پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳
۱۷:۰۷ - ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۱۳۵۳
کتاب، شعر و ادب

به مناسبت انتشار مجموعه داستان «گدا و دوشیزه مغرور»

عادت نکنیم

اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات,داستان

برشت در این شعر از ناپایداری شهرها که نماد قدرت‌اند می‌گوید و همین‌طور از پایداری شادمانه نسیم که آن نیز گذرا است. اگر که برشت در شعرهایش از نسیم، باد و آب سخن می‌گوید به خاطر تحرک و پویایی‌شان است. «پویایی» از مهم‌ترین ایده‌های برشتی است. او این ایده را در نمایش‌ها و شعرهایش لحاظ می‌کند. نقش پویایی دائمی چیز‌ها، اتوپیا و یا همان آرمان‌شهر را زیر سؤال می‌برد. آرمان‌شهر به یک معنی به پایان رسیدن دوره‌ای از پویایی و رسیدن به موقعیت طلب‌شده است. در حالی که از نظر برشت حتی «نسیم» به مثابه موقعیتی مطلوب و پایدار «گذرا» است. در موقعیت مطلوب، موقعیتی که نیچه آن را «خوشبختی میان‌مایه‌گان» نام می‌دهد، نیروی بالقوه به بالفعل بدل می‌شود و تحرک و پویایی به انتها می‌رسد. در این صورت «نیرو» شوق پیوستن را از دست می‌دهد چون تماما به مصرف رسیده و دیگر انگیزه‌ای برای تحرک باقی نمی‌ماند؛ مگر آنکه موقعیت مطلوب به پایان رسیده، خود مقدمه‌ای برای دوره‌ای دیگر از حیات و زندگی باشد؛ «می‌توانی با واپسین نفس‌هایت/ از نو بیاغازی.»١

برشت در شعر «با من به جورجیا بیا» از سیر پویا اما بی‌پایان پیوستن اما برجا نماندن امور و اشياء و انسان‌ها می‌گوید: «بنگر این شهر را و ببین/ که فرتوت است/ به یادآر روزگاری، چگونه محبوب بود/ اکنون با چشم درون در آن منگر/ به سردی بنگر و بگو/ که فرتوت است/ با من به جورجیا بیا/ تا شهری نو در آن بنا کنیم/ و زمانی که این شهر نیز به سر آید/ ما در آنجا نخواهیم ماند.»٢

برشت در آخرین ماه‌های زندگی‌اش که هم‌زمان با آخرین طرحی نیز می‌شود که برای اجرای نمایش‌نامه مشهور خود « گالیله » ارائه می‌دهد، تلاشش همه آن می‌شود که از شخصیت گالیله «آشنایی‌زدایی»* کند. او شخصیت گالیله را به‌گونه‌ای ارائه می‌دهد که تماشاگر در او به دیده انسانی قهرمان ننگرد، آندره‌آ شاگرد گالیله هنگامی که خشمگین و بی‌تاب فریاد می‌زند: بدبخت ملتی که قهرمان ندارد، گالیله با آرامی، ‌گفته شاگردش را تصحیح می‌کند و می‌گوید: «بدبخت ملتی که به قهرمان نیازمند است.» به نظر برشت «قهرمانی» به یک تعبیر نقطه نهایی و تحقق یافته همه «نیروهای بالقوه است و بنابراین متوقف‌ماندن در ژست قهرمانی حتی قهرمان را نیز مضحکه می‌کند. نفس پویا بودن، گذشتن از قهرمان را ایجاب می‌کند حتی قهرمان-انسان نیز آن چیزی است که باید از او برگذشت.»٣

بدبینی برشت به معنای نپذیرفتن وضع موجود در حین خوش‌بینی‌اش به مثابه وضعیتی گذرا همچون نسیم، ایده‌های برشت را پرپتانسیل و تمام نشده می‌کند. شاید بدبینی و خوش‌بینی برشت همچون دو روی یک سکه به روزگار سیاهی بازمی‌گردد که او از سر گذرانده بود: «به راستی در روزگار سیاهی عمر می‌گذرانم! / سخن به پاکدلی راندن نابخردی‌ست، پیشانی بی‌چین/ از بی‌غمی خبر می‌دهد، آنکه می‌خندد/ هم از آن روست که هنوز / خبر هولناک را نشینده است.»٤

