به گزارش نامه نیوز، محمود کریمی یکی از مداحان معروف و البته سیاسی است. متولد سال ۱۳۴۷ و فرزند شهید است. نوحه خوانی را از کودکی و در اصفهان آغاز کرد و آنطور که خودش می گوید از این راه امرار معاش نمی کند. در بازار سنگ مشغول است خودش هم گفته «در کار سفال هستم، تولید سفال و آجر». محمود کریمی پیش از اینکه در مداحی چهره شود، بنایی و نجاری و کارگری را هم تجربه کرده است.
بعد از آن نوحه مشهور «عمو جون» به حلقه مداحان سرشناس راه پیدا کرد. مقر اصلی او حسینه امامزاده علی اکبر چیذر است. کریمی شاگرد حاج منصور ارضی است و خودش می گوید: « رابطهام با آقايان حداديان و طاهري و حاج منصور استاد و شاگردي و پدر فرزندي است. در واقع رابطه مريد و مرادي با حضرت آقاست. رابطه حاج منصور ارضي با من رابطه استاد شاگردي و پدر فرزندي است. ممكن است در مواردي نظري به حاج منصور بدهيم. ايشان هم درباره آن مساله فكر مي كنند و مي پذيرند».
کریمی یکی از مداحان سیاسی تهران است و در سال ۸۴ در کنار سعید حدادیان ، حاج منصور ارضی و عبدالرضا هلالی و ۱۰۰ مداح دیگر از کاندیداتوری «بسیجی ولایی دکتر محمود احمدی نژاد» حمایت کرده بود. چهار سال بعد یعنی در انتخابات ۸۸ نیز همچنان حامی احمدی نژاد و در تجمع هواداران او شرکت داشت.
محمود کریمی اعتقاد دارد که مداح باید در سیاست دخالت و اظهار نظر کند. او در سال ۹۱ در یک مصاحبه تسنیم گفته بود: «در پاسخ به آقایانی که میگویند مداحان نباید در کار سیاست دخالت کنند من پاسخ میدهم که خودشان در سیاست دخالت نکنند چون این حرفشان از بیسوادی سیاسیشان نشأت میگیرد بهتر است به کار خودشان برسند. چون ما این بینش را داریم که در سیاست اظهار نظر کنیم، ولی آنها ندارند».
کریمی در مصاحبه ای با هفته نامه مثلث نیز در همین باره گفته بود: « همه سياسي باشند، من نباشم؟ من كه بلندگو دارم و با جوانها ارتباط دارم، سياسي نباشم؟ من كه يكي از مستمعينم شهيد احمدي روشن بود، نبايد سياسي باشم؟ هيات يعني اين، نه قيمه و قمه!»
یک سال بعد از اینکه از بینش سیاسی خود و هم صنفانش سخن می کند، یک باره خبرساز شد. نه واسطه یک اظهار نظر سیاسی بلکه به واسطه یک اتفاق عجیب. این ماجرا سرو صدای بسیاری به پا کرد اما برای کریمی دردسر نشد. آنطور که محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه روایت کرد، ماجرا از این قرار بود که « دو دستگاه پژو ۲۰۶ و یک دستگاه مزدا ۴۰ در بزرگراه در حال حرکت بودند که براساس اظهارات رانندگان بعد از اینکه خودروها وارد تونل می شوند یکی از خودروها سبقت گرفته و بقیه خودروها پشت این خودرو در حال حرکت بودند.
خودروی حامل محمود کریمی همراه با راننده و دو نفر از اعضای خانواده وی پشت این خودرو در حال تردد بوده است.راننده ای که از محمود کریمی شکایت کرده در اظهارات گفته خودروی آقای کریمی چند بار چراغ زد که من کنار بروم و من از خط وسط گذشتم ولی فکر کرد که می خواهم مانع حرکت آنها شوم برای همین چند تیر هوایی شلیک کرده و یک تیر هم به رکاب خودروی من برخورد کرد.
خودروی که مورد اصابت تیر قرار گرفته حامل راننده و همسرش بوده است که به کنار جاده آمده و با راننده و آقای کریمی صحبت می کند و وقتی مداح تهرانی را می شناسد خداحافظی کرده و می رود. آن دو ماشین دیگر هم متوقف می شوند و به سمت آقای کریمی می آیند و وقتی وی را می بینند با خوبی و خوشی عذر خواهی کرده و از هم جدا می شوند.
نکته قابل توجه این است که راننده ای که مورد اصابت گلوله قرار گرفته خطاب به محمود کریمی می گوید من اگر بخواهم آنرا تعمیر کنم می گویند که تیر خورده است برای همین قرار می گذارند که به کلانتری رفته و این اظهارات را ثبت کنند».
ناگفته نماند که خانه مداحان در واکنش به این ماجرا بیانیهای صادر کرد و نشانه گرفتن هیئت های عزاداری و اصل و فلسه قیام عاشور را در پس پرده این ماجرا دانست.
شاکی این پرونده از شکایت خود گذشت و داستان به خیر و خوشی تمام شد.
تریبون مداحی به کریمی که اتفاقا علاقمند به اظهارنظرهای سیاسی است این فرصت را داده تا نظرات و انتقادات خود را بیان کند. مثلا در مراسم تشییع پیکر ۱۷۵ غواص کشته شده در عملیات کربلای چهار در میدان بهارستان تهران، مسولان دولتی را خطاب قرار داد و گفت: « مردمی که در وسط جنجال هستهای در این مراسم حاضر شدهاند آمدهاند به کسی که میرود و مینشیند و میگوید توافق هستهای کمتر از شهادت نیست، بگویند که اگر مردی یک ساعت بیا در شلمچه، اگر مردی یک ساعت بیا در هور، اگر مردی یک ساعت بیا در بید مجنون. اینجا مینشینی و توافق هستهای و آب این مملکت را به تحریم ربط میدهی. اگر عرضه نداری برو کنار».
او در همین مراسم به دیدار علی لاریجانی با هیات اروپایی واکنش نشان داد و گفت: «این جوانان آزاده ما، آن جوان ۱۶ ساله ما،وقتی اسیر شد و در اسارت بود وقتی آن خانم خبرنگار با سر باز رفت جلو تا با او مصاحبه کند، گفت بسما... الرحمن الرحیم. روحا... به ما یاد نداده با آدم بیحجاب مصاحبه کنیم. برو هر وقت حجاب بر سر کردی برگرد.
مسئولان ما چگونه به خود اجازه میدهید در نظام جمهوری اسلامی، حالا در بیرون هرکاری میکنید خودتان میدانید و خدای خودتان، آن هم اجازه نمیدهیم بهتان. مسئولی که در جمهوری اسلامی به خاطر پز دادن مقابل یک دیپلمات با هزار قلم آرایش و سر باز و فقط یک کلاه نمادین بر روی سر میروی و با او حال و احوال و مذاکره میکنی، خاک بر سرت بیغیرت».
ناگفته نماند که به کار بردن این عبارات خطاب به مسئولان ارشد کشور مورد اعتراض رسانه ها قرار گرفت. به عنوان مثال روزنامه ابتکار نوشت: « آنچه این مداح در مراسم بر زبان آورد، براساس قانون مجازات اسلامی مصداق هتک حرمت و توهین به مسئولان قوه مجریه و قوه مقننه محسوب میشود که حتماً قابل برخورد قانونی است».
- 12
- 7