در بسیاری از کشورهای جهان هنوز شمشیر قدرتمندتر از قلم است؛ در برخی کشورها مثل عراق، سوریه و افغانستان جنگ و درگیری بلای جان روزنامهنگاران است و در برخی دیگر مثل روسیه، مکزیک و ترکیه سایهی ترور و تهدید و «پیگرد قانونی» و زندان، بر سر قشر قلم به دست سنگینی میکند.
امسال نسبت به چند سال اخیر روزنامهنگاران کمتری کشته شدند. تلفات جهانی روزنامهنگاران در سال ۲۰۱۷ روی عدد ۵۴ ایستاد و از سال گذشته که ۷۹ نفر کشته شدند کمتر بود و طی یک دههی گذشته به کمترین میزان رسید.از آن ۵۴ نفر، دستکم در ۳۴ قتل «انگیزهی روزنامهنگاری» تأیید شده است اما اعداد و ارقام تنها نیمی از داستان را میگویند. ارعاب، خشونت، تهدید و پیگرد قانونی، در برخی کشورها مثل همیشه شایع است.
دو قتل امسال در اروپا نشان داد که خشونت علیه روزنامهنگاران، حتی در جوامع نسبتاً ثروتمند هم اتفاق میافتد. اما بر اساس اطلاعات کمیتهی حفاظت از روزنامهنگاران (CPJ)، سوریه، عراق، پاکستان و افغانستان، برای روزنامهنگار بودن مرگبارترین کشورها هستند.
مکزیک
این کشور عنوان خطرناکترین مکان در نیمکرهی غربی برای انتشار مطلب را بر خود دارد؛ جایی که در آن طی یک دههی گذشته حدود ۱۰۰ روزنامهنگار به قتل رسیدهاند.
البته امسال کمی آرامتر بود. در ماه مه، خاویر والدز، روزنامهنگار مکزیکی، وقتی از دفتر کارش خارج شد، در خیابان از اتوموبیلش بیرون کشیده شد و به ضرب گلوله به قتل رسید. او سال ۲۰۰۳ هفتهنامهای به نام ریودوس تأسیس کرده بود تا جرائم و مفاسد مربوط به کارتلهای مواد مخدر را در شهر کولیاکان پوشش دهد.
خانم میروسلاوا بریچ، خبرنگار روزنامههای لاخورنادا و نورته، حدود دو ماه پیش وقتی فرزندش را به مدرسه میرساند، گلولهباران شد و به قتل رسید. سر صحنهی جنایت یادداشتی با امضای یک آدمکش وابسته به کارتلهای مواد مخدر به جا مانده بود که با صراحت روی آن نوشته بود: «بخاطر خبرچینی؛ شما نفربعدی هستید فرماندار». روزنامهی نورته پس از آن برای حغظ امنیت روزنامهنگاران کارش را متوقف کرد.
پاتریشیا مایورگا، خبرنگار هفتهنامهی خبری پروسِسو، مسائل مشابهی در ارتباط با نقض حقوق بشر و کارتلهای مواد مخدر را پوشش داد. او تهدیدات مشابهی دریافت کرد و مجبور شد از مکزیک فرار کند.
مایورگا در ماه نوامبر پس از دریافت جایزهی بینالمللی آزادی مطبوعات از کمیتهی حفاظت از روزنامهنگاران، گفت: «ما از هر طرف تحت محاصرهایم؛ از کارتلها گرفته تا دولت. ما در میان کسانی کار میکنیم که تلاش میکنند روزنامهنگاری را کنترل و نابود کنند».
هیچکدام از موارد قتل حل نشدهاند؛ روندی نگرانکننده در مکزیک، جایی که روزنامهنگاران و سازمانهای آزادی مطبوعات، میگویند گستردگی تخفیف در مجازات تنها باعث تشویق به حملات بیشتر میشود.
رئیس جمهوری مکزیک، انریکه پنانیتو، بطور عمومی حمایت دولتش از آزادی کامل مطبوعات را اعلام کرده است. با این حال، وقتی تعداد قتلها از سال ۲۰۱۲ که او دولت را در اخیار گرفته هرساله افزایش یافته است، این تعهد پوچ و توخالی به نظر میرسد.
جایی که دفتر دادستانی ویژهی پیگیری چنین جنایاتی، در حل ۹۷ درصد از پروندههایی که به دستش میرسد ناتوان است و این ناکارآمدی آژانس ایجاد شده برای محافظت از روزنامهنگارانِ تحت تهدید را بطور ناامید کنندهای عیان میکند.
