این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره رمان تاریخی و توجه به این گونه نوشتاری در ادبیات داستانی ایران، اظهار کرد: پیش از انقلاب نویسندههایی مانند شاپور آریننژاد بودند که داستانهایی با نامهای «افسانه سیدرشید» و «دلیران شوش» را که داستان تاریخی بودند در پاورقی مجلات مختلف مینوشت و طرفداران زیادی داشت. اما بعد از انقلاب مردم و نویسندهها به تاریخ توجهی نکردند. نمیدانم چرا این اتفاق افتاد. البته تک و توک نویسندههایی درباره دوره قاجار نوشتهاند، منتها باید به صورت داستانی و رمان باشد.
او با تأکید بر اینکه نویسندهها خیلی کمتر به تاریخ معاصر میپردازند، گفت: شاید این موضوع به خاطر ترس از سانسور است و به همین دلیل نویسندهها به تاریخ معاصر نزدیک نمیشوند و میتوان گفت بستر نوشتن درباره تاریخ معاصر در ایران فراهم نیست؛ تنها چیزی که من خواندم «یک پروند کهنه» نوشته رضا جولایی بود که تقریبا تاریخ معاصر را بررسی کرده بود و به نظرم خیلی قشنگ نوشته شده بود. اما روی همرفته نویسندههای ما نسبت به رمان تاریخی اقبال کمتری دارند.
امین فقیری سپس اظهار کرد: نویسندههایی که سرشان به تنشان میارزد به تاریخ اهمیت نمیدهند، شاید فکر میکنند اگر درباره تاریخ بنویسند سطح کارشان پایین میآید. مسئله این است که نویسندهها دون شخصیت خود میدانند که درباره تاریخ بنویسند و نویسندههای مشهور کمتر سراغ این موضوع میروند. پیش از انقلاب، داستانهای تاریخی در پاورقی نوشته میشد مانند «ده نفر قزلباش» از حسین مسرور و «زندگی پرماجرای نادرشاه» از میمندینژاد؛ اما اینها نویسندههای درجه یکی نبودند. امروز هم بهترین کسی که در این زمینه کار میکند رضا جولایی است.
او درباره ظرفیتهایی که رمان تاریخی میتواند در ادبیات ایجاد کند، گفت: توجه به تاریخ باعث افزایش کشش رمان و مشغول شدن خوانندهها میشود. معمولا نویسندهها بستر تاریخیای را انتخاب میکنند که پر از جنگ و حادثه است زیرا قهرمانان در جنگها پرورش پیدا میکنند، مانند «جنگ و صلحِ» تولستوی. این کتاب در اصل جنگ بین فرانسه و روسیه است اما از دل آن قهرمانانی مانند ناتاشا و آندره بیرون میآیند که شخصیتهای جالبی هستند.
فقیری در پایان با اشاره به نگارش کتاب جدید خود که یک رمان تاریخی است، گفت: یک رمان نیمهتمام دارم که به دوره صفویه برمیگردد، نصف کتاب را نوشتهام و اگر پای آن بنشینم تا چند ماه دیگر تمام میشود. هنوز عنوانی برای آن درنظر نگرفتهام.
- 12
- 4