روزها از پس هم مي گذرد و در پيچ و خم اين گذران، فناوري روز به روز فراگيرتر مي شود، روز به روز زندگي مردمان با رايانه و تلفن همراه عجينتر و فضاي مجازي به صدرنشيني سرگرميهاي اكثريت مردم نزديكتر ميشود، اما هنوز هم كتاب و كتابخواني عضو جداييناپذير لحظهها و اوقات فراغت بسياري است.
هنوز هم كساني هستند كه دلشان براي ورق زدن برگهاي كاغذي كتاب و استشمام بوي اين ورقها پر ميكشد.هرچند به همان دليل فراگير شدن فضاي مجازي و ماشيني شدن پديدههايي حتي مثل كتاب، سرانه مطالعه كتاب در كشور ما در سراشيبي رو به سقوط و سكوت است و خبرها درباره ميل مردمان اين مرز و بوم به كتاب و كتابخواني تاسفبار و ناخوشايند است اما باز هم كم نيستند افرادي كه سرتاسر خيابان انقلاب را پي كتاب ميروند و با ديدن ويترينهاي رنگارنگ و جلدهاي جذاب كتابهاي تازه از راه رسيده، حالي به حالي شده و دلشان غنج ميرود. در گزارش زير، فهرستی از کتاب های داستانی و شعر را كه به تازگي منتشر شدهاند، معرفي مي كنيم كه در ادامه خواهيد خواند.
«بنویس : جنایت»، فرجام يك قصه جنايي
در میان نویسندگان معاصر رمانهای پلیسی، جایگاه دشیل همت بسیار بالا ست. چند سال پیش وقتی انجمن جنایینویسان آمریکا صد کتاب جنایی برتر قرن را انتخاب میکرد ، در ردیف ده کتاب نخست ، نام دو کتاب از همت قرار گرفت که نشان از برجستگی او در مقام جنایی نویس است. او که در ایران بیشتر به خاطر اثر درخشان «شاهین مالت» شهرت دارد ، در آثار خود مانند «اسلاف توانمندش» آگاتا کریستی و «سر آرتور» کانن دویل ، چنان روی جزيیات دقیق میشود که خط داستانی او را باید به دقت تعقیب کرد تا از داستان جا نماند.در کتاب «بنویس: جنایت» او خواننده را به تماشای رویدادی سرشار از جزيیات مینشاند و با تشریح جزيیات صحنهها به درک هرچه بیشتر ماجرا و فرجام آن کمک میکند. اين كتاب از تازههاي نشر ثالث و با ترجمه حميدرضا زاهدي به تازگي منتشر شده است.
«پسر روی جعبه چوبی»، سفر به جهاني كه كودكيمان را دزديد!
پسر روی جعبه چوبی را لئون لایسن به نگارش درآورده و سودابه قیصري نيز آن را ترجمه كرده است. تنها سرگذشتی که پیشتر تحت عنوان «کودک فهرست شیندلر» منتشر شده بود، معصومیت یک پسربچه را که با حوادث غیرقابل تصوری مواجه میشود، به خوبی به تصویر کشیده است.لئون لیزون (لیب لژون) تنها ده سال داشت که نازیها به لهستان حمله کردند و خانواده او به ناچار در کراکف مستقر شدند.
لايسن با شانس شگفتانگیز، پشتکار و استقامتی که داشت، توانست از بیرحمی نازیها، جان سالم بهدربرد. درنهایت، سخاوت و زیرکی یک مرد (اسکار شیندلر) بود که با اضافه کردن نام لئون لايسن، پدر، مادر و خواهر و برادرش به فهرست کارگران کارخانه، جان آنها را نجات داد، فهرستی که دنیا آن را با عنوان «فهرست شیندلر» می شناسد. با نهایت احترام و بدون کینه و بدخواهی باید گفت داستان این کتاب، میراث امید است؛ سرگذشتی که با تمام سرگذشتهایی که تاکنون خواندهاید متفاوت است.اين كتاب شايد از معدود كتابهايي باشد كه خواننده نميتواند قسمتي از آن را بخواند بعد آن را زمين بگذارد و دوباره به سراغش برود.گويي خاطرات لایسن ما را به زمانی دیگر و جهانی دیگر ميبرد که در کودکی از ما دزدیده شد. جایی که یک شبه به دشمنان کشور تبدیل شدیم ، تا آواره و شکنجه شویم و به قتل برسیم فقط به این دلیل که یهودی بودیم . اسکار شیندلر به جهان یاد داد که یک نفر هم میتواند تفاوت ایجاد کند و لئون لایسن با شریک کردن ما در زندگی و خاطراتش به حتم این تفاوت را ایجاد کرده است.اين كتاب را هم نشر ثالث به تازگي منتشر كرده است.