جان آلبرت هوستن، نمایندهی کمیتهی حفاظت از روزنامهنگاران در مکزیک، میگوید: «جایی که جرائم سازمانیافته حضوری جدی داشته است، جایی که آنها با مجریان محلی قانون ارتباط دارند... میتوانید بوضوح ببینید که مقامات محلی، این جنایات را آنچنان که باید و شاید بررسی نمیکنند».
برزیل
روزنامهنگاران برزیلی مدتهاست که در یکی از خطرناکترین محیطهای گزارشگری جهان کار میکنند، اما در حال حاضر نیز بطور فزایندهای تحت فشار پروندههای قضایی و خرابکاران اینترنتی قرار دارند.
حداقل ۱۵ روزنامهنگار طی دههی گذشته در این کشور کشته شدهاند و قاتلان تقریباً هرگز دستگیر نشدهاند. در نتیجه، برزیل در شاخص جهانی مجازاتِ کمیتهی حمایت از روزنامهنگاران، به عنوان هشتمین کشور رتبهبندی شده است. گزارشگرانی که فساد و جرم و جنایت را پوشش میدهند، بطور ویژه در معرض خطر قراردارند؛ بخصوص در شهرها و محلات کوچک که نظارت پلیس حداقلی است.
از لحاظ خشونت، سال گذشته با تنها یک مورد قتل، از همهی سالها بهتر بوده است. لوئیس گوستاوو، یک وبلاگنویس، پس از ارسال گزارشی دربارهی فروشندگان مواد مخدر در شهرش آکوئیرز، در ماه ژوئن با شلیک چندین گلوله به سرش کشته شد.
اما در فضای سیاسیِ تبآلود فعلی، آزار و اذیت روزنامهنگاران نیز مشکلی رو به گسترش است. ارعاب آنلاین و همچنین تهدید فیزیکی و قانونی پلیس و سایر مقامات، بویژه در حین تظاهراتها رواج پیدا کرده است. آندره لوکاس دآلمیدا، عکاس اهل سائوپائولو، دستگیر و متهم شد که هنگام پوشش یک تجمع اعتراضی، موجب آغاز تنش شده است.
او میگوید: «این اولین بار نبود. من چندین بار دستگیر شدهام، چندین بار مورد حمله قرار گرفتم و یک کارمند مترو زمانی که مشغول کار بودم تجهیزاتم را شکست. هر بار مجرمان بدون مجازات رها شدند».
هندوستان
کسانی که در مناطق دور افتاده یا به زبانهای بومی گزارش میدهند و از این رو کمتر کارشان به چشم میآید، بیشتر در معرض خطر قرار دارند. امسال دستکم سه خبرنگار هندی کشته شدهاند، از جمله گوری لینکش، سردبیر و منتقد شدید افراطگرایان هندو، که در ماه سپتامبر در آستانهی در منزلش کشته شد. سودیپ داتابومیک، خبرنگار جنایی، هفتهی گذشته در یک پایگاه شبهنظامی در ایالت تریپورا، جایی که دربارهی پروندههای مربوط به فساد تحقیق میکرد، کشته شد.
بعد از اینکه ساندایا راویشانکار، روزنامهنگار تحقیقی ساکن ایالت تامیل نادو، مجموعه گزارشی دربارهی معادن غیرقانونی ماسه در این ایالت منتشر کرد، افرادی بیرون منزلش شروع به گرفتن عکس کردند.
راویشانکار میگوید: «شمارهی تلفن من در رسانههای اجتماعی منتشر شده است و من تماسهای توهین آمیز و تهدید به تجاوز دریافت کردهام. شکایت به پلیس به جایی نرسیده. هیچکس بازداشت نشده و پلیس هیچ تلاشی برای تحقیق در مورد این پرونده انجام نداده است».
ترکیه
در ترکیه تهدید روزنامهنگاران بیشتر قانونی است؛ هرچند طی دههی گذشته حدود ۱۰ روزنامهنگار کشته شدهاند. از تلاش برای کودتا در سال گذشته، نزدیک به ۲۰۰ سازمان رسانهای از جمله روزنامهها، وب سایتها، ایستگاههای تلویزیونی و خبرگزاریها، بسته شدند و ۲۵۰۰ روزنامهنگار بیکار شدند. همچنین تا ماه آوریل، ۱۵۲ روزنامهنگار در زندان بودهاند که بالاترین تعداد در سراسر دنیاست.
