ابراهیم کریمی، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، در نشستی خبری در اتحادیه ناشران و کتابفروشان از برنامههای این اتحادیه همزمان با سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران که از ۲۳ تا ۳۰ آبانماه برگزار میشود، گفت.
او در ابتدای این نشست خبری با اشاره به برنامههای اتحادیه ناشران و کتابفروشان در هفته کتاب، توضیح داد: «اولین برنامه ما روز چهارشنبه، ۲۴ آبانماه، همزمان با روز کتاب و کتابخوانی خواهد بود و در این روز نشستی صنفی در باشگاه دانشگاه تهران برگزار خواهیم کرد تا اعضای صنف اعم از ناشران، توزیعکنندگان کتاب و کتابفروشان به بیان مسائل و مشکلات خود بپردازند و بتوانیم با همفکری، جمعبندی و مطالعه این نکات در هیئتمدیره اتحادیه، با کمک یکدیگر کارها را بهتر پیش ببریم. این نشست، نشستی خانوادگی و صنفی است. ضمن اینکه در روزهای اخیر بابت فعالیتهای برخی مسئولان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگرانیهایی ازسوی برخی همکارانمان مطرح شده که پیشبینی میکنیم این مسائل نیز در نشست مذکور مطرح و راهحلی برای آنها اندیشیده شود. باتوجه به اینکه آخرین نشست اینچنینی مربوط به چهار سال پیش است، امیدواریم شاهد ثمرات آن باشیم.»
ابراهیم کریمی با بیان اینکه «برنامه دیگر به اختصاص تخفیفی ویژه توسط کتابفروشیها برای خریداران در هفته کتاب (۲۳ تا ۳۰ آبانماه) مربوط است»، ادامه داد: «این تخفیف با تخفیفهای فریبندهای که این روزها در پیادهروها، ایستگاههای مترو و امثالهم با آن مواجهایم، متفاوت است. در این تخفیفهای فریبنده عموماً به ارائه آثاری نازل، با کیفیت پایین با تخفیفهای بعضاً ۵۰ درصدی و بیشتر پرداخته میشود اما در تخفیف مورد اشاره آثاری جدی و معتبر با تخفیف ۲۰ درصدی توسط کتابفروشیهای عضو اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران عرضه خواهد شد. دیگر برنامه ما، کتابگردی خواهد بود که طی آن طبق سنت هرساله از همه مسئولان فرهنگی کشور خواهیم خواست تا به همکاری با اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران بپردازند، ضمن اینکه اعضای اتحادیه و پیشکسوتان صنف نیز در این برنامه حضور خواهند داشت. این برنامه بهشکل مستمر در طول هفته کتاب برگزار خواهد شد اما جزئیات آن هنوز معین نشده است.»
او در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران حاضر در نشست که در مورد وضعیت بحث کتابهای قاچاق پرسید، گفت: «این کار طی سالهای گذشته در کارگروه صیانت اتحادیه انجام میشد و فعالیت گسترده و چشمگیری نیز صورت گرفت. بهگونهایکه حدود یکمیلیون جلد کتاب غیرمجاز توقیف و درنهایت امحاء شد، اما در دولت سیزدهم کارگروهی بهنام کارگروه ساماندهی بازار کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت و نمایندگانی از اتحادیه نیز در آن حاضرند و هرچند مطالعات و بررسیهایی صورت گرفته، اما هنوز اقدامی عملی انجام نشده است.» او در مورد وضعیت بساطگستران کتاب در راسته خیابان انقلاب هم توضیح داد: «این مسئله نیز در کارگروه ساماندهی بازار کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نمایندگان شهرداری، نیروی انتظامی و دیگر ارگانها عضوی از آن هستند پیگیری میشود، اما عملیات اجرایی آن بنا بر ملاحظاتی به تعویق افتاده است و امیدواریم بهزودی اجرایی و از این وضعیت اسفناک خارج شود.»
