در اسنادی که پارسال وزارتخارجه آمریکا درباره کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ منتشر کرده است، مقامهای آمریکایی هم در مکاتبات محرمانه بارها به شخصیت «ضعیف» و منفعل محمدرضا پهلوی اشاره میکنند که در مواقع بحران، مجری بیچون و چرای پیشنهادهایی است که حلقههای نزدیکانش طرح میکنند. در یک سند سیا که تاریخش مشخص نیست، بعد از اشاره به روابط خوب شاه با مقامهای آمریکایی نوشته شده است: «بهرغم تمامی این خصلتهای قابل ستایش، شاه نشان داده که فردی متزلزل، پرتردید و غیرقاطع است. در بسیاری از موقعیتها، وقتی که او در نهایت تصمیم گرفت در مسیری مثبت گام بردارد، در نهایت عمل نکرد و برنامههایش را رها گذاشت.»
سند دیگر، اظهارنظری است که «برتون بری»، سفیر وقت آمریکا در بغداد بعد از دیدار با محمدرضا پهلوی که از کشور گریخته در تلگرافی به وزارت امورخارجه متبوعش ارسال کرده است. او از روحیه درهم شکسته شاه صحبت میکند و مینویسد که شاه گفته طبق پیشنهاد آمریکاییها فرار کرده است. «بری» در این تلگراف وضع شاه را چنین توصیف میکند: «شاه را درحالی دیدم که بهخاطر سه شب بیخوابی رنگپریده و بهخاطر سیر اتفاقات گیج و منگ بود، اما هیچ تلخی نسبت به آمریکاییها که این عملیات را خواسته و طراحی کرده بودند، ابراز نکرد. من به او پیشنهاد کردم که بهخاطر حیثیت خودش در ایران، هیچگاه این را آشکار نکند که هیچ خارجیای در این اتفاقات نقشی بازی کرده است.
او موافقت کرد.» دیپلمات آمریکایی در بخش دیگری از این سند مینویسد: «شاه گفت که او مجبور خواهد بود به زودی و احتمالا فردا یک بیانیه صادر کند. با وجود این لازم است او از اوضاع در تهران باخبر باشد و از دوستان آمریکاییاش توصیه دریافت کند.»
در بخشهای دیگر گزارش «بری» هم به وضوح مشخص است که شاه به جهت تزلزلهای شخصیتی و نداشتن اعتماد به ارزیابیهای فردی خود، نقشه کودتا را تنها براساس توصیه دیگران چیده و اکنون هم میخواهد همانها مسوولیت هدایت سیر بعدی وقایع را به عهده بگیرند. بری در بخشی از این یادداشت مینویسد: «شاه میگوید او از فهمیدن اینکه چرا این نقشه عملی نشد کاملا عاجز است. مقامهای مورد اعتماد دربار کاملا از موفقیت آن اطمینان داشتند.
دوست آمریکایی، کاملا به موفقیت آن ایمان داشت. وقتی او به این فرد آمریکایی گفت که در صورت شکست نقشه چه کاری باید انجام بدهد وی احتمال شکست را ناچیز دانست اما هنگامی که به اصرار از او خواسته شد راهکاری ارائه بدهد، گفت شاه باید به بغداد برود. شاه گفت به این دلیل است که او بعد از شکست طرح اکنون به بغداد آمده است. حالا او به اطلاعات و توصیه برای گام بعدی نیازمند است.»
دیپلمات آمریکایی درباره روحیه در هم شکسته شاه هم اینطور نوشته است: «او گفت که او نباید برای مدت زیاد در اینجا بماند، اما بعد از آن به اروپا و سرانجام به آمریکا خواهد رفت. او اضافه کرد که مدت کوتاهی بعد، دنبال کار خواهد گشت چراکه خانوادهای بزرگ و امکانات اندکی در اروپا دارد. من سعی کردم روحیه او را با گفتن اینکه امیدوارم بهزودی به کشورش برگردد و بر مردمی که کارهای زیادی برای آنها انجام داده حکومت کند، بالا ببرم، اما او گفت که مصدق کاملا دیوانه و بهطرز دیوانهواری حسود است، مثل پلنگی که به هر موجود زندهای که بالای سرش حرکت میکند
یورش میبرد.» اسناد متنوع دیگری هم یافت میشوند که مقامهای آمریکایی با لحنی صریحتر درباره شخصیت شاه و اینکه چه نگاهی به او دارند، صحبت کردهاند. بهعنوان مثال در بیانیه مشترکی که سفارتخانههای انگلیس و آمریکا در تهران به تاریخ نوامبر ۱۹۵۱ درباره اوضاع ایران تدوین کردهاند از شاه بهعنوان فردی «ضعیف و متزلزل، اگرچه خوشنیت» یاد شده است.
یا در گزارشی دیگر که برای ارائه به مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در تاریخ ۱۸ فوریه ۱۹۵۳ (۲۹ بهمن ۱۳۳۱) در بحبوحه بالا گرفتن مجادلات بین محمدرضا پهلوی و مصدق تهیه شده، آمده است: «شاه گفته که او قدرت را ترک خواهد کرد. حسب گزارش، او ممکن است همزمان کنترل دولت را بهصورت اضطراری در دست بگیرد. حالت دوم، با توجه به سابقه او در عدم تصمیمگیری و ضعف، بعید است.» در سندی دیگر از سیا به تاریخ ۲۴ فوریه ۱۹۵۳ هم اینطور آمده است: «شاه بارها با اعطای امتیاز به مصدق، او را آرام کرده است. او ظاهرا هیچ برنامه مشخصی برای اقدام در صورت استعفای مصدق ندارد و این را هم نشان نداده که از عزم لازم برای در اختیار گرفتن کنترل دولت یا حمایت قاطع از نخستوزیری که خودش معرفی میکند، برخوردار است.»
- 18
- 3