به گزارش دنیای اقتصاد، تجارت میان دو سیستم تجاری (ایران عهد زندیه و انگلیس) با ویژگیهای خاص هریک نتایج متفاوتی داشت. اگر تجارت ایران را با انگلیسیها بهعنوان داده درنظر بگیریم، برای اقتصاد ایران نتایج و بازدادههای مختلفی داشت که میتوانیم آن را به دو بخش دادههای مثبت و منفی تقسیم کنیم:
نتایج مثبت تجارت با انگلیس برای ایران
این نتایج مثبت را در دو بخش اقتصادی و سیاسی میتوان بررسی کرد:
نتایج اقتصادی:
۱) رونق بخشیدن به تجارت خارجی ایران، تامین نیازها از طریق کالاهایی که کمپانی به ایران وارد میکرد و صدور کالاهای ایرانی به خارج از کشور: دولت زند کشتی کافی برای تجارت در خلیجفارس و دریای عمان نداشت، از اینرو به کمک کمپانی انگلیسی میتوانست تا حدی این نقیصه را جبران کند.
از سوی دیگر کریم خان زند با گنجاندن مادهای در قرارداد که انگلیسیها را ملزم میکرد، بخشی از بهای کالاهای خود را بهصورت خرید کالا از ایران دریافت کنند، میکوشید صادرات ایران را افزایش دهد. این کار به افزایش تولید داخلی ایران، بهویژه کالاهای موردتوجه اروپاییان چون ابریشم و کرک، منجر میشد. دولت زند برای احیای اقتصاد کشور، تسهیلاتی نیز در شیراز ایجاد کرد و در ازای مبلغ اندکی اجاره ماهانه، بازار و کاروانسرا در اختیار بازرگانان و خردهفروشان قرار داد.
بنابر نوشته نیبور که در سال ۱۱۷۸ه.ق (۱۷۶۵م) از بوشهر دیدار کرده است، کمپانی هندشرقی انگلیس کالاهایی مانند پارچههای اروپایی و اجناس هندی را از سورات و بنگال به بوشهر میفرستاد و از بوشهر کالایی چون پارچههای ابریشمی یزد و کاشان، ابریشم خام گیلان، فرش، ریواس و سایر مواد دارویی ایران، پنبه، انواع میوه، گلاب و شراب شیراز را صادر میکرد. در پی توافق دولت زندیه و انگلیسیها تجارت در بوشهر رونق یافت و در فاصله سالهای ۱۱۷۷ تا ۱۱۸۰ه.ق سالانه ۷۵۰عدل پشم از بوشهر به خارج صادر میشد و صادرات ابریشم نیز احیا شده بود.
۲) با جلوگیری از تجارت کمپانی هندشرقی انگلیس با برخی از حکام محلی در سواحل جنوبی ایران (میرمهنا و ملاعلیشاه)، عایدات این حکام محلی که از خان زند اطاعت نمیکردند، کاهش مییافت و در تنگنا قرار میگرفتند.
۳) صادرات برخی از کالاهای وارداتی به کشورهای همسایه و کسب درآمد برای ایران: پارچه و محصولات اروپایی و هندی بهوسیله بازرگانان ایرانی خریداری و به کشورهای روسیه و عثمانی صادر میشد.
۴) توجه به ایجاد مرکز تجاری خلیجفارس در یکی از بنادر جنوبی ایران (بندر بوشهر) و دادن تسهیلات و امتیازاتی به انگلیسیها.
نتایج سیاسی
۱) برقراری ارتباط مستقیم حکومت زند با انگلیسیها:
دولت زند به دلیل نداشتن نیروی دریایی نمیتوانست سلطه خود را در سواحل جنوبی و جزایر ایرانی خلیجفارس اعمال کند. برای رفع مشکل، کریمخان درصدد ارتباط و همکاری با قدرتهای خارجی حاضر در خلیجفارس برآمد و سعی کرد هر نوع ارتباط و همکاری با آنها از طریق دولت زند صورت گیرد زیرا اقدام خودسرانه برخی از حکام در کرانه جنوبی ایران در دعوت بیگانگان به تجارت و استقرار در خاک ایران، به منزله اعلام استقلال و عدم اطاعت از دولت مرکزی ایران بود.