او در پاسخ به اینکه با توجه به حضورش در اتحادیه ناشران و کتابفروشان مهمترین مشکل صنعت نشر را در چه میداند؟ توضیح داد: «کمبود تقاضا. ایکاش مسئولان دولتی و هر نهاد دیگری بهجای فعالیتهای تبلیغی و اقتصادی میکوشیدند کتابخوانی و کتاب خواندن افراد جامعه را توسعه دهند. ما در زمینه تولید، توزیع و عرضه کتاب نهتنها با کمبود و مشکلی مواجه نیستیم بلکه با تراکم و ازدیاد تولید هم مواجهایم اما از آن سو شاهد کمبود تقاضا هستیم. بهگونهایکه این مقدار تقاضا برای کشور ما با این جمعیت بیش از ۸۰ میلیونی، بسیار اندک است. ما اگر کتابخوانی را در جامعهمان رواج دهیم، کتاب راه خود را برای رسیدن به کتابخوانان پیدا خواهد کرد و در این مورد هیچگونه ضعف و نگرانیای وجود ندارد. درنتیجه مسئله مهم، کمبود تقاضاست.» کریمی در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه «هممیهن» که از واکنش اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به راهاندازی «سامانه نظارت مردمی بر آثار منتشرشده» پرسید، توضیح داد: «در همین مدت کوتاه پس از انتشار این خبر (۱۷ آبانماه ۱۴۰۲) تا امروز عدهای از همکاران ـ چه بهصورت شفاهی، چه بهصورت مکتوب ـ نگرانیهای خود را در این مورد به اتحادیه اعلام کردهاند و ما منتظریم تا در روز چهارشنبه، ۲۴ آبانماه در نشستی که شرح آن رفت و همه اعضای صنف به آن دعوتند، در این مورد نیز صحبت شود اما بههرحال این اتفاق تا همینجا موجب نگرانیهای بسیاری در میان اعضای صنف شده است.»
سامانه یا سانسورانه؟
رضا صائمی در روزنامه هم میهن نوشت: مدیریت فرهنگی کشور عجیبترین دوران خود را طی کرد. هر بار شاهد طرح و ایدهای هستیم که سورپرایزهای شگفتانگیزی را بر دیده ما مینشاند. این بار راهاندازی «سامانه نظارت مردمی بر آثار منتشر شده».
براساس این طرح، دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی از عموم اهالی کتاب، پژوهشگران، کتابفروشان، کتابخوانان، والدین و گروههای ترویجی کتاب دعوت کرده است تا ضمن مطالعه دقیق ماده چهار مصوبه اصلاحی «اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب» مصوب جلسه ۶۶۰ مورخ ۲۴/۰۱/۸۹ شورایعالی انقلاب فرهنگی بهعنوان سند بالادستی در کارشناسی کتابهای بزرگسال و کودک و نوجوان، موارد مغایر با ضوابط نشر را برای بررسی دقیقتر، برخورد و جبران در سامانه نظارت مردمی گزارش کنند. از جمله اهداف راهاندازی این سامانه، این موارد ذکرشده است: نقشآفرینی بیشتر مخاطبان در پالایش و سالمسازی فضای محتوایی کشور؛ رصد، شناسایی و برخورد با متخلفان در حوزه نشر و ارتقای کیفی سطح بررسی آثار منتشرشده. در نهایت مقصود از راهاندازی این سامانه، مشارکت مردمی در حکمرانی فرهنگی است. واقعیت این است که «حکمرانی فرهنگی» همان ساحت و قلمرویی است که با مفهوم غیرعلمی «مهندسی فرهنگی» گره میخورد. ظاهراً طراحان این سامانه فاقد بینش جامعهشناختی بوده و درک مبتدی و سادهانگارانهای از مفهوم فرهنگ و ماهیت و کارکردهای آن دارند و نمیدانند که فرهنگ، ساختمان نیست که بتوان آن را مهندسی کرد، زیرساختاری است که هرگونه مدیریتی برساختهی آن است. فرهنگ خود راهبری میکند و راهبردها در بستر آن صورتبندی میشود نه اینکه به صورتی راهکاری بیرونی دربیاید و به نظمی ازپیشتعیینشده تن دهد. فرهنگ خود بنیان نظام دانایی است که در ذیل و فرمانبری هیچ نهاد قدرت و راهبردهایش قرار نمیگیرد. از سوی دیگر این سامانه و اهدافش مفهومی ضد خود دارد. به این معنا که قرار است کتابهایی را که با نظارت و مجوز خود وزارت ارشاد چاپ و منتشر شده و به بازار کتاب آمده، به نظارت مردمی واگذار و برونسپاری شود!
