محمود واعظی، کمتر از یک ماه از انتصاب خود به ریاست دفتر رئیس جمهوری به قم سفر و با مراجع عظام تقلید دیدار و گفت و گو کرد. محتوای گفت و گوهای این دیدار که در روزهای گذشته انجام شده، نشان دهنده پیوند عمیق دولت و مرجعیت است.
این درحالی است که مخالفان دولت از هیچ تلاشی برای گسست این رابطه دریغ نکردند. درباره نوع و گستره رابطه دولت و مرجعیت و روحانیت، راه های ارتقای آن و فرجام تلاش منتقدان دولت با حجت الاسلام محسن غرویان، استاد حوزه و دانشگاه گفت و گو کردیم که می خوانید:
با توجه به محتوای دیدار رئیس دفتر رئیس جمهوری با مراجع و سفرهای دیگر اعضای دولت به قم، رابطه دولت با مرجعیت و روحانیت را در ابتدای کار دولت دوازدهم چطور ارزیابی میکنید؟
باید توجه داشت که دکتر روحانی یک شخصیت معمم و فارغالتحصیل حوزه است. طبیعتاً ایشان گرایش ذاتی به حوزه و روحانیت دارند و سعی میکنند در زمینههای مختلف نظرات مراجع را اخذ، احترام روحانیت و مرجعیت را حفظ کنند و مصوبات و تصمیمهای قانونی را براساس نظرات فقها و عالمان دین پیش ببرند. دیگر آنکه آقای روحانی میخواهند کشور را براساس آخرین دادهها و پیشرفتهای علمی جهان اداره کنند.
بر این اساس، ایشان تلاش میکنند میان علم و دین پیوند ایجاد کنند. در این زمینه، تلاش میکنند قرائتهایی از دین ارائه کنند که با مقتضیات زمان و مکان هماهنگ باشد. لازمه این امر ارتباط بیشتر آقای روحانی و دولت با مجتهدان جوان، نوگرا، نواندیش و عالم و فاضلی است که هم زبان علم را میدانند و هم زبان دین و فقاهت را.
بویژه اینکه خود آقای روحانی نیز، هم عالم دینی هستند و هم دایره تحصیلات خود را در داخل و خارج کشور به حوزههای دیگر هم تسری داده اند. ما برای پیشرفت کشور جز این راهی نداریم که قرائتهایی از دین را در کنار علم و دانش جدید ارائه کنیم تا بتوانیم کشور را با هماهنگی این دو پیش ببریم. در این مسیر قرائتهای سنتی از دین و قرائتهایی که تاریخ و دوران آنها گذشته است، باید کنار زده شوند که آقای دکتر روحانی در این جهت تلاشهای خوبی دارند.
طبیعی است که در مقابل این تفکر، برخی تفکرات ارتجاعی و سنتی بسیار افراطی هم هست که مقاومت میکنند، اما آقای روحانی در ۴ سال گذشته با طرح دیدگاههای خود پیشرفت خوبی در این زمینه داشتند. این روند در ۴ سال پیش رو هم باید ادامه یابد. در مجموع، اصل رابطه دین و دانش، و دولت و روحانیت در اداره کشور یک ضرورت است و آقای دکتر روحانی به این مسائل توجه دارند. مهم این است که این رابطه قویتر و ملموستر شود. به هر رو، اکنون دکتر روحانی در میان فضلای برجسته و مجتهدان حوزه جایگاه بسیار خوبی دارند و میتوانند از این ظرفیت استفاده بهتری داشته باشند و یک رابط قوی میان خود و حوزویان داشته باشند.
معنای سیاسی و اجتماعی چنین پیوندی چیست؟
اسلامیت نظام ما با پشتوانه حوزه و روحانیت تأمین میشود. گذشته از آن، اکنون عدهای میخواهند دولت را به گرایشهای غربزدگی، سکولاریستی و لیبرالیستی منتسب بکنند که البته کاملاً غرضورزانه است. به همین دلیل هرچقدر رابطه دولت با مرجعیت و حوزه قویتر باشد، پشتوانه مردمی دولت هم قویتر خواهد شد. هرچه این پیوند قویتر شود، پشتوانه ملی، دینی و مذهبی دولت هم قویتر خواهد بود. اما همان طور که گفتم، باید در میان حوزویان قرائتهای مناسب از دین اخذ شود تا بتوان کار دولت را به سمت توسعه و پیشرفت سوق داد.