اگر دولت زندیه در چنین قراردادهایی دخالت نمیکرد، نمیتوانست سیاستهای خود را در خلیجفارس پیاده کند و برای تامین منافع سیاسی و تجاری خود اقدامی نماید. برای نمونه حاکمانی چون میرمهنا، نصیرخان لاری و ملاعلیشاه بیشتر به فکر حفظ استقلال خود در برابر دولت مرکزی ایران بودند و حاضر نمیشدند مجری برنامهها و سیاستهای دولت زند شوند.
۲) استفاده از همکاری کشتیهای جنگی انگلیسی برای سرکوب شورشها:
هدف دیگری که در قرارداد حاکم بوشهر با پرایس، نماینده کمپانی هندشرقی انگلیس گنجانده شده بود، استفاده دولت زند از توان نیروی دریایی انگلیس برای سرکوب شورش قبایل و حکام در سواحل خلیجفارس بود.
به عبارت دیگر وقتی کمپانی هندشرقی با دولت زند قرارداد میبست، موجب اشتراک منافع آنان میشد زیرا ثبات و موقعیت مستحکم دولت زند و ایجاد آرامش در ایران میتوانست به افزایش درآمد کمپانی از تجارت با ایران منجر شود.
دولت زند امیدوار بود در مواقعی که همکاری کشتیهای انگلیسی برای سرکوب افرادی چون میرمهنا را تقاضا میکند، اگر کمپانی انگلیسی به دلیل حفظ منافع خود کشتی زیادی به کمک این دولت نمیفرستد، با دشمن وی نیز همکاری نکند. همکاری محدود کشتیهای کمپانی در جریان نبرد نیروهای زند با میرمهنا، در راستای تحقق این هدف حکومت کریمخان بود. همچنین صادقخان زند از جرویس، فرستاده شرکت انگلیسی، خواست که کمپانی یک کشتی جنگی برای گشتزنی در شمال خلیجفارس نگهدارد و سالانه مبلغ ۲۲هزار روپیه از محل درآمدهای مالیاتی و بندری دریافت کند.
۳) احتیاط کریمخان در ایجاد رابطه با انگلیسیها:
کریمخان به احتمال دخالت انگلیسیها در امور ایران توجه داشت بنابراین میکوشید در قرارداد سال ۱۱۷۶ه.ق (۱۷۶۳م) با نماینده کمپانی هندشرقی انگلیس، راه این دخالت را ببندد.در قرارداد آمده بود که انگلیسیها نباید به دشمنان شاه ایران پناه بدهند.
کریمخان که تا حدودی از سیاست و اقدامات انگلیسیها در هند اطلاع یافته بود، میکوشید جلوی اقدامات احتمالی انگلیس در ایران را بگیرد و مانع از شورش احتمالی برخی از حکام و خاندانهای محلی کرانههای خلیجفارس با حمایت انگلیسیها علیه دولت زند شود. در رستمالتواریخ آمده است: «انگلیسیها میخواهند به ریشخند و لطایفالحیل پادشاهی ایران را مالک و متصرف شوند. چنانکه ممالک هندوستان را به خدعه و مکر و تزویر و نیرنگ و حیله و دستان به چنگ آوردند.»
نتایج منفی تجارت با انگلیسیها برای ایران
۱) خروج سکههای طلا از ایران (به دلیل تراز منفی تجارت با انگلیسیها):
کمپانی هندشرقی انگلیس در معامله با تاجران ایرانی پول نقد دریافت میکرد. کریمخان که اینکار را موجب خروج پول و فقیر شدن مملکت و به زیان کشور میدانست، برای مقابله با این مشکل و جلوگیری از خروج سکههای طلا چاره اندیشید و طی فرمانی در سال ۱۱۸۳ه.ق (۱۷۶۹م) خروج پول طلا از کشور و تجارت با خارجیان بهوسیله پول طلا را ممنوع کرد. «تجار انگلیس از امتعه ایران هرچه ممکن است ابتیاع کنند و در عوض امتعه خود ببرند و پول نقد نگیرند. چه خروج زر و نقره مملکت اسباب فقر میشود و مضر تجارت است.»
