مضاف و مضاف الیه
معنای کلمه ی مضاف، افزوده، زیاد شده و پیوست می باشد. درواقع مضاف به اسمی اطلاق میشود که به اسم دیگر، اضافه یا نسبت داده شده باشد. مضاف الیه به اسمی گفته میشود که اسم دیگر با کسره به آن نسبت داده شده باشد. بنابراین وقتی مضاف و مضاف الیه از ترکیب دو اسم در کنار یکدیگر بوجود می آید که توضیحاتی درباره هم می دهند. کلمات دوم در ترکیب های زیر را در نظر بگیرید:
> مادر علی
> درخت همسایه
> کوه دماوند
> سرزمین ایران
در مثال های بالا کلمه اول به کلمه دوم، وابستگی دارد. کلمه دوم به نحوی بیانگر کلمه اول می باشد؛ درخت متعلق به همسایه است، مادر متعلق به علی است و نام کوه، دماوند است. هدف از استفاده از این ترکیب ها در جمله، نسبت دادن چیزی به اسم و تکمیل کننده ی معنای جمله و اسم میباشد و علاوهبراین ، انتقال پیام را کامل تر و دقیقتر می کنند.
مضاف به اسمی میگویند که مقصود اصلی گوینده محسوب میشود و به منظور توضیح و تکمیل معنی آن از مضاف الیه استفاده میشود، برای مثال، به کلمات مادر، درخت، کوه و سرزمین در ترکیب های بالا مضاف میگویند.
انواع مضاف الیه
دستورهای سنتی معمولاً براساس نوع رابطه و مفهومشان، ترکیب های اسمی اضافی را به گروههای زیر تقسیم می کنند:
>> اضافه ملکی:
رابطه مالکیت در اضافه ملکی، بین مضاف و مضاف الیه برقرار می شود.
مثال:کتاب دانش آموز
خانه ی پدری
دست خویش
>> اضافه تخصیصی:
در اضافه تخصیصی، یک مضاف به مضاف الیه اختصاص دارد.
مثال:میزِ مطالعه
لباسِ کار
اضافه ملکی و تخصیصی از این نظر با هم تفاوت دارند که معمولاً هدف از مضاف الیه در اضافه ملکی، انسان میباشد و همچنین میتواند به عنوان مالک در مضاف، تصرف کند درحالیکه در اضافه تخصیصی چنین نیست. به عنوان مثال ، ترکیب اضافی ملکی خانۀ مادرم، به خانه ای گفته میشود که مالک و دارنده آن، مادرم است؛ اما ترکیب اضافی تخصیصی کتاب کودک به کتابی میگویند که به کودک تعلق دارد.
>> اضافه توضیحی:
مضاف الیه در اضافه توضیحی، به عنوان یک نام برای مضافی است که اسم عام میباشد ، مانند:
کشور ایران، قاره افریقا، کتاب بوستان
اسم های عام به کشور، قاره و کتاب گفته میشود و نام های ایران، افریقا و بوستان به توضیح درباره این اسم های عام می پردازند یا آن ها را مشخص و خاص می کنند.
>> اضافه تشبیهی:
کاربرد اضافه تشبیهی برای متون ادبی و شعر میباشد و درواقع به اضافه ای میگویند که رابطه شباهت و همانندی در میان مضاف و مضاف الیهش برقرار باشد، حال گاهی مضاف به مضاف الیه تشبیه می شود. مثال زیر را در نظر بگیرید:
لب لعل، قد سرو
با توجه به مثال بالا لب در سرخی به لعل و قد در بلندی به سرو تشبیه شده است. گاهی اوقات مضاف الیه به مضاف تشبیه می شود مثل ترکیب لعل لب و سرو قد.
>> اضافه جنس:
مضاف الیه، جنس مضاف را مشخص می کند.
مثال:دامن پشمی
خودکار چوبی
ظرف شیشه ای
به اضافه شیشه ای در برخی از کتاب ها، اضافه بیانی نیز می گویند.
>> اضافه استعاری:
کاربرد مضاف در این نوع از اضافه، در معنایی غیر از خودش می باشد.
مثال:چشم حسرت
>> اضافه اقترانی:
معنای مقارنت و همراهی در اضافه اقترانی، بین مضاف و مضاف الیه ایجاد شده است.
مثال:چشم رحمت
>> اضافه فرزندی( بنوت):
اضافه بنوت، بیانگر رابطه فرزندی است که نام والدین، مضاف الیه و نام فرزند، مضاف می شود.
مثال:سهرابِ رستم
رستمِ زال
>> اضافه مقلوب:
مضاف در ترکیب های اضافی با کسره به مضاف الیه متصل می شود ولی گاهی اوقات برعکس می شود و بعد از مضاف الیه بدون هیچ کسره اضافه ای بکار می رود. این ترکیب که دستورنویسان متاخر، به آن اسم مرکب میگویند، از شیوه های ساخت واژه های جدید در زبان فارسی و فرهنگستان زبان فارسی به شمار می رود.
مثلا از این نوع ترکیب یا اسم مرکب می توان به مهمان خانه ، کارخانه، دانشسرا و ... اشاره کرد که مضاف و مضاف الیه بوده اند.
دقت کنید که ترکیب اضافی، از نظر برخی از دستورنویسان کلاسیک یا حتی نویسنده متاخرتری چون خسرو فرشیدورد، نوعی اسم مرکب تلقی میشود.
همچنین گاهی اوقات در ترکیب های اضافی، کسره اضافه بدون جابجایی مضاف و مضاف الیه، حذف می شود که در چنین شرایطی به آن فک اضافه می گویند. در ترکیب های زیر( اسم مرکب) می توانید این نمونه را ببینید:
> مادر زن
> برادر زن
> برادر شوهر
> خواهر شوهر
روش تشخیص مضاف و مضاف الیه از صفت و موصوف
روش های متعددی برای این کار وجود دارد که در ادامه با آن ها اشنا میشوید:
- اضافه کردن صفت تفصیلی« تر» و صفت عالی« ترین» به بخش دوم ترکیب:
اگر در عبارت« درِ خانه»، صفت تفضیلی تر یا ترین را به کلمه« خانه» اضافه کنیم، عبارت« درِ خانه تر» را خواهیم داشت که بی معناست. از این رو به آن ترکیب اضافی می گویند؛ به این دلیل که درصورت وجود ترکیب تشبیهی، یک صفت عالی یا تفضیلی ساخته می شود. مانند درِ بازتر.
- آوردن این و آن در بین مضاف و مضاف الیه:
اگر در بین مضاف و مضاف الیه از کلمات« این» و« آن» استفاده کنیم، ترکیب معناداری خواهیم داشت. ولی در صورت استفاده از این کلمات در بین صفت و موصوف، ترکیب معناداری نخواهیم داشت.
مضاف و مضاف الیه:درِ خانه:درِ این خانه
صفت و موصوف:درِ باز:درِ این باز
- استفاده از ی وحدت یا ی نسبت:
ی نسبت و ی وحدت، ترکیب معناداری در بین موصوف و صفت میسازد ولی در ترکیب اضافی بی معنا است.
مثال:دری خانه
- اضافه کردن افعال بود یا است به ترکیب:
چنانچه بعد از ترکیب وصفی و تبدیل کسره به ساکن، از کلمه ی است یا بود، استفاده کنیم یک جمله معنادار بوجود می آید ولی درصورت استفاده از این کلمات، پس از مضاف و مضاف الیه، جمله ی بی معنایی بوجود می آید.
مضاف و مضاف الیه:در، خانه است.
صفت و موصوف:در، باز است.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 15
- 5