شما به قرائتهای مناسب از دین توجه دارید. چرا چنین تأکیدی دارید؟ آیا دیدگاه شما ناظر بر برخی علماست که تنها به وجوه ارزشی توجه دارند و به مسائل حکومتی کمتر توجه دارند؟
قرائتهای مختلفی از ارزشهای دینی وجود دارد. برخی اسلام و ارزشها را فقط در مسأله پوشش خلاصه میکنند. اما در کنار این مسائل، کشور درگیر مسائل اقتصادی و سیاسی همچون بانکداری اسلامی است که شاید اهمیت و اولویت آنها بیشتر از مسائل عبادی و فردی باشد.
در حوزه باید به این قرائتها یعنی به مشکلات کشور درباره موضوعاتی چون بحران آب، محیط زیست بیشتر توجه شده و به کسانی که دغدغه مسائل حکومتی و اجتماعی را دارند، بیشتر توجه شود. فقه که فقط در عبادیات و فردیات خلاصه نمیشود. میتوان با طرح مباحثی در حوزه فقه سیاسی، رأی مردم و مشروعیت و مقبولیت نظام، زمینهای را فراهم کرد تا فقها و مجتهدان جامعهگرا کنار هم جمع شوند و به دولت کمک کنند.
در ایام انتخابات برخی به دروغ نکاتی درباره سند ۲۰۳۰ مطرح و سعی کردند در میان متدینان این طور مطرح کنند که دولت به دنبال کمرنگ کردن ارزشهای دینی است. اما استقبال مراجع از رئیس دفتر رئیس جمهوری نشان داد که مخالفان در دستیابی به این هدف ناکام ماندند. معنای این دیدارها برای جامعه متدینین ما چیست؟
معمولاً افرادی هستند که دنبال هیجانات سیاسی هستند تا از این آب گل آلود ماهی خود را بگیرند. در مسأله ۲۰۳۰ هم بسیاری از افراطیون خواستند از این حربه علیه دولت استفاده کنند و مسأله را هیجانی و احساسی کنند. آنان تاحدودی نتایجی هم گرفتند، اما مثمرثمر واقع نشد و دکتر روحانی پیروز انتخابات شد.
این هیجانات سطحی و کم عمق است، اما رابطه روحانی و دولت با حوزه و مرجعیت عمیق است و هر چه این رابطه منطقیتر و عالمانهتر باشد، اثر هیجانات سیاسی نیز بیشتر خنثی خواهد شد. مسأله این است که این پیوند باید علمی باشد. پیشنهاد من این است که دولت با مشخص کردن موضوعات مورد نیاز دولت و کشور، به صورت ماهانه همایشها و نشستهایی را در قم برگزار کند و از فضلا، دانشمندان و مجتهدان حوزه بخواهد که درباره این موضوعات نظر و مشورت بدهند.
در گفتوگوی اخیر تلویزیونی رئیس جمهوری، آقای روحانی گفت که وظیفه دولت فرستادن مردم به بهشت نیست. برخلاف ادوار گذشته، این بار تنها برخی با این سخنان مخالفت کردند و حوزه، مراجع و فضلا، نکتهای را بیان نکردند. آیا این، ناشی از نزدیک شدن مواضع دولت و مرجعیت در این زمینههاست؟
روشن است که آقای روحانی هم میخواهد مردم را به بهشت ببرد. اما مسأله این است که تعریف مسیر هدایت مردم به بهشت از دیدگاه آقای روحانی و منتقدان ایشان متفاوت است. بحث بر سر قرائتهاست، یعنی بهشت رفتن یک ضرورت است، اما تعریف یک جامعه خوب و بهشتی کدام است؟ آیا جامعهای که در آن خشونت، توهین، غم، اندوه و فقر باشد، ما را به بهشت هدایت میکند؟ آیا جامعه فقیر و مصیبتزده به بهشت خواهد رفت یا جامعه ثروتمند؟ مسأله این است که میخواهیم چه جامعهای بسازیم، جامعهای که میخواهد در انزوا و تحریم باشد، یا اینکه براحتی با جهان در مراوده باشد؟
سخنان مراجع در دیدار آقای واعظی مثلاً درباره سیاست خارجی یا مسائل کاربردی دیگر، آیا میتواند نشانه نزدیکتر شدن دیدگاههای دولت و مرجعیت باشد؟
من دیدگاه آیتالله وحید را خواندم که برای من بسیار جالب بود. ایشان تأکید دارند که نباید با زبان تند با دنیا صحبت کرد. این همان مواضع دکتر روحانی است که سالهاست مطرح میشود یا همان برجام و تأیید تلاشهای آقای ظریف مبنی بر مراوده با دنیا است. به همین دلیل معتقدم باید از این دیدگاهها در کشورداری استفاده شود.
