کودک همسری در ایران پدیده جدیدی نیست. این بغض فروخورده درد مشترک زنان زیادی از سرزمین ما در نسلها و زمانهای مختلف بوده و هنوز هم ادامه دارد. کافی است پای صحبتهای کودک همسرهای دیروز و زنان مسن یا میانسال امروز بنشینیم. خاطرات و حرفهایشان بیشتر از آن که مراسم ازدواج و تشکیل خانواده را در ذهن مجسم کند، خشونت، اجبار و حتی تجاوز را برای شنونده تداعی میکند.
کودک همسری که برخی آن را مادر بسیاری از آسیبهای خانوادگی میدانند، مدتهاست که مورد توجه فعالان اجتماعی و فعالان حقوق زنان و کودکان قرار گرفته است.نخستین هشدارها درباره ازدواج کودکان به سال ۱۳۸۵ باز میگردد که گزارشهایی درباره ازدواج بیش از ۳۳ هزار دختر زیر ۱۵ سال منتشر شد. چهار سال بعد وقتی نتایج سرشماری ملی منتشر شد، رسانهها گزارش دادند که ۴۲ هزار کودک در زمان ازدواج ۱۰ تا ۱۴ سال داشتهاند. نکته اسفناکتر این بود که در سال ۱۳۸۹، گزارش شد که ۷۱۶ مورد ازدواج زیر ده سال هم صورت گرفته که نسبت به سال ۱۳۸۶، حدود دو برابر شده بود.انتشار این آمارهای تلخ سبب شد که در دهه گذشته بحثهای جدیتری درباره حقوق کودکان و کودکهمسری در کشور مطرح شود و برخی از فعالان حقوق کودک و فعالان مدنی تلاش کنند سایه ازدواج و عروسی را از سر کودکان این کشور بردارند.
افزون بر فعالیتهای مدنی فعالان مدنی و اجتماعی، در چند سال اخیر نمایندگان مجلس نیز به این حوزه ورود پیدا کرده و دنبال ایجاد محدودیت برای این پدیده هستند. نمونه بارز این اقدامات،لایحه افزایش سن قانونی ازدواج بود که از سوی نمایندگان زن مجلس ارائه شد اما سال گذشته به دلیل مخالفت برخی از مردهای بهارستان از سوی کمیسیون قضایی مجلس رد شد تا کودکان زیادی در این چرخه بلعیده شوند. بر اساس این لایحه ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال به طور کلی ممنوع میشد و دختران بین ۱۳ تا ۱۶ ساله با قیودی مانند اجازه ولی اجازه ازدواج پیدا میکردند. سن ازدواج پسران هم در این لایحه ۱۸ سال در نظر گرفته شده بود. اما مجلس با رد این لایحه نگذاشت جامه قانون بر تن کند..
قانون ایران ازدواج دختران زیر ۱۳ سال و ۱۵ سال را منوط به اجازه ولی و حکم دادگاه کرده است اما آنچه در واقعیت اتفاق میافتد هیچ تناسبی با این قانون ندارد. بر اساس آمارها سازمان ثبت احوال ایران از سال ۹۲ تا ۹۶ هزار دختر زیر ۱۰ در ایران ازدواج کردهاند. در همین بازه زمانی ۱۹۲هزار و ۸۴۰ دختر زیر ۱۴ساله ازدواج کردهاند.
سریال ازدواج کودکان در کشور همچنان ادامه دارد و هر از گاهی خبری از آن بر چهره جامعه چنگ میاندازد. تازهترین آن که در کشور خبرساز شد . انتشار ویدیویی از ازدواج یک دختر ۱۰ ساله با مردی ۲۲ ساله کهگیلویه و بویراحمدی بود که در شبکههای اجتماعی خشم و انتقاد بسیاری برانگیخت. انتقادهایی که در نهایت به ابطال این عقد با دخالت مقامهای قضایی کشورمنجر شد، اما این به معنای پایان کودک همسری در ایران نیست.
سالانه کودکان زیادی در گوشه و کنار کشور و به دور از هیاهوی رسانهای با چشمانی حیرت زده از دنیای کودکی به دنیای بزرگسالی پرتاب میشوند و به اجبار پا در مسیری میگذارند که با رویای کودکیشان فرسنگها فاصله دارد. قصه تلخ ماجرا آنجاست که تعداد این ازدواجها که گویی کودکان را به مسلخ میبرد نه تنها روند نزولی ندارد که رو به افزایش است.
شهلا اعزازی، مدیر بخش مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران پیشتر گفته بود ازدواج کودکان در شهرها بیشتر از روستاهاست و تعداد آن هم در حال افزایش است. صحبت های اعزازی نشان داد ازدواج کودکان در ایران برخلاف آنچه تصور میشود فقط محدود به روستاها و شهرهای کمجمعیت نمیشود، بلکه این موضوع پدیدهای است که در سراسر کشور رواج دارد.
