آوانگارد چیست؟
به شخص، سبک و اثری که در زمان حال جامعه از هنر و هنرمند موجود، جلوتر است؛ هنر، سبک، اثر و هنرمند آوانگارد می گویند. معمولاً هنرمندان آوانگارد بخاطر این که از مفاهیم معروف در عصر حاضر جامعه پیروی نمیکنند و کلیشه ها و تکرار ها را از بین میبرند، به عنوان یک ساختار شکن در نظر گرفته می شوند. شاید آنها برای ارائه هنرشان، تلاش می کنند تا یک زمان جدیدی را خلق کنند.
پیشینه آوانگارد
در فرهنگ لغات، کلمه ی آوانگارد، برگرفته از زبان فرانسوی میباشد و معنای این کلمه، طلایه دار یا پیشرو می باشد. یکی از کلمات نظامی که برای توصیف یک گروه کوچک از سربازان بسیار ورزیده کاربرد داشت، آوانگارد می گویند که برای یافتن راستاها و هشدار در مورد خطرات احتمالی، نسبت به بقیه ی ارتش، جلوتر حرکت می کردند. هنرمندان آوانگارد را با این طرز تفکر، میتوان نیز بعنوان گروهی از مردم توصیف کرد که ایده های تازه و بسیار شگفت انگیز را در هنر بصری، ادبیات و فرهنگ ارائه کنند.
درواقع در قرن نوزدهم، آنری سن سیمون که نویسنده سیاسی فرانسوی بود، واژه آوانگارد را برای نخستین بار در توصیف هنرمندانی بکار برد که حتی پیش از صنعتگران، دانشمندان و دیگر طبقات جامعه در جنبش های عمومی ترقی خواه و اصلاحات رادیکال حضور داشتند. با توجه به اینکه مشخص نبود که معنی فراتر از زمان دقیقاً چیست یا در وصف چه کسی به کار برده میشود و در گروه آثار انقلابی باید از کدام آثار استفاده شود، به همین خاطر واژه آوانگارد برای توصیف افرادی به کار رفت که در زمینه هنر به دنبال شیوه ها و موضوعات جدیدی بودند که هیچ کسی تا پیش از آن هرگز آن را انجام نداده یا ندیده بود.
انواع هنر آوانگارد
با توجه به تحصص شما در یک هنر، میتوانید به یک هنرمند آوانگارد در حیطه تخصصی خود تبدیل شوید.
> موسیقی آوانگارد:
موسیقی آوانگارد به صحبت در خصوص شکلی از موسیقی می پردازد که به گونه ای که فراتر از زمان خود تلقی شود از مؤلفه های اصیل و خاص یا تلفیق های بدیع، ایده می گیرد. بعضی از هنرمندان موسیقی راک در دهه ۶۰ میلادی و اوایل دهه ۷۰ در کار های موسیقی خود، عناصری از این سبک را وارد کردند که از آن ها می توان به کپتن بیف هارت، راکسی موزیک، ولوت آندرگراوند و رزیدنتز اشاره کرد.
> عکاسی آوانگارد:
با توجه به قدرت ناگفته رسایی عکاسی، بعد از جنگ به ابزاری از ناخودآگاه مدرن، تبدیل شده بود و برای این که هنرمندان آوانگارد، روح جامعه صنعتی معاصر را ثبت کنند به این هنر روی آوردند. شیوه ها و تکنیک های نامتعارف فراوانی در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بوجود آمدند که از آن ها می توان به فتوگرام انتزاعی یا فوتومونتاژ اشاره کرد. هنرمندان متعددی به این شیوه قدرتمند روی آوردند که یکی از آن ها لازلو موهولی ناگی بود؛ او معروف به پدر آوانگارد عکاسی بود.
