به گزارش شفقنا، نبی مکرم اسلام هدف از بعثت خود را به کمال رساندن فضائل اخلاقی بیان می فرماید و ائمه معصومین(ع) نیز در دوران امامت خود چه در گفتار و چه در رفتار توجه به مسائل اخلاقی را تاکید کردند. در عصر حاضر که در غیبت معصوم به سر می بریم نیز از جامعه اسلامی و به ویژه جامعه شیعی انتظار می رود که علاوه بر انجام عبادات فردی که ظاهر عمل است، پیامهای عبادات را نیز که شامل حقوق و اخلاق می شود را دریابند؛ مساله ای که متاسفانه کمتر مورد توجه است. به همین دلیل و برای تحلیل بیشتر شفقنا گفت وگویی با حجت الاسلام علی نقی فقیهی رئیس موسسه مطالعات اسلامی مشاوره و عضو انجمن تعلیم و تربیت حوزه علمیه قم انجام داده است، متن این گفت وگو را درادامه می خوانید:
در کنار اعتقادات و ایمان و عبادات، حقوق و اخلاق از جایگاه بالایی برخوردار است که توجه به آن می تواند به ترسیم انسان کامل از نظر اسلام بپردازد اما دیدگاههایی وجود دارد که در جامعه متاسفانه تنها به بعد عبادی و مناسکی دین توجه می کند و عمق این عبادات و مناسک و فلسفه آن کمتر مورد توجه است، نظر شما در این باره چیست؟
فقیهی: انجام مناسک و مسیر هدایت را طی کردن نیاز به این دارد که هر انسانی چهار رابطه انسان با خدا، انسان با انسان، انسان با دیگران و انسان با جهان هستی را در نظر بگیرد، در این صورت خواهیم فهمید که تعالیم اخلاقی و روابط حسنه اجتماعی هیچگاه از مناسک و عبادات جدا در نظر گرفته نمی شود. این مساله را از بعد دیگری هم می توان مورد توجه قرار داد و آن اینکه در اسلام به ایمان تاکید زیادی شده است، ایمان به معنای قبول داشتن خداوند و ربوبیت تکوینی و تشریعی خداوند است و لذا اگر فردی ربوبیت تکوینی خدا را بپذیرد اما ربوبیت تشریعی به معنای پذیرش قوانین و ضوابط سعادت بخش خداوند را نپذیرد، مومن نیست و دلیل رانده شدن شیطان از درگاه حق همین مساله بود.
یکی از قوانین الهی، رابطه اخلاقی انسانها با یکدیگر است و می توان گفت بیشترین رفتارهای ما در زندگی دنیوی در ارتباط با دیگران است به عبارت دیگر چگونه تنظیم کردن رفتار خود در ارتباط با دیگران می تواند دیانت ما را حکایت کند و اگر این نباشد تدیّن وجود ندارد.
خداوند متعال انسان را آفریده و برای او حقوقی قائل شده است؛ یک مجموعه از حقوق در ارتباط انسانها با یکدیگر است که یکی دارنده حق و دیگری موظف به اجرای آن حق می شود. به عنوان مثال در روایت داریم که زنی نزد رسول اکرم(ص) حاضر شده و از بی توجهی همسرش شکایت می کند. پیامبر اکرم به منزل آن مرد می آید و می بیند در حال عبادت است، می فرماید:«لا رهبانیت فی الاسلام». بنابراین اگر کسی صرفا به مناسک و عبادت بپردازد اما به دیگر قوانین و ضوابط الهی توجهی نکند در حقیقت آن ایمان واقعی را ندارد و یا ایمانش رشد و تکامل پیدا نمی کند چون ایمان به وسیله شناخت قوی، پذیرش و باور نسبت به مسائل اعتقادی و عمل است.
اگر کسی باور و شناختی را داشته باشد اما عمل نداشته باشد مطلوب نیست و ارزشی ندارد. پس اینکه ما عمل را از مسائل اخلاقی و عبادی و مناسک جدا کنیم در روح اسلام وجود ندارد. در حقیقت هرکاری در طریق سعادت، عبادت محسوب می شود حالا چه نماز بخوانیم و چه حقوق دیگر ابناء بشر را مورد توجه قرار داده و رعایت کنیم حتی اگر کسی نسبت به خودش، عزت خویش را حفظ کند و کاری نکند که ذلیل شود، این هم عبادت است. یا در رابطه با جهان هستی، آن را هدفمند ببیند و جهان هستی را تخریب نکند و بهره مندی مطلوب از آن داشته باشد، عبادت محسوب می شود. بنابراین نمی توانیم مناسک را جدا از اخلاق و حقوق ببینیم و لذا کسانی که این سه را از یکدیگر جدا می کنند درواقع به روح اسلام توجه نکرده اند.
