امام خميني(ره): تقليد در احكام، عمل كردن به دستور مجتهد است، و از مجتهدى بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعهي دوازده امامى و حلالزاده و زنده و عادل باشد و نيز بنا بر احتياط واجب بايد از مجتهدى تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين ديگر اعلم باشد، يعنى در فهميدن حكم خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد.
حاشيههاي ساير مراجع:
(۱) حضرت آيتالله اراكى: يعنى عملش را به استناد فتواى او انجام دهد...
حضرات آيات گلپايگانى و صافى: تقليد در احكام، ياد گرفتن فتواى مجتهد است با التزام به عمل به آن...
حضرت آيتالله تبريزى: تقليد در احكام، اعتماد كردن به دستور مجتهد در هنگام عمل يا بعد از آن است...
(۲) حضرات آيات گلپايگانى و صافى: و عادل كسى است كه با ملكهي عدالت كارهايي را كه بر او واجب است به جا آورد و كارهايي را كه بر او حرام است ترك كند، و ملكهي عدالت عبارتست از حالتى كه وادار كند انسان را به اطاعت و ترك معصيت و نشانهي آن اين است كه اگر از اهل محلّ يا همسايگان او يا كسانى كه با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، خوبى او را تصديق نمايند.
حضرات آيات خويي، سيستانى، تبريزى: (تبريزى: و نيز معتبر است سابقهي فسق معروفى بين مردم نداشته باشد و از مجتهدى كه تقليد مىشود، غير از اوصاف ذكر شده امر ديگرى معتبر نيست) و عادل كسى است كه كارهايي را كه بر او واجب است، به جا آورد و كارهايي را كه بر او حرام است ترك كند، و نشانهي عدالت اين است كه در ظاهر شخص خوبى باشد، كه اگر از اهل محلّ يا همسايگان او يا كسانى كه با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، خوبى او را تصديق نمايند ..
حضرت آيتالله فاضل: و مقصود از عدالت آن است كه قدرت نفسانيهاى بر انجام واجبات و ترک گناهان كبيره داشته باشد ..
(۳) [عبارت «بنا بر احتياط واجب» در رساله آيت الله اراكى نيست]
(۴) حضرت آيتالله فاضل: احتياط واجب آن است كه مرجع تقليد حريص به دنيا نباشد...
[قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: خويي، گلپايگانى، صافى، تبريزى و سيستانى نيست]
(۵) حضرت آيتالله اراكى: بنا بر احتياط واجب، در مسائلى كه مىداند فتواى اعلم با غير اعلم اختلاف دارد و هم چنين در مسائل محدودى كه مىداند در يكى يا بعضى از آنها اختلاف فتوىٰ دارند (شبههي محصوره) بايد از اعلم تقليد كرد. [پايان مسأله]
حضرات آيات گلپايگانى، صافى: مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند در صورت علم به مخالفت فتواى او با فتواى غير بنا بر احتياط واجب بايد غير، اعلم از او نباشد مگر آن كه فتواى غير اعلم موافق با احتياط باشد (صافى: يا فتواى اعلم شاذ و نادر باشد كه در اين صورت بايد به قولى كه احوط است عمل نمايد) و اعلم...
حضرات آيات خويي، تبريزى، سيستانى: در صورتى كه اختلاف فتوى بين مجتهدين در مسائل محلّ ابتلاء و لو اجمالًا معلوم باشد لازم است مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند، اعلم باشد...
حضرت آيتالله فاضل: لازم است از مجتهدين ديگر اعلم باشد...
حضرت آيتالله نورى همداني: بنا بر اقوى در صورت علم به مخالفت فتواى او با فتواى غير در مسائل مورد احتياج، او بايد اعلم باشد مگر آن كه فتواى غير اعلم موافق با احتياط باشد و اعلم...
(۶) حضرات آيات خويي، تبريزى: بهتر باشد.
حضرت آيتالله سيستانى: تواناتر باشد.