عکاسی آوانگارد در فرانسه، جایی که پایتخت آن نقش مرکز بی چون وچرای آوانگارد بین المللی را ایفا میکرد ، ریشه در سورئالیسم داشت که از طریق نفی ارزش ها و عرف های بورژوازی به حمایت از تحول اجتماعی می پرداخت. عکاسان سورئالیسم برای خلق تصاویری که موجب کم رنگ شدن مرز میان رویا و واقعیت می شود از تکنیک های مختلفی نظیر دابل اکسپوژر، چاپ ترکیبی و رنگ بندی معکوس بهره می بردند. دو هنرمند روسی به نامهای اِل لیسیتزکی و الکساندر رودشنکو، برای درهم شکستن قرارداد های ادراکی و بازنمایی بصری از شیوه های مختلفی استفاده می کردند؛ از شیوه های اِل لیسیتزکی و الکساندر رودشنکو، می توان کلوزآپ های بسیار افراطی، افق های کج ومعوج یا فرم های کاملا انتزاعی را نام برد. این دوره بدون شک در بین دو جنگ، در تاریخ عکاسی به عنوان یکی از غنی ترین دوران محسوب میشد که این هنر را نسبت به مرز های پیشین آن فراتر برد.
> معماری آوانگارد:
جنبش آوانگارد به عرصه ی معماری و سایر هنرها سریعا وارد شد. معماران بعد از گذشت مدت زمانی پی به این مسأله بردند که نمی توان برای تغيير به شرایط موجود اکتفا کرد. آنها در پی جستجوی ایده های نوین، موفق به کشف سبک های مختلفی از این جنبش شدند. معماری بعد از خلق سبک های مدرن و تغییر مفاهیم زیبایی شناسانه، به شکل متفاوتی تجربه شد. در طراحی داخلی از همین روند استفاده شد که ایده های بسیار جذاب و زیبا دارد.
> نقاشی آوانگارد:
ابداع سبک کوبیسم در سال ۱۹۰۷ میلادی صورت گرفت. در آن هنگام کوبیسم در هنر غرب به عنوان یک سبک جدیدی محسوب میشد که به نقطه عطفی تبدیل شد. در واقع کوبیسم به نوعی آوانگارد گفته میشود که هنجار ها و قوانین متداول هنری آن زمان را در زمان خودش شکست و نسبت به سبک هایی که در آن زمان متداول بود، پیشرو بود. از خالقین این سبک می توان پابلو پیکاسو و ژرژ براک را نام برد.
> تئاتر آوانگارد:
مثل انواع فرم های آوانگارد، کاربرد تئاتر آوانگارد یا تجربی، واکنش به یک بحران فرهنگی عموماً درک شده بود و این نوع آوانگارد، موجب به چالش کشیدن عمر و شیوه های نویسندگی و فراوری نمایشنامه ها میشد. این مفهوم تازه سعی داشت تا کاربرد متفاوتی از زبان و بدن را با انکار ارزش ها و عرف های بورژوازی معرفی کند و از این طریق ادراک و احساس را تغيير دهد و رابطه ی مؤثرتری با مخاطب خلق کند. آلفرد ژاری و نمایشنامه شاه اوبو از سال ۱۸۹۶ موجب شروع این جنبش شد.
آلفرد ژاری به شیوه ای خشن، عجیب و طنزآلود باعث سرنگون سازی ارزش ها، هنجار ها و عرف های فرهنگی این اثر شد. اهمیت انقلابی این اثر موجب شد تا در قرن بیستم، درهای مدرنیسم باز شود و تأثير بسیاری بر مکاتب دادا، سورئالیسم و تئاتر هجو بگذارد. در ابتدا بطور سنتی از نقش مخاطب به عنوان یک ناظر مجهول یاد می شد ولی وقتی که تئاتر پدید آمد، آوانگارد تغيير کرد. مخاطب به منظور تغيير نگاه، ارزش ها و باورها به روش های مختلفی درگیر نمایش می شد که از آن ها می توان به شرکت در نمایش در سطحی کاملاً مؤثر یا دعوت برای حس یک شیوه خاص اشاره کرد.