فکر نمی کنید جامعه ما دچار آسیب نگاه تک بعدی به مناسک شده باشد؟
فقیهی: متاسفانه پاسخ به این سئوال مثبت است و دلیلش هم این است که آموزه های درستی را از اسلام کمتر شاهد هستیم یعنی این آموزه ها به صورت گسترده در رسانه ها و مجلات ما کمتر منعکس شده است؛ به مسائل نگرش یک بعدی دارند و تصورشان این است که عبادت تنها منحصر در نماز و روزه و ارتباط با خدا می شود درحالیکه رفتار مطلوب یک فرد با فرد دیگر بر اساس روابط حسنه و عاطفی هم، خود عبادت است و به نوعی رابطه با خدا محسوب می شود.
نکته مهم این است که آنچه اسلام بیان می کند در فطرت انسان است و فطرت انسان همانگونه که گرایش به خدا دارد گرایش به عدالت و حسن اخلاق و رعایت حقوق دیگران هم دارد؛ اینها توامان هستند و نمی توان اینها را از هم منفک کرد گرچه یکسری از غیرعلمای اسلام هستند که اخلاق اجتماعی را ریشه در فطرت انسان نمی دانند اما اسلام معتقد است اخلاق همان فطرت انسان است بنابراین اگر براساس این فطرت عمل کردند سعادتمند می شوند و آن توحید و ایمانشان نسبت به خداوند کامل می شود اما اگر یک بعد را گرفتند و بقیه را رها کردند نظیر یک کاریکاتور می ماند که صورتی را بکشند و بینی درازی را برای آن ترسیم کنند.
عوارض و پیامدهای کاربست تک بعدی و صرفا مناسکی دین چه می باشد؟
فقیهی: این نگرش چندین پیامد و ضرر دارد از جمله جامعه ای که افرادش این نوع نگرش را داشته باشند نمی توانند به سعادت برسند و این بدترین ضرر و آسیبی است که وارد می شود. یا این افراد خیال می کنند با انجام این نوع عبادات، راه به بهشت پیدا می کنند درحالیکه مسیر آنها، جهنم است و مسلما در قعر جهنم خواهند بود، چون یک بعد را توجه می کنند و از ابعاد دیگر غافل می شوند. آسیب بزرگ دیگر این است که صدور این قبیل حرکات از ما مسلمانان سبب می شود دیگران و جامعه غیرمسلمانان، اسلام را تک بعدی ببینند و ضربه به اسلام وارد می سازد. گاهی اوقات ما ادعای اسلام داریم اما ضربه عملی به اسلام می زنیم بخصوص امروزه که همه حرکات و رفتار افراد جامعه در مرعی و منظر جامعه بین الملل است و دشمنان این نقاط ضعف را برجسته می کنند و اسلام ناب را می کوبند.
چگونه می توان تصویر درست و همه جانبه از دین را به نسل جوان منتقل کرده و نشان داد؟
فقیهی: دو راهکار اساسی در آموزه های اسلامی ما وجود دارد؛ اول آنکه جوانان را به فطرت ساده شان توجه بدهیم. همه افراد در خود می فهمند چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است و لذا اگر کار نادرستی انجام دهد، وجدان اخلاقی بر وی نهیب می زند؛ خداوند ادراک خوبی و بدی را به انسان داده است. پس ما هرچقدر بیائیم شناخت فطری انسانها را از فطرتشان بیشتر کنیم و به علم حضوری شان ببریم، دیگر تک بعدی نگاه نخواهد کرد و کمال مطلق را در خداوند می بیند و سعی می کند خود را به صفات کمالیه خداوند نزدیک کند. بنابراین هرچقدر فطرت شناسی کرده و ابعاد فطرت را به انسانها بشناسانیم، مسلما جوانها بیشتر به این سمت می روند چون فطرتشان با مسائل اخلاقی عجین است. نکته دوم اینکه آموزه های اسلامی را آنگونه که هست به صورت همه جانبه ارائه بدهند و نگاه تک بعدی و زاویه ای به این آموزه ها نداشته باشند. به عبارت دیگر در روایات است که خداوند در قیامت از حق خودش می گذرد اما از حق الناس نمی گذرد. این را بفهمیم که «حق الناس» مهم است البته این مساله به معنای سهل گرفتن نماز و واجبات الهی نیست بلکه در روایات است کسی که می خواهد در قیامت مورد شفاعت خداوند و اهل بیت قرار گیرد باید مرضی خدا شود. « مرضی خدا شدن» به این معناست که رابطه همه جانبه با خدا داشته باشد و خدا و قوانین خداوند را قبول داشته باشد .