برخی فرایند ممنوعیت ازدواج کودکان را به حساسیتهای مذهبی گره میزنند و معتقدند برخی از محافظهکاران در کشور عقبنشینی از سنتهایی مانند ازدواج زودهنگام را به چراغ سبز نشان دادن و به رسمیتشناختهشدن الگوهای دیگر و سبکهای متفاوت زندگی در کشور است. از نگاه آنان همچنان که ازدواج دختران ۹ ساله زمانی نهچندان دور، مثلا ۵۰ سال پیش نه تنها مذموم که قسمتی از شیوه زندگی مردم بود ه است امروز هم میتوان به همان شیوه زندگی کرد. قسمت تلخ ماجر آنجاست که برخی از زنان که در صندلی دفاع از زنان تکیه دادهاند به جای دفاع از حقوق کودکان و همجنسهای خود به این خشونت چراغ سبز نشان میدهند. نمونه آن مینو اصلانی، رئیس بسیج زنان، زمانی که تلاش میشد که ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی که راه را برای ازدواج کودکان از طریق «اذن پدر» باز میگذاشت، اصلاح کنند.از مهمترین چهرههای مخالف اصلاحات در این زمینه بود و تلاش برای حذف «اذن پدر و شرط سنی» از شروط ازدواج دختران را «جنگ با خدا» نامید.
زهرا آیتاللهی، رییس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی هم از دیگر چهرههای مهم مخالف با این تلاشها بوده است. او گفته باید به نیازهای جنسی کودکان ۱۳ساله هم توجه شود و «اگر بلوغ جنسی زودتر از ۱۳ سال اتفاق افتاد، باید آن فرد یاد بگیرد خودش را کنترل کند و بعد از ۱۳ سال تن به ازدواج دهد.»
در حالی برخی به دنبال پایان نیافتن سریال عروس شدن کودکان در خانههای فقر زده کشور هستند که در بسیاری از کشورهای جهان ازدواج افراد با سن کمتر از هجده سال غیرقانونی تلقی میشود و برقراری رابطه جنسی فرد بالاتر از هجده سال با کودک زیر هجده سال جرم است.
اگر چه مخالفتهای قانونی با افزایش سن ازدواج کودکان همچنان ادامه دارد و برخی نیز از مخالفت مراجع تقلید برای افزایش سن ازدواج سخن میگویند، اما برخی از مذهبیها و حتی برخی از مراجع تقلید نه تنها از کودک همسری دفاع نمیکنند بلکه حتی آن را حرام اعلام کردهاند. چند روز پیش آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در پاسخ به پرسشی درباره ازدواج در سن زیر ۱۳ سال تاکید کرد: در عصر و زمان ما عملا ثابت شده که این ازدواج ها به مصلحت دخترها و پسرها نیست و دارای مفاسدی است و با توجه به این که غبطه و مصلحت باید رعایت شود این گونه ازدواج ها باطل است و اعتباری ندارد.
متن پرسش و پاسخ آیت الله «ناصر مکارم شیرازی» با عنوان «حکم ازدواج در سن زیر ۱۳ سال» که در پایگاه اطلاع رسانی این مرجع عظام تقلید در بخش استفتائات منتشر شده ، بدین شرح است:
پرسش : آیا ازدواج در سن زیر ۱۳ سال حرام است؟
پاسخ : در گذشته این اجازه به اولیاء داده می شد که حتی برای صغیر همسری انتخاب کنند و معمولا مشکلی ایجاد نمی شد ولی در عصر و زمان ما عملا ثابت شده است که این ازدواج ها به مصلحت دخترها و پسرها نیست و دارای مفاسدی است و با توجه به اینکه غبطه و مصلحت باید رعایت شود این گونه ازدواج ها باطل است و اعتباری ندارد. نسبت به آنچه در گذشته انجام شده اگر در آن زمان واقعا مفسده ای نداشته و غبطه صغیر رعایت شده محکوم به صحت است.
البته این بار اول نیست که آیتالله مکارم شیرازی مخالفت خود را صریحاً با کودک همسری نشان میدهد. در ملاقات اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس با مراجع عظام قم که همزمان با آغاز به کار مجلس دهم، اتفاق افتاد آنان با حضور در بین مراجع عظام قم به طرح معضل کودک همسری هم پرداختند. آیت الله مکارم شیرازی درباره این مساله تلویحا عنوان کرده بود : بلوغ عقلی باید جایگزین بلوغ جسمی شود. وی همچنین عنوان کرده بود: از زمانی که مادربزرگ من در ۹ سالگی ازدواج میکرد، مدت زیادی است که گذشته است.
لازم به ذکر است که سخنان مراجع عظام به دلیل جایگاه مذهبی و اجتماعی که در بین مردم دارند، حجت است و مخالفت مراجع برای نقطه پایان گذاشتن بر اغلب بحثها کافی است.
ستاره لطفی
- 14
- 1