تاثیر جنبش آوانگارد بر صنعتِ مُد و فشن
سبک آوانگارد در فشن به هر طراح یا طراحی مد گفته میشود که از قابلیت خلاقیت، مفهوم و ترکیبی خارج از زمان حال و ترند های حال حاضر دنیای فشن برخوردار باشد. شاید طرفداران این سبک در ابتدا خیلی محدودیت داشتند ولی امروزه با گذشت زمان، این سبک پیشرو در میان سلبریتی ها جای خودش را باز کرده است. یکی از وفادارترین جنبش های هنری و ادبی که تأثير بسیاری بر تمامی ابعاد زندگی بشر دارد، جنبش آوانگارد می باشد. جنبشِ آوانگارد اثراتی بر تفکر طراحان مُد داشت. عوامل دیگری که تحتتأثیر این جنبش دچار تغییراتی شد، نحوۀ بُرشِ لباس ها و سایز آنها بود. مُدِ آوانگارد که همیشه پویا و متغیر است، نگاهی رو به جلو دارد. هنرمندان و طراحان آوانگار، جسارت پیش رفتن برخلاف جریان ها را دارند و ایده های غیر معمولشان را بدون هیچ ترسی بیان میکنند. ساختارشکنی به عنوان مبنای استایل آوانگارد در نظر گرفته شده است.
معمولاً طراحان آوانگارد، اقدام به طراحی لباسهای مناسب برای زنان و مردان می نمایند. ساختارِ لباسهای آوانگارد بسیار چالش برانگیز است و نیز باتوجه به تجربه و سلیقۀ طراح، الگوهای آن ها بوجود می آید و اصول طراحی لباس مدنظر قرار نمیگیرد. البته بعضی از طراحان آوانگارد در عصر حاضر ، ترجیح میدهند لباس هایی که چندان عجیب و غریب نیست و بیشتر افراد آن ها را دوست دارند، را طراحی کنند؛ به عبارت دیگر، آن ها قصد فروش دارند تا از این طریق، منفعتِ بیشتری را بدست آورند.
استایل آوانگارد
فضای مد و فشن برای آوانگارد شدن، پتانسیل زیادی را بهمراه دارد؛ چون مدی بهتر است که دایماً تغيير کند و جدید باشد و همچنين موجب خلق ایده های تازه ای شود. حتی تصور برخی افراد اینست که لزوماً مد و ترندها باید عجیب باشند و با به کار بردن لفظ “اینم مد شده” هر چیز خلاف هنجاری را توصیف کنند. در دنیای مد، فضای کار بعضی از طراحان نظیر“کارل لاگرفلد” یا “جرمی اسکات” در مقایسه با استایل آوانگارد، همخوانی دارد. بهتر است بدانید که استایل آوانگارد در تضاد با انتظارات عموم جامعه است و صرفاً بعضی از افراد به چنین آیتم های روی می اورند که شامل نخبگان، سرمایه داران، سلبریتی ها و… می باشند.
کسی که ساده ترین و کلاسیک ترین نوع لباس را استفاده می کند تا همیشه قابلیت استفاده از این آیتم ها را داشته باشد و برای آنها کم تر هزینه کند، مدل های آوانگارد و متفاوت را دوست ندارد. با این حال سلبریتی ها و افراد مشهور، از طرفداران استایل آوانگارد محسوب میشوند. این استایل برای هرکسی باتوجه به شرایط و موقعیت های مختلف، خاص است و از قاعده خاصی برخوردار نیست.
ایده های ارائه شده توسط طراحان برای استایل آوانگارد، با پذیرش عموم جامعه بسیار متفاوت است و حتی گاهی اوقات اکثر مردم آنها را عجیب و مسخره می دانند. آماده سازی برخی از این ایده ها که جنبه ی نمایشی دارد صرفا برای کت واک هاست و هیچ زمانی در دسترس عموم مردم قرار نمی گیرند. استایل پیشرو در بسیاری از مواقع، بعنوان یک فرصت برای ارائه ایده ها و خودنمایی طراحان در نظر گرفته میشود.
