جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۲۴ - ۲۷ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۳۰۸
فرهنگ و حماسه

۲۷ دی ماه سال ۱۳۶۵ سالروز هجوم وحشیانه رژیم بعثی عراق به دانشگاه تبریز

محمدحسین حسین‌زاده,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
۲۷ دی ماه سال ۱۳۶۵ در تقویم دانشگاه تبریز سالروز هجوم وحشیانه رژیم بعثی عراق به دانشگاه و بمباران دانشکده فنی این دانشگاه نام گرفته است. در سال ۱۳۶۵ تعدادی از دانشجویان و کارمندان دانشگاه تبریز در زمینه ساخت مهمات در کارگاه دانشکده فنی این دانشگاه در ساعات غیردرسی در حال تولید بخشی از تسلیحات موردنیاز رزمندگان در جبهه‌ها بودند.

به گزارش ایسنا، این اقدام از اوایل دی‌ماه سال ۱۳۶۵ شروع شده بود و نهایتا در روز ۲۷ دی‌ماه همان سال در حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب با همکاری منافقان مورد هجوم وحشیانه رژیم بعثی قرار گرفت و در نتیجه‌ی این هجوم وحشیانه، ۲۲ نفر از دانشجویان مشغول در کارگاه شهید و ۸ نفر نیز مجروح شدند.

 

پرونده جنگ برای خیلی‌ها هنوز بسته نشده است. ایثارگرانی که شیمیایی شده‌اند در هر دم و بازدم رنج می‌کشند.آنان شهید زنده‌اند که دار و ندارشان را برای آرامش ما فدا کردند و همچنان در گوشه‌ای با مجروحیت‌شان می‌جنگند.

 

محمدحسین حسین‌زاده، رئیس اسبق جهاد دانشگاهی آذربایجان‌شرقی و مسئول نمایندگی ایسنا در این استان، در زمان بمباران ۲۷ دی، یکی از مسئولان کارگاه فنی دانشگاه تبریز بود. وی که در دوران جنگ تحمیلی شیمیایی شده بود پس از تحمل چندین سال درد و رنج ناشی از جراحات شیمیایی، عصر روز دوم اردیبهشت ماه سال ۹۵ در بخش مغز و اعصاب بیمارستان امام رضا(ع) تبریز در پی خونریزی مغزی جان به جان آفرین تسلیم کرد.

 

حسین‌زاده در آخرین گفت‌وگویی که در خصوص بمباران روز ۲۷ دی ماه با خبرنگار ایسنا انجام داده بود، می‌گوید: «آن روز ساعت ۲۲ برای آوردن قند و وسایل دیگر به خوابگاه رفتم، همین که به خوابگاه رسیدم بمباران شروع شد، اصلا احتمال نمی‌دادم کارگاه بمباران شود که یک بمب اصابت کرد جلوی خوابگاه کوی قدس، یکی روی دیوار بیمارستان امام خمینی(ره)، یکی زمین فوتبال و دیگری متأسفانه روی کارگاه فنی دانشگاه.

 

بدون اطلاع از اینکه کارگاه بمباران شده، تصمیم گرفتم به کمک مجروحان بیمارستان امام خمینی (ره) بروم، بعد که رفتم دیدم کارگاه آتش گرفته است باور نمی‌کردم، از روی نرده‌ها پریدم. نمی‌دانستم از چه راهی وارد کارگاه شوم، وارد کارگاه که شدم دیدم بچه‌ها آه و ناله می‌کنند. خدایا این جا چه شده است! ۲۲ نفر از ۳۴ نفر، شهید شده بودند و واقعأ صحنه دلخراشی بود. دوستانم را از دست داده بودم...»

 

«برخی‌ها همچون شهید بزرگوار محسن محمد غریبانی، ایستاده شهید شده بودند، صحنه‌ی بسیار دلخراشی بود، همین الان هم مرور آن خاطرات بسیار سخت و رنج‌آور است، یکی دستانش قطع شده بود، یکی سرش ... . بعد از چند دقیقه مردم عادی هم رسیدند. در کارگاه وسایل آتش‌نشانی بود ولی نتوانستیم آتش را خاموش کنیم.