روسیه
روسیه همچنان مکانی دشوار و خطرناک برای روزنامهنگاران مستقل است؛ زیرا فضای رسانههای آزاد هر روز محدودتر میشود و برخی از مخالفان هم مورد حمله قرار میگیرند یا مجبور به فرار میشوند. امسال تعدادی از روزنامهنگاران ترجیح دادهاند کشور را ترک کنند تا اینکه بمانند و با خطر مواجه شوند.
یولیا لاتینینا، مقالهنویس، در ماه سپتامبر، بعد از اینکه تهدیدات آنلاین تبدیل به واقعیت شدند - ماشینش آتش زده شد و در خیابان روی او مدفوع پاشیدند - از روسیه فرار کرد. النا میلاشینا، خبرنگار نووایا گازتا کسی بود که برای اولین بار ماجرای پاکسازی مردان همجنسگرا در چچن را افشا کرد و مجبور شد بخاطر امنیتش چند ماه خارج از روسیه زندگی کند.
بسیاری از روزنامهنگاران لیبرال روسی، همتایان خود در تلویزیون دولتی را بابت کمک به نفرتپراکنی علیه آنها سرزنش میکنند. در ماه اکتبر یک گزارش خبری در تلویزیون مدعی شد که ایستگاه رادیویی لیبرال اکو مسکو، از سازمانهای مردمنهاد خارج کشور پول گرفته تا روسیه را بیثبات کند و ادعا کرد این ایستگاه رادیویی برای روسیه به اندازهی داعش تهدیدآمیز است. یک ماه بعد تاتیانا فلگنهور، یکی از روزنامهنگارانی که اسمش در آن گزارش آمده بود، در استودیو توسط یک مهاجم با چاقو از ناحیه گردن مورد اصابت قرار گرفت و کشته شد.
البته بعداً مشخص شد که آن حمله سیاسی نبوده، اما الکسی وندیکتف سردبیر اکو میگوید: سطح خطرناکی از خشونت در جامعه که تأیید ضمنی مقامات را دارد، با هدف این است که احساسات محافظهکاران جامعه را مهار کنند.
یوگنیا آلباتس، سردبیر مجلهی لیبرال نیو تایمز، میگوید: «واقعیت این است که در کشور من اگر مسائل سیاسی را پوشش دهید، ممکن است کشته شوید یا آسیب ببیند. همچنان در دههی گذشته این اتفاق برای یک دو جین خبرنگار در محدودهی مسکو افتاده است».
او میگوید: «سال ۲۰۱۰ زیر مخزن سوخت خودروی من یک بستهی انفجار پیدا شد. خوششانس بودم؛ قبل از اینکه کسی آن را فعال کند یک مکانیک در گاراژ آن را پیدا کرد. اعضای گروه ضدتروریستی اف.اس.بی (سرویس امنیتی فدرال) آمدند، آن ظرف را خارج کردند و هرگز به ما پس ندادند. حتی تحقیقات جنایی هم انجام نشد».
روزنامهنگاران، بویژه آنهایی که به فساد یا سوءاستفاده از قدرت در میان نخبگان سیاسی میپردازند، مدتهاست که در روسیه تهدید یا کشته شدهاند. کمیته حمایت از روزنامه نگاران، تخمین میزند که از سال ۱۹۹۳ تاکنون دستکم ۵۸ نفر با این انگیزه کشته شدهاند که هم شامل روزنامهنگاران سرشناس است و هم روزنامهنگاران محلی.
گاهی عاملان حمله دستگیر و زندانی شدهاند، اما تاکنون شنیده نشده آمران حملات به دست عدالت سپرده شوند.
وقتی اولگ کاشین، روزنامهنگار لیبرال برجسته، سال ۲۰۱۰ طوری مضروب شد که یک بند انگشت با مرگ فاصله داشت، دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری وقت، در بیمارستان به ملاقاتش رفت و قول داد که پرونده حل شود. با این حال، هفت سال بعد، هنوز هیچ نتیجهای حاصل نشده است. همسر یکی از مهاجمین گفته او توسط آندره تورچاک، یک سیاستمدار محلی، گماشته شده بود، اما تورچاک هرگز بازجویی نشد. ماه گذشته اسم او به عنوان نائب رئیس مجلس روسیه مطرح شد.
- 14
- 1