پویایی چیزها برشت را به تردید درباره هر آنچه «مطلق» و «طبیعی» جلوه می‌کند می‌کشاند. ایده «حقیقت مشخص است»، در اینجا آلترناتیوی است که او در برابر هر حقیقت کلی ارائه می‌دهد. در وهله نخست آنچه برای برشت اهمیت پیدا می‌کند توجه‌اش به «واقعیت یا حقیقت مشخص»** و «آشنایی‌زدایی» از چیزهایی است که اگرچه در نگاه اول سخت طبیعی به نظر می‌رسد اما سخت غیرطبیعی و ناپایدار است. آنچه امور را طبیعی و باورپذیر می‌نمایاند به نظر نیچه «تکرار» و سپس «عادت» به آنهاست. نیچه تکرار را جوهر هرگونه اخلاق، آداب و آئین می‌داند. به یک معنا می‌توانیم تکرار را جوهر ایدئولوژی نیز برای طبیعی نشان دادن امور جاری تلقی کنیم. به‌همین‌دلیل برشت از خوانندگانش می‌خواهد که به‌سادگی مجذوب نشوند. «مجذوب‌نشدن» توصیه‌ای برشتی است. مجذوب‌شدن به نظر برشت ازخودبیگانه‌شدن و در نهایت حل‌شدن در موضوع جذابیت است که برحسب عادت جذاب تلقی می‌شود. به نظر برشت می‌توان با پرسش و تامل ولو در هرچیز جزئی و ساده نظم عادت و طبیعی‌بودن امور را به چالش کشاند. شعر «در ستایش آموختن» برشت درواقع ستایش تامل و پرسیدن و به چالش کشاندن است. «ای دوست، از پرسیدن شرم مکن! / مگذار که با زور، پذیرنده‌ات کنند/ خود به دنبالش بگرد/.../ آنچه را که خود نیاموخته‌یی/ انگار کن که نمی‌دانی/ صورت‌حساب را خودت جمع بزن/ این تویی که باید بپردازی‌اش/ روی هر رقمی انگشت بگذار/ و بپرس این برای چیست؟»٥

«بالاپوش مرد مرتد» داستان کوتاهی است که در آن برشت به زندگی جردانو برونو می‌پردازد. برونو فیلسوفی است که در ١٥٩ بازداشت و در ١٦٠٠ توسط دادگاهی در ایتالیا سوزانده می‌شود. زندگی او نیز بی‌شباهت به زندگی گالیله نیست. «خاصه به‌دلیل دیدگاه جسورانه و از آن زمان اثبات یافته‌اش درباره چرخش سیارات»٦ با این تفاوت که گالیله آزاد می‌شود درحالی‌که برونو بر تلی از هیزم سوزانده می‌شود. برشت در این داستان نیز همچون ماجرای گالیله به شرح و وصف قهرمانی‌های برونو نمی‌پردازد بلکه با آشنایی‌زدایی‌کردن از «قهرمان» به وقایع کوچک‌تری می‌پردازد که بر حسب «عادت» به آن توجه نمی‌شود؛ زیرا در عادت مرسوم تنها شأن قهرمانی است که مهم شمرده می‌شود. برشت در این داستان به بالاپوش می‌پردازد که بنا بر سفارش برونو مرد و زن خیاطی برایش دوخته‌اند اما دستمزد این بالاپوش به‌خاطر دستگیرشدن برونو به تعویق می‌افتد. پیگیری زن خیاط برای وصول طلب خود و حساسیت و توجهی که برونو برای دادن طلب خود می‌کند، داستان سوزانده‌شدن برونو را تحت‌الشعاع کشمکشی برای بالاپوش قرار می‌دهد. میان گالیله و برونو شباهت وجود دارد. هر دو دانشمند به‌طور رادیکالی باور حاکم مبنی بر مرکزیت زمین را زیرسؤال می‌برند. آنان بر این واقعیت صحه می‌گذارند که زمین بی‌حرکت نیست بلکه همچون دیگر سیارات چرخش دارد. اما قصد برشت صرفا ترسیم سیمای دانشمند و محققی زحمتکش که گویا هدفی جز کشف حقایق ندارد تا مردم را از گمراهی نجات دهد نیست.