پس از این اقدام که برای مقابله با کمبود پول نقد در ایران صورت گرفت، تجارت کشور اندکی رو به بهبودی نهاد.برخلاف دوره کریمخان که محدودیتهایی نظیر الزام تجار انگلیسی به خرید کالاهای ایرانی در ازای وجه مالالتجاره خود وجود داشت، در زمان جعفرخان زند، این محدودیت برداشته شد.
جعفرخان میکوشید حتی با دادن امتیازات تازه کمپانی انگلیسی را به تجارت با ایران ترغیب کند زیرا شرایط داخلی ایران به گونهای بود که تجار خارجی تمایلی به تجارت با این کشور درگیر بحران داخلی نشان نمیدادند.
جعفرخان لازم میدید که بار دیگر تجار انگلیسی را به گسترش تجارت با ایران تشویق کند تا شاید از این طریق بخشی از مشکلات رو به فزونی دولت زند را کاهش دهد، نتیجه آزادی تجار در خروج بهای کالاهای خود بهصورت پول بود. صادرات ایران در ازای واردات کالا کاهش یافت به گونهای که از سال ۱۲۰۵ تا ۱۲۰۶ه.ق (۱۷۹۰م) ۹۰درصد بهای کالاهای وارد شده از هند، بهصورت نقدی پرداخت میشد.
۲) خروج مرکزیت تجاری خلیجفارس از خاک ایران:
اوضاع ناآرام داخلی ایران و درگیری بین مدعیان قدرت پس از سقوط صفویه و حمله کشتیهای فرانسوی به تاسیسات انگلیسیها در بندرعباس در سال ۱۱۷۳ه.ق (۱۷۵۹م) موجب شد آنها به فکر یافتن مرکز تجاری خلیجفارس در خارج از خاک ایران باشند. از اینرو بندر بصره موردتوجه قرار گرفت.
کریمخان برای بازگرداندن این مرکز به خاک ایران، امتیازاتی به انگلیسیها داد و حتی به تصرف بصره پرداخت. گذشت زمان نشان داد که مرکزیت تجاری خلیجفارس در خاک ایران برای این کشور اهمیت زیادی دارد و نقش زیادی در رونق تجارت خواهد داشت، چنانکه امروزه بندر دبی در کشور اماراتمتحدهعربی این نقش را از آن خود کرده است.
۳) معافیت مالیاتی تجار انگلیسی و تضعیف تجار ایرانی:
واردات کالاهای خارجی که به تدریج بیشتر میشد، توان رقابت را از کالاهای مشابه داخلی (پارچه و ظروف) میگرفت و آنها را به ورشکستگی میکشاند. براساس ماده دوم قرارداد کریمخان زند با انگلیسیها، نباید از مالالتجارههایی که در بوشهر یا جاهای دیگر صادر یا وارد میشد، حقوق گمرکی گرفته میشد. این امتیاز باعث موقعیت بهتر تجار انگلیسی نسبت به تجار ایرانی میشد زیرا بازرگانان ایرانی مجبور بودند عوارض و مالیاتی به دولت زند بپردازند که میزان آن گاهی به ۵۰ درصد قیمت کالا میرسید.
به این ترتیب کالاهایی که توسط تجار انگلیسی به ایران وارد میشدند، بسیار ارزانتر از کالاهایی بودند که به وسیله تجار ایرانی به کشور وارد میشدند و در عمل تجار ایرانی نمیتوانستند با تاجران انگلیسی رقابت کنند و بازار واردات و صادرات تیران بهدست بازرگانان وابسته به کمپانی هندشرقی و تجار انگلیسی دیگر میافتاد. معافیت گمرکی بازرگانان انگلیسی سبب کاهش عایدات حکام محلی و بروز اختلافات میان این حکام و دولت زندیه نیز میشد.
منبع: محمدکریم یوسفجمالی، سهیلا ترابی فارسانی و هدایت بهنامپور، «بررسی روابط تجاری ایران و کمپانی هندشرقی انگلستان در دوره زندیه براساس تئوری سیستمی»، تاریخ اسلام و ایران، ۱۳۹۳
- 19
- -7