت مسلمانان پیروز شدند. تعداد زیادی از نیروهای سپاه ایران در این جنگ کشته شدند و عده ای هم گریختند و به مدائن پناه بردند. رستم که فرمانده ی نیروهای ایران بود، در این جنگ کشته شد. وقتی که وی کشته شد، رعب و وحشت در دل ایرانیان بیشتر شد و از این طریق راههای شکست آنها را فراهم آورد. مسعودی نقل کرد که بعضی از آن ها غرق و برخی دیگر کشته شدند. سی هزار نفر دیگر از آنها که پایمردی می کردند، سرانجام از پای درآمدند. ۲۵۰۰ نفر از سپاه اعراب مسلمان نیز کشته شدند.
نتایج نبرد قادسیه
ارتش ساسانى در نبرد قادسیه دربرابر سپاه اسلام شکست خورد. حکومت فرمانروایان ساسانى که به شکل موروثى مىبود بیشتر در پی منافع خویش بودند تا مصالح دولت و ملت و این وضع به نحوى شگفتآور، همان حالت اسکندر و ایران را در زمان آخرین شهریاران هخامنشى و تسلط شهربانان تداعى مىکند. شاهنشاهى ساسانى بعد از نبرد قادسیه، تجزیه شد و به مجموعه ممالک کوچکى تبدیل شد که« مورخان عرب شخصا نام آنها را ذکر مىکنند».
حدود یکهزار و پانصد سال، دوران آریایى پیش از اسلام طول کشیده بود. اعراب با سپاهیان شاهنشاهى ساسانى از همان آغاز قدرت یافتن اسلام، درگیر شدند که مانند نبرد ذوقار( ح ۶۱۰- ۶۰۴م) برخى از آنها نقش بسیار مهمى را در سرنوشتسیاسى آینده عرب و ایران ایفا کردند. در دوران خسروپرویز، جنگ قادسیه اتفاق افتاد و فرموده ی پیامبر( ص) درباره آن چنین است:« برای اولین بار ، عرب از عجم انتقام گرفت و از طریق من توانست آنها را شکست دهد». در زمان خلافت عمربن خطاب این جنگها به اوج خود رسید و از حالت موضعى خارج شد. نبرد نهاوند ( فتح الفتوح) پس از نبرد قادسیه که در آن« گندشهشاه» به فرماندهى رستم فرخزاد شکستخورد، اتفاق افتاد که در نتیجه ی این جنگ سلطنتساسانى شکست خوردند و جامعه ایرانى دچار دگرگونى عمیق شد. مبارزه مسلمین براى تصرف ایران حدود بیستسال بود و چند عامل در این میان سبب شد تا آن ها به پیروزى برسند:
> نظام دموکراتیک قبیلهاى، مساوات در لباس و رفتار و ظواهر زندگى بین بزرگان عرب و سپاهیان ساده، نسبت به نظام اشرافى ساسانى با این که از لحاظ محتواى تاریخى عقب بود، ولى از نظر جاذبه معنوى و اجتماعى بهتر از آن بود.
> در میان قبایل عرب، ایدئولوژى مذهبى، شور و شوق و وحدت معنوى پدید آمده بود، در حالى که نبرد عقاید زرتشتى، مانوى، مزدکى، زروانى، عیسوى، یهودى، شمن و غیره باعث فروپاشی جامعه ایرانى شد و ناباورى و تردید، حاکم آن بود. حکمرانی درباریان و اشراف( زرینه کفش) بر ایران موجب شده بود تا در عیش و نوش و فساد، غرق شوند. مردم از این درباریان و اشراف، بیزار بوده و می خواستند که آن ها نابود شوند.
> ایدئولوژى مساوات خواهى و جاذبه هاى سپاه اسلام در جامعه ی فاقد عدالت ساسانى سبب شد تا عده ای از فرماندهان سپاه ساسانی، نظیر سپاه دیلمى در نبرد شوشتر، در مقابل سپاه عرب بطور داوطلبانه تسلیم شوند و از آنها پشتیبانى کنند و یا باعث شد که نیروها به اندازه ی کافی فداکارى نکنند و اشراف ایرانى در لحظات پایانی، به جاى کمک به نجات کشور، به خاطر داشتن طمع تاج و تخت باهم درگیر شدند و کشورشان بسرعت سقوط کرد.
پس از این که نبردهاى قادسیه و مدائن و جلولا پایان یافت هیچ کس بطور جدی به جنگ فکر نمیکرد. بعضى از مرزبانان به کلى خود را از واقعه کنار کشیدند و مستقل شدند و هماهنگی نیروها از هم متلاشی شد و در حالى که یزدگرد سوم بطور وحشیانه ای به سوى اسیاب مرو جلو می رفت.
قادسیه صدام
صدام حسین برای خود، نام سردار قادسیه انتخاب کرد و به جنگ عراق و ایران نیز نبرد قادسیه می گفت.
عوامل مؤثر در پیروزی مسلمانان در برابر ایرانیان
از جمله عواملی که در حملات مسلمان به سرزمین های ایرانی کمک کرد و سبب شد تا آن ها پیروز شوند عبارتند از:
- یکی از ویژگی های میان مسلمانان، وحدت دینی آن ها بود که ایرانیان از چنین خصلتی برخوردار نبودند و به همین خاطر موجب اتحاد و قدرت مسلمانان در مقابل ضعف ایرانیان می شد.
- شرایط زندگی اعراب، بحرانی بود و مرفه نبودند، پیروزی آن ها در چندین نبرد و مشاهده غنائم جنگی آن ها باعث شد تا برای حملاتشان، رغبت بیشتری پیدا کنند و با تمام نیرو و توانشان جنگ کنند. آن ها بر این باور بودند که اگر پیروز شوند به غنیمت و ثروت می رسند و در صورت کشته شدن ، شهید می شوند و به بهشت می روند.
- از دیگر عواملی که موجب پیروزی اعراب میشد، این بود که اعراب به گرمای شدید و سختی های زندگی صحرایی عادت داشتند و به همین خاطر در مقابل جنگجویان ایرانی شرایط بهتری داشتند.
غنائم جنگی
درفش کاویان در این نبرد، بهمراه فرماندهٔ لشکر حمل می شد و درفش کاویان توسط شخصی به نام ضرار بن الخطاب نخعی، به قیمت سی هزار درهم فروخته شد. درفش کاویان که با جواهرات گران بها آراسته شده بود به پیش عمر فرستاده شد و بعد پاره پاره و تقسیم شد.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 19
- 6
کاوه
۱۴۰۱/۵/۱۷ - ۰:۱۱
Permalink