حضرت آيتالله فاضل: در فهميدن حكم خدا از همهي مجتهدين عصر خودش عالمتر باشد [و] يكى از راههاى شناخت عدالت، حُسن ظاهر است يعنى با او رفت و آمد و معاشرت داشته باشد و در شرايط مختلف او را ديده باشد كه مسائل شرعى را رعايت مىكند و يا همسايگان و اهل محل خوبى او را تصديق كنند.
حضرت آيتالله بهجت: مسأله تقليد از مجتهدى كه مرد، بالغ، عاقل، شيعهي دوازده امامى، حلالزاده، آزاد، زنده و عادل باشد جايز است و بنا بر اظهر بايد از مجتهدين ديگر اعلم باشد يعنى در استنباط احكام الهى تواناتر باشد و يا اينكه از نظر علمى و اجتهاد مساوى ديگر مجتهدين باشد و در صورتى كه شناختن اعلم يا بدست آوردن فتاواى او مشكل باشد (مستلزم عسر و حرج باشد) مىتواند با رعايت الاعلم فالاعلم و ساير شرايط، از غير اعلم تقليد نمايد.
حضرت آيتالله مكارم: مسأله حقيقت تقليد در احكام استناد عملى به دستور مجتهد است، يعنى انجام اعمال خود را موكول به دستور مجتهد كند. مجتهدى كه از او تقليد مىكند بايد داراى صفات زير باشد: مرد، بالغ، عاقل، شيعهي دوازده امامى، حلالزاده و هم چنين بنا بر احتياط واجب عادل و زنده باشد. (عادل كسى است كه داراى حالت خداترسى باطنى است كه او را از انجام گناه كبيره و اصرار بر گناه صغيره باز مىدارد) [و] در مسائلى كه مجتهدين اختلاف نظر دارند بايد از «اعلم» تقليد كند.
حضرت آيتالله زنجانى: مسأله تقليد به معناى پيروى كردن از ديگرى در عقيده يا عمل مىباشد، و در احكام دينى، از كسى بايد تقليد كرد كه داراى اين شرايط باشد: ۱ مرد باشد. ۲ بالغ باشد. ۳۳ عاقل باشد. ۴ شيعه دوازده امامى باشد. ۵ حلال زاده باشد. ۶ عادل باشد، يعنى از گناهان كبيره، مانند: دروغ، غيبت، تهمت، آدمكشى، ربا خوارى، ترك نماز و ترك روزه ..، از روى ملكه اجتناب كند و مراد از ملكه؛ حالت نفسانى است كه انسان را به ترک گناه وادار مىكند، گناه صغيره نيز با اصرار بر آن، گناه كبيره محسوب مىگردد نشانه عدالت اين است كه در ظاهر شخص خوبى باشد.
يعنى اگر از اهل محل يا همسايگان او يا كسانى كه با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، بگويند: ما خلاف شرعى از او سراغ نداريم. ۷ مجتهد باشد. ۸ در صورتى كه احتمال اختلاف بين مجتهدين را در مسائل مورد ابتلا بدهد، بايد مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند اعلم باشد، يعنى از تمام مجتهدهاى زمان خود حكم خدا را بهتر بفهمد، و برترى اين مجتهد از ساير مجتهدين بايد به گونهاى باشد كه متعارف افراد اهل فضل بتوانند آن را تشخيص دهند، و اگر هيچ يك از مجتهدين چنين برترى نداشته باشند از هر يك از مجتهدين طراز اوّل مىتوان تقليد نمود. ۹ موثّق باشد، يعنى اشتباهش از متعارف بيشتر نباشد و كسى كه حريص به دنيا باشد غالباً موثق نمىباشد، زيرا حبّ شديد به دنيا باعث اشتباه زياد در تشخيص مىگردد. ۱۰ با تفصيلى كه در مسأله دهم خواهد آمد زنده باشد.
- 20
- 3