نظریه پردازی آوانگاردیسم
نویسندگان متعددی برای تعیین شاخصه های فعالیت آوانگارد تلاش می کنند ولی تعداد کمی از آن ها موفق میشوند. در سال ۱۹۶۲ در کتاب تئوری آوانگارد یکی از مفیدترین تحلیل ها از آوانگاردیسم به مثابه پدیده ای فرهنگی توسط رناتو پوجولی( رساله نویس ایتالیایی) مطرح شده است. پوجولی گسترهٔ تعمیم خود را بعد از بررسی وجوه تاریخی، اجتماعی، روانشناختی و فلسفی آوانگاردیسم، فراتر از نمونه های خاص هنر، شعر و موسیقی قرار داد تا از این طریق نشان دهد که آوانگاردها را میتوان با آرمان ها و ارزش هایی مشترک دانست که تجلی آن سبک زندگی عصیان گرایانه ای است که انتخاب کرده اند ، و این که شاخه ای از سبک زندگی بوهمین به عنوان فرهنگ آوانگارد محسوب میشود.
رنگ های قابل استفاده در آوانگارد
آوانگارد به سبکی جسورانه و پررنگ گفته میشود که متفاوت از تفکرات معمول و قدیمی است. در عین حال، آوانگارد که قصد دارد هنر جدیدی را خلق کند به عنوان یک چالش فرهنگی و زیبایی شناختی درنظر گرفته میشود. از رنگهای آوانگارد می توان به رنگ خالص سفید، قرمز، سیاه، زرد و سبز اشاره کرد. حتی در یک اتاق، قابلیت استفاده از چندین رنگ متضاد وجود دارد که انجام چنین کاری موجب پویایی می شود.
با توجه به استقبال آوانگارد از تضادهای زیبا، این جنبش به دنبال هنجارشکنی است و در آن به مقدار زیادی از ترکیب رنگ مشکی و سفید استفاده می شود و درواقع استفاده از همین دو رنگ به عنوان مشخصه های اصلی آوانگارد محسوب میشود.
نحوه ی چگونگی هنرمند آوانگارد
شاید خیلی از افراد از آوانگارد، اشتباها به عنوان یک سبک یاد کنند در حالی که جنبش بوده و بیانگر یک طرز فکر و نگرش جدید می باشد. آوانگارد شدن برای هنرمند به اینصورتست که باید از مسیر همیشگی که بدون نوآوری ولی ساده تر است، فاصله بگیرد و قانون شکنی کند. توجه داشته باشید که هنر حاصل شده از این فعالیت، باید برای خود هنرمند و آفریننده آن جذابیت داشته باشد؛ علاوه بر آن منتقدان، هنرمندان یا افراد عادی هم توانایی درک نکات مثبت و متمایز و برقراری ارتباط با آنرا داشته باشند. هنر خلق شده باید تأثير به سزایی بر افراد بگذارد و کسانی، تمایل به دنبال کردن این روند داشته باشند.
یکی از نکات قابل توجه برای آوانگارد بودن اینست که از روحیه ی انتقادی برخوردار باشید و توانایی تحمل نظرات مخالف و نقدهای سازنده یا مخرب را داشته باشید. بهرحال چنین هنرمندی باید از روند طبیعی و همیشگی اش خارج شده باشد چون همیشه افرادی وجود دارند که نسبت به کار تو از سر دانایی یا حساسیت به قوانین، اعتراض یا نقد داشته باشند. همچنین هنرمند آوانگارد باید حرف و ایده ای برای گفتن به منظور بهبود وضعیت موجود داشته باشد. در هنر آوانگارد ضروری مواردی نظیر تأثیر مثبت، بهبود یا تغيير خلاقانه ی آن چه که هست، امری مهم می باشد. این نکته را در نظر داشته باشید که آوانگارد شدن بیش از نیاز به مهارت یا ژن خلاق، مرتبط به تمرین و تلاش است.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 12
- 2