بنابران آموزه های اسلامی به صورت همه جانبه می تواند جوانان ما را به این سمت و سو ببرد چون اسلام چیزی جز باز کردن فطرت نیست. اسلام دین خاتم است یعنی پاسخگوی نیازهای هدایتی انسان تا روز قیامت است بنابراین همه این نیازها را مورد توجه قرار داده است و ما اگر به صورت کلی اینها را آموزش داده و همه افراد را آنگونه که اهل بیت و خود اسلام بیان کرده اند با اسلام آشنا کنیم، آنگاه این یکجانبه نگری را نخواهیم دید.
نقش علما و روحانیت در وضعیتی که جامعه به آن گرفتار شده است، چیست؟
فقیهی: مسلما مسئولیت این دو راهکاری که مطرح شد با علماست؛ اولا خودشان به این دو راهکار توجه کرده و یکجانبه به اسلام نگاه نکنند که اسلام از این یکجانبه نگری بسیار ضربه خورده است و گروههایی چون داعش و خوارج را پدید آورده و سبب شده تا همه اسلام را با این نگرش ها محک بزنند و این خطرناک است. مسلما علمای راستین اسلام و علمای حوزه اعم از شیعه و سنی که مطالعات عمیقی در آیات قرآن کریم دارند، گستردگی اسلام و همه جانبه نگری اسلام را فهمیده و درک کردند و یکی از مواردی که می تواند خیلی موثر واقع شود آموزش کتابهای دانشمندانی چون شهید مطهری در سطوح دبیرستان و دانشگاه به جوانان است تا این همه جانبه نگری اسلام مورد توجه قرار گیرد.
فکر نمی کنید توجه زیاد به ظاهر دین و بی توجهی به عمق تعالیم دینی در جامعه ما ناشی از نگاه نامناسب برخی و ترویج نامناسب دین باشد؟
فقیهی: منفک کردن ظاهر و باطن دین از یکدیگر اشتباه است. دین فقط حرکات و عبادات نیست بلکه دین مجموعه ای از عواطف، اعتقادات، گرایشهای قلبی و حرکات است مسلما اگر فرد، اعتقاد راسخی به خدا و احکام الهی نداشته باشد عمل هم ندارد و آن عمل هم طوطی وار است و انسان به سعادت نمی رسد اما هرباطنی ظاهری هم دارد و باید ظاهر آن حفظ شود. همانگونه که امام علی می فرماید:«ظاهر گویای باطن انسان است». اگر این ظاهر انسان، ظاهر دینی باشد مانند آنکه نماز را درست و به وقت بخواند، این ظاهر صحیح حکایت از باطن درست می تواند داشته باشد. ما هیچگاه نمی توانیم ظواهر را به خاطر صرفا باطن رها کنیم مگر در مواردی که مساله جانی به وجود آید مانند آنچه که برای عمّار به وجود آمد. به او گفتند که«احد» نگو. او به پیامبر مراجعه کرد که کسب تکلیف کند، پیامبر فرمود:« این اظهار را نکن». به خاطر اینگونه مسائل گاهی انسان ظاهر را فدای باطن می کند اما این به آن معنا نیست که به ظاهر بها دهیم و باطن را رها کنیم.
در جامعه ما افرادی هستند که دارای ظاهر خوب و مقبول و متدیّنی هستند حتی نماز شب آنها ترک نمی شود اما در باطن عملشان اشکال دارد ، این را چطور تحلیل می کنید؟
فقیهی: این بخاطر این نیست که ظاهر و باطنش یکی نیست بلکه به خاطر توجه یک بعدی به دین است، نمی داند اختلاس حرام است چون جاهل هستند رفتاری انجام می دهند که دشمنی با خودشان است. درواقع این بخاطر جهلشان است یعنی می توانند بفهمند اختلاس و ظلم بد است اما خود را به نفهمی زده و خود را به این ظواهر راضی می کنند اما اگر به وجدان اخلاقی و فطرتشان برگردند خواهند دید که چقدر اشتباه می کنند.
همه این افراد می توانند نجات پیدا کنند. ما هیچگاه نباید امیدمان را از دست بدهیم منتها راهکار را باید پیدا کرد؛ اگر کسی در مراحل اولیه انحراف باشد، زود می توان او را برگرداند اما اگر این انحراف عمیق شده باشد، برگرداندن او مشکل است اما محال نیست. لذا اگر آموزه های مناسب و راهکارهای آموزشی مناسبی داشته باشیم، خواه ناخواه می تواند تاثیرگذار باشد و البته در روایتی از امام علی(ع) داریم که می فرماید شما باید از راه میل و خواسته شخص وارد شوید تا آن گناهان و غیرطبیعی ها را از بین ببرید. که این نیاز به آموزه های طبیعی و منظمی دارد و باید دین را کامل و منطبق با فطرت ارائه دهیم.
- 13
- 3