ملمع
مُلَمَّع که با نام های دیگری همچون تَلْمیع یا دوزبانگی شناخته میشود؛ یکی از آرایه های ادبی در علم بدیع به شمار می رود. معنای کلمه ی ملمع، اسبی است که پوست بدنش لکه و خال هایی غیر از رنگ اصلی دارد.
به شعر سروده شده ای که دو زبان یا گاه بیشتر دارد؛ تلمیع می گویند و شعری که به این روش سروده شده باشد، شعر مُلَمَّع نام دارد درحالیکه در هند و پاکستان به آن ریخته میگویند. سخنوران برای استفاده از این آرایه ادبی، پاره یا بیتی از شعر را به زبانی دیگر ازجمله عربی می سرایند.
به عبارت دیگر، اگر شاعر، قصیده ای را به زبان فارسی و مصرع یا بیت دیگری را به زبان عربی و نه به شکل ترجمه بگوید؛ به چنین حالتی ملمع می گویند. این نکته را در نظر داشته باشید كه بیت یا مصراع عربی( هر زبان دیگر) در ملمع باید توسط خود شاعر، سروده شود نه اینكه او بیت یا مصراع عربی را از كسی یا جایی نقل قول( تضمین) كند.
پیشینه ملمع
از نیمه ی اول قرن چهارم هجری، ملمع گویی در شعر فارسی رواج یافت و ابوالحسن شهید بن حسین بلخی، از ملمع گویان بزرگ آن زمان به شمار می رفت که هم عصر با رودکی( متوفی ۳۲۹) بود. این شاعر در حدود سال ۳۲۵ به دیدار باقی شتافت و شعرای عربی دان، بعد از وی، ملمعات بسیاری ساخته اند به گونه ای که عربی گویان فارسی دان، اشعار ملمع را خیلی زودتر از آن زمان ساخته بودند.
نمونه از تلمیع دوزبانه از حافظ
در ادامه با نمونه ای از تلمیع دوزبانه از حافظ اشنا شوید:
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها الا یا ایها الساقی ادرکاساً و ناولها
بیتی از مثنوی کامل فارسی ترکی مولانا در زیر آورده شده است:
دانی که من به عالم یالقیز سنی سِئوَر من چون در برم نیایی اندر غمت اُلَر من
شیخ شیراز سعدی، آرایه دیگری به نام مثلث را به سه زبان عربی- فارسی- شیرازی سروده است.
امروزه نمونه های زیادی از تلمیع دوزبانه فارسی و انگلیسی در متن های شعرگونهٔ آوازهای موسیقی پاپ ایرانی که در غرب خوانده می شوند؛ وجود دارد.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه
- 12
- 5