 

نمی‌دانستیم که باید چکار کنیم، بچه‌های اورژانس رسیدند و شهداء و مجروحان را تخلیه کردند. بخاطر کمبود سردخانه، شهداء را در راهروهای بیمارستان امام خمینی (ع) قرار دادند و از من خواستند آن بزرگواران را شناسایی کنم. من همه را می‌شناختم، ولی در آن لحظه اسم کسی به ذهنم نمی‌رسید. حتی شهدایی که سر نداشتند و نصف شده بودند را هم شناختم چون هر روز با هم بودیم و اندام و لباس‌هایشان تعریف خاصی برایم داشت، ولی با این حال هر چقدر فکر کردم اسمشان به ذهنم نرسید...»

 

این ناگفتنی‌ها را به خاطر شهداء هم که شده باید بگویم. «سالهاست که شهدای بمباران ۲۷ دی را شهید درجه دو حساب می‌کنند این در حالی است که تمامی بچه‌ها رزمنده بودند و لشگر عاشورا آن‌ها را برای ساخت مهمات جنگی پذیرش کرده بود. جالب است وقتی برای تشییع پیکر شهید سید محسن جواهری به اصفهان رفتم، می‌خواستند پیکر مطهر این شهید را در قطعه بمباران شده‌ها تدفین کنند که گفتم اگر بمیرم هم اجازه نمی‌دهم.

 

باید پیکر این شهید را در قطعه شهدا دفن کنند که پدر این شهید بزرگوار به من گفت: «پسرم، تو رفیق فرزند من هستی و حق زیادی بر گردنش داری، اگر پسرم بهشتی باشد، حتی در زباله گاه هم دفنش کنند بازهم خداوند او را به بهشت می‌فرستد و اگر پسرم بهشتی نباشد، در قطعه شهدا هم دفن شود، خداوند او را جای دیگری می‌فرستد» هم حرف عارفی بود و هم حرف منطقی، من هم کوتاه آمدم.

 

«برای برگزاری مراسم تشییع شهداء به شهرهای سیرجان، لارستان، رشت و ... رفتم. خانواده این عزیزان به خوبی و با گشاده رویی از من استقبال می‌کردند و نوع رفتار آنان نشانگر این بود که خانواده‌های شهداء نیز افراد بسیار فهیم و باسوادی هستند. گاهأ رفتارهای عجیبی نشان می‌دادند که با خود می گفتم مگر می‌شود انسان تا این حد فهیم و خدایی باشد؟! جالب است گاهأ برای اینکه من ناراحت نشوم، پیش من گریه و زاری نمی‌کردند. در خصوص این نوع رفتارها خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که این تربیت خانواده‌ها است که یک فرد را به درجه ایثار و شهادت می‌رساند».

 

«ما همه دانشجو بودیم در موقع امتحانات هم، تا صبح در کارگاه کار می‌کردیم. شهدای بمباران ۲۷ دی هیچ وقت پست و مقامی نداشتند، ریالی حقوق نمی گرفتیم. یک پیکان داشتیم که ۱۱ نفری سوار آن می‌شدیم و تمام فکرمان این بود که با امکانات کم، کارهای بزرگی انجام دهیم تا شرمنده رزمنده‌ها نشویم...»

 

«بمباران ۲۷ دی بسیار وحشتناک بود. این بزرگواران به شکلی شهید شدند که در کارگاه دنبال تکه‌های بدنشان بودیم و یادم می آید در کفن شهیدی یک دست وجود داشت و در کفن شهید دیگری سه دست.

 

از حسین زاده پرسیدیم، چرا روز ۲۷ دی در تقویم رسمی کشور ثبت نشده است؟ فکر نمی‌کنید روزی این اتفاق و آن شهداء فراموش شوند؟ اظهار کرد: «کوتاهی از ما بود که نتوانستیم این روز را در تاریخ ثبت کنیم. به نظرم من باید محل بمباران را بازسازی نمی‌کردند تا همه ساله دانشجویان با دیدن این محل، بدانند که در چه دانشگاهی تحصیل می‌کنند و جا پای چه دانشجویان بزرگواری می‌گذارند که متاسفانه این اتفاق انجام نگرفت.»

 

«من؟ جایگاه من بسیار پایین‌تر از جایگاه شهداء و خانواده‌هایشان است. فقط به جوانان این کشور می‌گویم که دنبال کسب علم باشند؛ چرا که تمامی مشکلات بخاطر جهالت گریبانگیر آدم می شود...»

 

 

  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش