روزنامه در دنیای امروز تنها یک بنگاه خبری نیست. روزنامهداری به جز جنبه فرهنگی، وجهی تجاری و اقتصادی هم دارد. «رپورتاژ آگهی» هم به عنوان یک فعالیت اقتصادی در این بنگاهها مرسوم است. اما گاهی رسانهها از درج این عنوان برای گزارش و خبرهای سفارشی خودداری میکنند. چنین حرکتی چه عواقب و پیامدهایی را به دنبال دارد؟
چند روزی است که ماجرای بیرون آمدن چند خبرنگار از یک خبرگزاری در میان اهالی رسانه سوال برانگیز شده است.
کمی بعد از مطرح شدن این اتفاق در فضای مجازی خبرنگاری که خبرگزاری ایلنا بدون اطلاع قبلی با عنوان اتمام قرارداد قطع همکاری کرد، در افشاگری علیه مدیران این رسانه، ماجرا را تبعات ننوشتن یک گزارش رپورتاژی عنوان کرد. او در بخشی از متنی که منتشر کرده است، علت اصلی قطع همکاری بدون اطلاع قبلی را «زیر بار نرفتن» تهیه یک رپورتاژ خبری عنوان کرد. به گفته این خبرنگار، رسانه از او خواسته بود فعالیتهای گروهی را پوشش خبری بدهد که علاوه بر بدهبستان با خبرگزاری، برخی اقداماتش با اصول انسانی مغایرت دارد. او در بخشی از متن خود نوشت:
«فشارها و جنگ روانی در خبرگزاری ایلنا درست از گزارش مفصلم در رابطه با آتشسوزی قهوه خانهای در اهواز شروع شد؛ گزارشی که تا عمر دارم به اون افتخار میکنم. بعد از اون، مصاحبه با بهزیستی و خبری کردن تجاوز به دخترک افغان در «خمینی شهر» فشارها رو بیشتر کرد. مساله بعدی و البته اصلی هم اعزام در جهت پوشش خبری (توزیع اقلام توسط یک گروه خیر در حاشیه شهر تهران) بود؛ اما در کمال تعجب دیدم که باید از گروه جهادالکفیل بنویسم که به گفته مسئولان خبرگزاری منتسب به یک قرارگاه نظامی بود و گویا با خبرگزاری بدهبستانهایی هم داشت، گروهی که به محض ورود به محلهای که در اون افغانستانیها زندگی میکردن صرفا به خاطر مهاجر بودنشون کمک و پخش اقلام رو دریغ کرد! اهل زدوبند و کار رپورتاژ اون هم برای این گروه نبودم و زیر بار نرفتم. اعلام کردم که این گزارش رو نمینویسم ...»
رفتار غیرحرفهای برخی رسانهها در مواجهه با خبرنگار
شاید رپورتاژنویسی به عنوان یک فعالیت اقتصادی در مطبوعات امری عادی باشد اما در تمام مراحل تهیه گزارش، باید عنوان سفارشیکاری برای همه عوامل دستاندرکار برای تهیه خبر یا گزارش مشخص باشد. اما گاهی مدیران رسانه به دلایل مختلف از جمله آنچه پشت پرده اتفاق میافتد از بیان این عنوان به خبرنگار خودداری میکنند. چنین رفتارهای دور از صداقتی، گاه پیامدهای بسیار ناخوشایندی برای خبرنگار و رسانه به دنبال خواهد داشت. حمید ضیائیپرور درباره چنین رفتارهایی توسط مدیران برخی رسانهها به «ابتکار» میگوید: اگر رسانه به خبرنگار نگوید که قرار است گزارش سفارشی یا همان رپورتاژ را بنویسد، قطعا رفتاری غیرحرفهای و خلاف استانداردها و اخلاق حرفهای روزنامهنگاری انجام داده است و البته بسیار کم اتفاق میافتد. اما چنین اتفاقاتی باعث بیاعتمادی مخاطب میشود. شاید بخشی از بیاعتمادی امروز مخاطب به رسانه در حال حاضر همین ویژگی و کارکرد باشد.
خیانت به مخاطب
در برخی موارد رسانهها گزارشهای سفارشی را بدون درج در بخش آگهی یا بدون ذکر عنوان آگهی و رپورتاژ منتشر میکنند. این موضوع، بیحاشیه نبوده است. انتشار گزارشهایی درباره یک مجتمع تجاری پرحاشیه پایتخت در حد عکس یک و تیتر یک در صفحه اول بسیار مورد انتقاد واقع شد. پس از اعلام ورشکستگی و وقوع فساد در «سکه ثامن» هم بسیاری افراد، برخی رسانهها را به خاطر درج رپورتاژآگهی به شکل اخبار عادی مقصر دانستند و در واقع، اعتماد به اخبار منتشر شده در خبرگزاریهای به اصطلاح معتبر باعث جلب اعتماد بسیاری برای سپردن سرمایه خود به این سایت دانسته شد. نظر افکار عمومی نسبت به چنین رسانههایی چیست؟ ضیائیپرور میگوید: چنین کاری خیانت به مخاطب است. در مجموع قبولاندن یک آگهی یا یک رپورتاژ به عنوان خبر یا گزارش واقعی ژورنالیستی به مخاطب ممکن است در کوتاهمدت اهداف رسانه را برآورده کند اما در درازمدت باعث کاهش اعتبار رسانه و بیاعتمادی مخاطب خواهد شد.
بنابراین چنین اتفاقی به ضرر آنها خواهد بود. بعضی از رسانهها در ایران خیلی به این قضیه مشهور هستند. حتی میتوانم بگویم بعضی از روزنامهها حتی تیتر یک خودشان را هم میفروشند؛ یعنی برای آن نرخ دارند، البته نه به صورت رسمی و اعلام شده بلکه به صورت غیررسمی و در محافل تجاری و سیاسی. فساد در حوزه نهادهای مدنی و صنفی چنین رفتارهایی است.
او ادامه میدهد: افرادی دست به این اقدامات میزنند که خیلی ریشه در این صنف ندارند و به صورت کوتاهمدت در یک پستی مشغول به کار هستند و میخواهند چندصباحی بهرهبرداریهای مالی و صنفی خودشان را داشته باشند و یکشبه راه صدساله را بروند و در نهایت هم این کار را رها میکنند. روزنامهنگار واقعی هرگز چنین کاری انجام نمیدهد.
ضیائیپرور با تاکید بر اینکه «روزنامهنگاری یعنی برای مردم کار کردن»، میگوید: روزنامهنگاری یعنی به نفع مردم فعالیت کردن اما رفتارهایی مانند رپورتاژ کار کردن بدون بیان آگهی بودن آنها یعنی به دنبال منفعت شخصی بودن. این دو رفتار اصلا با هم جور درنمیآیند. کسی که به دنبال منافع شخصی است در روزنامه و رسانه جایی ندارد. جای او در بیزینس و صنوف دیگر است. روزنامهنگاری در همه جای دنیا در حوزه مصارف اجتماعی مشخص میشود. رسانهنگار برای خودش قلم نمیزند، بلکه برای مردم مینویسد. برخی حقوق و امتیازهایی که برای رسانهها هم قائل میشوند، ناشی از کار کردن برای مردم است. روزنامهنگار تنها صنفی است که برای شخص خودش فعالیت نمیکند بلکه دستاورد و پیامد اقدامات او برای همه جامعه است.
خبرنگار بیحمایت
گرچه نمیتوان به سفارش گرفتن رسانهها در خصوص رپورتاژ آگهیها ایراد گرفت اما نکته مهم در این میان، آگاهی خبرنگار و رضایت او در تهیه اینگونه گزارشها است و امنیت شغلی او نباید در گرو نوشتن یا ننوشتن چنین مطالبی باشد. آنچه که در خصوص خبرنگار رسانه مطرح شده اتفاق افتاده طبق گفتههای او خودش به نوعی رفتار فراقانونی است. این خبرنگار در بخش دیگری از توضیحات خود درباره چگونگی قطع همکاریاش با رسانه نوشت: «به دستور مسعود حیدری (مدیرعامل) اخراج شدم اما دو روز بعد با وساطت فاطمه مهدیانی (سردبیر) به کار برگشتم چرا که خبرگزاری زیر بار اخراج به دلیل عواقب این کار نرفت (ما تا مردادماه قرارداد نداشتیم و این خلاف قانون بود. اگر هم قراردادی وجود داشت خبرگزاری نمیخواست زیر بار اخراج بره) خلاصه که این بازی کثیف شروع شد؛ بازگشت موقت که من از موقتی بودن اون «بیخبر» بودم. بعد از اون اخراج موقت و بازگشت به کار، درست دو هفته پیش صدامون زدن که بیاید قرارداد امضا کنید، بعد در نهایت تعجب فهمیدیم که قرارداد برای ۶ ماهه اول سال بوده!
این داستان تا انتشار گزارش آزار دخترک افغانستانی و حذف حضور پدر دخترک در جبهههای سوریه در متن گزارشم ادامه پیدا کرد تا اینکه قرارداد ۶ ماهه در تاریخ ۳۱ شهریور تمام شد و پرونده این همکاری بعد از چهار سال با یک تماس اون هم در خارج از ساعت اداری بسته شد. بعد از این تماس دو خبرنگار دیگه ایلنا در اعتراض به این برخورد و دیگر رفتارهای غیرحرفهای از کار استعفا دادند».
آنچه باعث دلگرمی است، رفتار صنفی دیگر خبرنگاران در اعتراض به بیقانونی مدیران یک رسانه است اما در چنین مواقعی جای خالی انجمن صنفی روزنامهنگاران بیش از هر زمان دیگر در میان اهالی مطبوعات احساس میشود.
فاطمه امینالرعایا
- 19
- 5