باتوجه به همنظری و همرأیی دولت و مرجعیت، مخالفان امروز نیز دولت را با همان ادبیات و رویکردی نقد میکنند که در ابتدای دولت یازدهم. چرا رویکرد آنان تغییر نکرد؟
تجربه چند انتخابات اخیر نشان داد که مردم از اینان تبعیت نمیکنند و انتخابهای مردم نشان داد که عمر قرائتهای افراطی مخالفان دولت به پایان رسیده است. نباید به آنان توجه کرد، چنان که مراجع هم به این گرایشهای افراطی توجه ندارند. تاریخ مصرف این گرایشها تمام شده و تفکر اعتدالی میان حوزه و مرجعیت زنده است.
نیم نگاه
یادداشت
پیام سفر رئیس دفتر رئیس جمهوری به قم
مهدی شیخ(نماینده تهران در مجلس)، اینکه رئیس جمهوری در فاصله کمتر از دو هفته بعد از تشکیل کابینه، رئیس دفتر خود را با هدف دیدار با مراجع و علمای حوزه راهی قم میکند، دارای پیام مشخصی است. آن هم این است که دولت میخواهد از ظرفیت روحانیون و حوزه علمیه بهعنوان یک گروه مرجع مؤثر در معادلات سیاسی و اجتماعی کشور برای همافزایی استفاده کند.
آقای روحانی با این شعار روی کار آمد که جامعه ایران را چند تکه نخواهد کرد و رئیس جمهوری همه خواهد بود. اجرای این سیاست الزاماتی دارد که یکی از مهمترین آنها نزدیک شدن و همدلی و گفتوگوی بیشتر با گروههای مرجع جامعه است. گروههایی که به لحاظ سابقه تاریخی یا ریشههای اعتقادی و ساختار مناسبات موجود، میتوانند بر شکل جامعه تأثیرگذار باشند و همچنان روحانیون از مهمترین این گروههای مرجع هستند.
ضمن اینکه باید به خاطر داشت که ماهیت نظام سیاسی ایران میطلبد که ارتباط تمام نهادهای حاضر در ساختار قدرت و در رأس آنها دولت با مجموعه حوزه و نهاد روحانیت مستحکم و مستمر باشد. در سابقه تاریخی پس از انقلاب ما هر گاه در معدود مقاطعی که این روابط قدری متزلزل و سرد شده شاهد بودیم که ضرر آن مستقیماً متوجه دولت شده است که نهایتاً هم دود آن به چشم ملت خواهد رفت.
چه ساخت سیاسی و چه ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه ما به نحوی است که ارتباط مؤثر دولت و نهاد روحانیت تأثیری مستقیم و مهم بر کارآمدی دستگاه اجرایی خواهد داشت. این مهم حتی در دوران پیش از انقلاب و در برهههای مختلف تاریخی نیز به وضوح دیده میشد. هر جایی که نهادهای دولت و روحانیت همراهی بیشتری با هم داشتند، نتایج درخشانتری به نفع ملت رقم زده شده است.
دولت دوازدهم هماکنون در قدمهای ابتدایی خود به سر میبرد و در همین قدمها بسیار مفید است که بتواند مسائل فی مابین خود با حوزه را با گفتوگوی رو در رو و مستقیم مطرح کند. مراجع و علما قطعاً همواره مسائلی را در خصوص اجرائیات کشور مد نظر دارند و بهترین حالت آن است که این مسائل به صورت رو در رو به دولت منتقل شود. دولت از ظرفیت این دست گفتوگوها همچنین میتواند به نفع توضیح برخی شبهات ایجاد شده در حوزه استفاده کند. گفتوگویی که مانع ایجاد برخی شایعات و شبهات خواهد بود.
مرتضی گل پور
- 12
- 3