 بلکه برشت با «آشنایی‌زدایی» از قهرمان می‌کوشد بر هر باور و عادت عمومی که «قهرمان» بی‌بدیل و یگانه طلب می‌کند غلبه کند. مسئله هنگامی دشوارتر می‌شود که خود فردی که در موقعیت قهرمانی قرار می‌گیرد سعی می‌کند ناآگاهانه و یا به تعبیر دقیق‌تر ناخودآگاه در جهت تطبیق خود با قواعد موجود قرار گیرد. اهمیت گالیله برشت بیش‌تر از این جنبه است که وی می‌کوشد تا خودآگاه به ساختارهای ناخودآگاهی که از او می‌خواهند رُل قهرمان را بازی کند پاسخ منفی دهد. گالیله به‌رغم متهم‌شدن به عافیت‌طلبی به راه «خود» می‌رود؛ فی‌الواقع خط گریزی می‌شود که از دل ساخت‌های ایستا و تکراری پدید می‌آید. برشت برای آشنایی‌زدایی از قهرمان به جزئیاتی توجه می‌کند که ظاهرا بی‌اهمیت به حساب می‌آیند، در‌حالی‌که این جزئیات یا آنچه می‌توان آن را استثنا در نظر آورد در اساس واقعیت زندگی‌اند. اخلاق ایدئولوژیک و به تعبیر برشت «نظم عادت» در باب قهرمانی به ما تلقین می‌کند که هیچ کار بزرگی بدون فعل قهرمانی انجام نمی‌گیرد. «عادت» عمومی، قهرمانی را معادل از «خودگذشتگی» و سرانجام «قربانی‌شدن» می‌داند در‌حالی‌که برشت در نمایش «گالیله» عادت به قهرمانی به تعبیر رایج را پس می‌زند. «گالیله» برشت اگرچه شیفته علم و حقیقت بود اما تلسکوپی که ساخته بود نه برای کسب افتخار بلکه بیشتر برای ماهی پانصد‌سکه‌ای بود که گالیله با آن پول می‌توانست برای خود زندگی آسوده‌تری دست‌و‌پا کند. گالیله برشت نه قهرمانی وارسته که بیشتر انسانی معرفی می‌شود که درعین‌حال به خود و جسم خود توجه می‌کند و به تعبیر نیچه به میل‌های خود احترام می‌گذارد. «گالیله موجودی است خوشگذران که از غذایی مطبوع و اندیشه نو به یک اندازه لذت می‌برد. هموست که می‌گوید وقتی غذای چرب و نرم می‌خورم تازه فکرهای خوب به سراغم می‌آیند.»٧ برشت در داستان‌ها و نمایش‌هایش عمدتا شخصیتی واقعی خلق می‌کند. خلق شخصیت قهرمان به صورت واقعی خلاف آن عادتی است که طلب می‌شود.

* در ایران دیری است که تئاتر برشت را ذیل «فاصله‌گذاری» معرفی می‌کنند. به نظر محمود حدادی، مترجم کتاب، آشنایی‌زدایی کلمه مناسب‌تری است. «مراد از آشنایی‌زدایی آن است که اگر بسیاری از مناسبات اجتماعی که به آن خو کرده‌ایم و طبیعی‌شان می‌دانیم در شکل غریب -ناآشنا- به ما نشان دهند چه‌بسا سخت‌ غیرطبیعی‌شان بیابیم.»

** تورج رهنما در کتاب «ادبیات امروز آلمان» معتقد است که «گالیله» برشت تصویر خود اوست، تصویر مردی است که یک عمر از تغییر نظام کهنه اجتماعی سخن گفت اما هنگامی که در روز هفدهم ژوئن ١٩٥٣ کارگران آلمانی قیام کردند از همکاری با آنان سرباز زد.

 ١ و ٣. نیچه

٢و ٥. «من برتولت برشت»، برشت، ترجمه بهروز مشیری

٤. «ادبیات و انقلاب» یورگن روله، ترجمه علی‌اصغر حداد

٦. «بالاپوش مرد مرتد»، از کتاب «گدا و دوشیزه مغرور»، ترجمه محمود حدادی

٧. «ادبیات امروز آلمان»، تورج رهنما

sharghdaily.ir
  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش