در چند روز گذشته، یک فایل شنیداری ۱۴ دقیقه ای از استاد محمد رضا شفیعی کدکنی منتشر شد. از این فایل ۱۴ دقیقه ای که محور آن زبان فارسی و محلی بود یک جمله کوتاه بریده شد و به تندی در فضای مجازی دست به دست شد. بریده ای کوتاه و شیطنت آمیز که برخی به آن پر و بال دادند و باعث هجمه نژادها و اقوام ایرانی به سخنان ایشان و وارونه نشان دادن اصل مطلب شد.
اصل مطلبی که یادآور می شد انگلیسی ها چه طور با سیاست و قدرتمند کردن زبان های محلی چون اُردو، زبان پارسی را در هند از میان بردند و روس ها با همین سیاست به دنبال حذف زبان پارسی از آسیای میانه هستند و اتفاقا زبان محلی پشتوانه فرهنگی ماست. به دنبال همین هیاهوها، با دکتر میرجلال الدین کزازی و دکتر محمود فتوحی رود معجنی هم کلام شدیم تا نظر آن ها را هم درباره حفظ زبان پارسی و محلی بدانیم.
این قسمت ها از فایل شنیداری دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در بخشی از کلاس درس ایشان در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تاریخ یکم خرداد۱۳۹۷ است. او خاطره ای از دوران حضورش در آکسفورد و برخوردش با جُنگی خطی می گوید که شامل اشعاری به سبک هندی از شخصی انگلیسی زبان و عضو کمپانی هند شرقی است و بعد هم از برنامه هایی که باعث شد زبان فارسی از هند رخت بربندد.
زبان اردو، شاهنامه، حافظ و سعدی ندارد
آن جا [آکسفورد] یک فرد انگلیسی که اسمش همه چیزش انگلیسی بود، عضو کمپانی هند شرقی بود، آمده زبان فارسی یاد گرفته و به فارسی شعر گفته و شعر در سبک هندی... بیدل یک منظومه بسیار بسیار منسجم و پیچیده ای است که کُدهای هنری اش را هر ذهنی نمی تواند اینکود کند به اصطلاح زبان شناس ها. و این آدم آمده و به سبک بیدل شعر گفته و چقدر جالب و عالی. بعد آن وقتی که مسلّط شدند، گفتند: گور بابای زبان فارسی، شما زبان فارسی برایتان خوب نیست.
شما بیایید اُردو را که یک زبان محلّی است، این را بگیرید بزرگش کنید و همین کار را کردند. می دانستند که زبان فارسی شاهنامه دارد، مثنوی دارد، سعدی دارد، حافظ دارد، نظامی دارد، می تواند با شکسپیر کُشتی بگیرد. ولی زبان اردو چیزی ندارد که با شکسپیر کُشتی بگیرد. بعد از مدتی بچّه هندی می گوید: گور بابای این زبان اردو. من که می توانم شکسپیر بخوانم، چرا این شعرهای ضعیف و این ادبیات چی چی... را بخوانم اصلاً زبانم را انگلیسی می کنم، چنان که کردند.
در لهجه ها، شاهنامه وجود ندارد
آن هایی که روی زبان های محلی ما فشار می آورند که من آقا به لهجه کدکنی بهتر است شعر بگویم، او می داند چه کار می کند، او می داند که در لهجه کدکنی، شاهنامه وجود ندارد، مثنوی وجود ندارد، نظامی وجود ندارد، سعدی [وجود] ندارد. این لهجه وقتی که خیلی هم بزرگ بشود چهار تا داستان کوتاه و دو سه تا شعر بند تنبانی میراثش خواهد شد. آن بچه هم می گوید من فاتحه این را خواندم. من شکسپیر می خوانم یا پوشکین می خوانم. الان شما فکر می کنید روس ها چه کار می کنند در آسیای میانه، در سرزمین آسیای میانه روس ها الان سیاست شان همین است.
هر قومیت کوچکی را پروبال می دهند. می گویند خلق قزاق و... بگویید گور بابای ادبیات فارسی و سعدی و حافظ. شما بیایید لهجه خودتان را موسیقی خودتان را... و ما برایتان کف می زنیم، ما برایتان دپارتمان در مسکو تشکیل می دهیم. مطالعات قوم قزاق و چی و چی... آن بچه قزاق مدتی که خواند می گوید این زبان و فرهنگ قزاقی چیزی ندارد. من داستایوفسکی و چخوف و پوشکین می خوانم. لرمانتف می خوانم. فاتحه می خوانم بر زبان و فرهنگ ملی خودم. روس می شود.
شکسپیر نمی تواند با زبان فارسی کشتی بگیرد
این نظر من نیست که بگویید من یک شوونیست فارس هستم. زبان فارسی در همه کره زمین با رباعیات خیام و مثنوی جلال الدین و شاهنامه و سعدی و حافظ و نظامی و... شناخته می شود. شکسپیر با آن نمی تواند کشتی بگیرد. پوشکین با آن نمی تواند کشتی بگیرد. اما با آن لهجه محلی که تشویقت می کنند، بعد از مدتی نوه تو، نبیره تو، می گوید ...* به این زبان محلی خودم. من روس می شوم، انگلیسی می شوم.
شکسپیر می خوانم، لرمانتف می خوانم، پوشکین می خوانم. این را ما هیچ بهش توجه نمی کنیم. ما نمی خواهیم هیچ زبان محلی را خدای نکرده... چون این زبان های محلی پشتوانه فرهنگی ما هستند. ما اگر این زبان های محلی را حفظ نکنیم، بخش اعظمی از فرهنگ مشترکمان را عملاً نمی فهمیم. ولی این زبان بین الاقوامی که قرن ها و قرن ها و قرن ها همه این اقوام درش مساهمت (همکاری و همیاری) دارند....هیچ قومی بر هیچ قوم دیگری تقدم ندارد در ساختن امواج این دریای بزرگ. ما به این باید خیلی بیشتر از این ها اهمیت بدهیم.
نقشه روس ها شبیه به نقشه انگلستان است
همین کار الان در آسیانه میانه دارد می شود، سه نسل، چهار نسلِ دیگر بگذرد، بچه های قزاق و اُزبک و تاجیک، روس هستند (خواهند شد). الان منقطع هستند، با ما هیچ ارتباطی ندارند. پوتین اجازه نمی دهد به این ها که خط نیاکانشان را یاد بگیرند. نمی خواهند گلستان سعدی و بوستان سعدی و نظامی بخوانند، سنگ قبر پدربزرگشان را نمی توانند بخوانند این ها... [انگلستان] آن شبه قاره هند را هم همین طوری کرد. اول زبان فارسی را از بین برد، بعد گفت: شما اردو بخوانید. اردو چه دارد که با شکسپیر کُشتی بگیرد. خیلی مهم است. ما این را باید بدانیم. این زبان بین الاقوامی ما منحصر در فارسی زبانان نیست همه اقوام، مساهمت کنندگان در خلاقیت این فرهنگ و زبان هستند.
۵۲ ثانیه مهم که شنیده نشد
در هیاهوی برداشت های اشتباهی که از همان بریده سخن شده بود یک فایل شنیداری دیگر منتشر شد. فایل ۵۲ ثانیه بود. دانشجویی سوالی درباره ضرورت تذکره نویسی و گرد آوری آثار ادبی مناطق مختلف ایران در دوره معاصر و مولفه های تذکره نویسی از دکتر شفیعی کدکنی پرسید و پاسخ این بود که:«من عقیده ام بر این است که ما به هیچ وجه نباید تعصب زبان فارسی داشته باشیم حتی لحن های ترکی که داریم باید حفظ شود و در منطقه شما زبان کردی. ما می خواهیم میراث فرهنگ ملی مان را ثبت و ضبط کنیم. این که کدامش به لهجه اورامان هست، کدامش به لهجه دیگری از لهجه های کردی. در این جا تعصب ورزیدن؛ خیانت به ایران است» .
* این کلمه که در کلاس درس به شکل خصوصی مطرح شده به دلیل شان استاد کدکنی و همچنین ملاحظات رسانه حذف شده است. هر چند کانال های ضد انقلاب مثل وحید آنلاین، مملکته، آمد نیوز و ... با تقطیع صحبت های استاد کدکنی و بولد کردن همین کلمه سعی در به بیراهه کشیدن افکار عمومی از جان کلام و هشدار استاد کدکنی درباره زبان معیار داشته اند.
- 12
- 3
مهران مهابادی
۱۳۹۷/۷/۲۲ - ۱۵:۱۱
Permalink