اینکه جنگ علیه خود است نه مبارزه با دیگری یا دگراندیشی. به عبارت دیگر وزارت ارشاد با راهاندازی این سامانه، عملکرد خود را بهعنوان نهاد مسئول بر نظارت آثار منتشرشده زیر سوال میبرد و نفی میکند. این سامانه به مردم اجازه میدهد تا اشکالات و نواقص احتمالی که در کتابهای مجوزدار وزارت ارشاد منتشر شده به خود آنها تذکر دهد! خب مگر خود وزارت ارشاد و ناظران آن که به کار نظارت و ممیزی کتابها مشغولند، وظیفه ندارند همین کاری را که قرار است به مردم عادی محول شود، انجام دهند؟ مگر نظارت بر محتوای کتابها پیش از چاپ و صدور مجوز انتشار آن با وزارت ارشاد نیست؟ پس چطور آثاری که با نظارت و مجوز چاپ خود وزارت ارشاد منتشر شده، دارای موارد اصلاحی و ممیزی است که مردم باید آن را تشخیص داده و کشف کنند و گزارش دهند؟ آیا این گزارش علیه عملکرد خود وزارت ارشاد محسوب نمیشود؟
آیا وزارت ارشاد کارشناسان و ناظران کتاب خود را به رسمیت نمیشناسد یا به آنها اعتماد ندارد که وظایف آنها را به مردم محول کرده است؟ مگر مردم عادی همه کارشناس حوزه کتاب و نشر هستند که به نظارت بر محتوای کتابها بپردازند؟ متر و معیار این نظارت چیست؟ به نظر میرسد که این طرح و سامانه بیشتر، امکان و فرصتی برای گسترش سختگیریهای غیرفرهنگی بر حوزه فرهنگ باشد که حذف و سانسور را گسترش داده و به ناامنی فرهنگی دامن میزند. ضمن اینکه عرصه آفرینش فکری و فرهنگی به آزادی اندیشه و بیان نیاز دارد تا چرخه تولید آن در یک مسیر طبیعی و کمدستانداز بچرخد و حرکت کند. این سامانه بیشتر به گشت ارشاد کتابها و نویسندهها شبیه است که به ابتذال عرصه فرهنگ و هنر و اندیشه دامن زده و از فرهیختگی آن میکاهد. مخاطب به سراغ کتاب و نویسنده میرود تا بر دانشش افزوده نشود نه اینکه به سمت یک رابطه تنشآفرین حرکت کند. اغلب مخاطبان از حیث سواد و دانش تخصصی پایینتر از نویسنده یک کتاب هستند که اساساً کتاب میخوانند تا از آن بیاموزند نه آنکه مو از ماست آن بیرون بکشند! تردیدی نیست که راهاندازی این سامانه بیش از هر چیز به بیسامانی و اختلال در چرخه تولید و نشر کتاب منجر شده و قشر کتابخوان جامعه را به سمت فضاهای غیرفرهنگی سوق میدهد. نمیتوان از کرسیهای آزاداندیشی و بالندگی تفکر حرف زد اما از سانسور به اسم سامانه و ساماندهی فرهنگ سخن گفت! چاره فرهنگ جز مواجهه فرهنگی با فرهنگ نیست.
- 11
- 1