«محاکمه اندرسون ویل» و تصاحب دنيايي متفاوت
«محاکمه اندرسون ویل» يكي از تازهترين محصولات نشر ني است كه «سال لویت» آن را نگاشته و امين مدي نيز آن را ترجمه كرده است.
اين كتاب با موضوع ادبيات نمايشي و در ۱۶۸ صفحه به چاپ رسيده است. در بخشي از كتاب «محاکمه اندرسون ویل» آمده است:«ویرز: و من تف میکنم به این اخلاقیات! تف میکنم به این اخلاقیات! و میگویم از کسانی که در این سالن هستند سوال کنید که آیا میتوانستند کاری متفاوت بکنند؛ بپرسید.چیپمن: (به سمت ویرز میرود.) و اگر اینطور باشد که شما میگویید، دیگر باید با این تصور که فردی میتواند وجدان عده کثیری را تصاحب کند، به حال دنیایی که در آن زندگی میکنیم تأسف بخوریم زیرا در این صورت، دنیایی که پیش روی ما قرار میگیرد دنیای اندرسونویلها خواهد بود؛ دنیای زندانبانهایی که صرفا به فکر اجرای دستورات فرماندهانشان هستند.(به سمت راست ویرز میرود.) و وجدانشان را رها کردهاند، و فقط از مرجع قدرتی وحشت دارند که روحشان را تسلیم آن کردهاند؛ در این صورت آیا زندانبان مرتکب قتل نخواهد شد؟»
«کابوسهای بیروت»،زندگي در ميدان جنگي به نام زندگي!
نويسنده اين كتاب كه از تازههاي نشر ني است، «غادة السمان» و مترجم آن احسان موسوي خلخالي است.«كابوسهاي بيروت» با موضوع ادبيات جهان و در ۴۶۳ صفحه منتشر شده است. در بخشهايي از اين كتاب ميخوانيم: «آن روز صبح وقتی از ماشین پیاده شدم و ـ تا اطلاع ثانوی ـ صحیح و سالم وارد خانه شدم، نمیدانستم این آخرین باری است که تا چندین روز دیگر میتوانم خانه را ترک کنم... و همان لحظه که در را پشت سرم میبندم، دارم آن را به روی زندگی و امید میبندم... و زندانی کابوسی طولانی میشوم سخت طولانی. با برادرم به خانه برگشتهام تا با هم نقش زندانیان را بازی کنیم... اگر میدانستیم، در راه بازگشت چیزی برای خوردن میگرفتیم... اگر میدانستیم شاید برنمیگشتیم... و اگر... و اگر... و «اگر» را در خاک پشیمانی کاشتیم و «ای کاش» درو کردیم!...کجا زندگی میکنم؟ این سوال یادآور واقعیتی وحشتناک بود. وسط میدان جنگ زندگی میکنم، بی هیچ سلاحی و بیآنکه کاری از دستم برآید، جز همین کشیدن قلم بر کاغذ و بهجا گذاشتن سطرهایی لرزان مانند رد خونین مجروحی که در پنبهزار سپید سینهخیز میرود...»
«پنهان» و نظاره جهان با چشم دل
اليف شافاك نویسندهای ترک زبان است که در استراسبورگ فرانسه بهدنیا آمده است. مادرش دیپلمات بوده و از این جهت شافاک زندگی در شهرهای مختلف جهان را تجربه کرده است. او در سال ۱۹۹۸ ، برای کتاب «پنهان» برنده جایزه مولانا شد و در سال ۲۰۰۰، با نوشتن رمان «مَحرم»، جایزه بهترین رمان سال را از طرف کانون نویسندگان ترکیه از آن خود کرد. شافاک تا کنون دهها رمان منتشر کرده است که همگی به چندین زبان دنیا ترجمه شدهاند.تازه ترين اثري كه از اين نويسنده توسط نشر نيماژ منتشر شده،«پنهان» نام دارد كه صابر حسيني آن را ترجمه كرده است. در بخشهايي از اين رمان ميخوانيم: «اگر فقط به دیدههایت اکتفا کنی، تنها کرم را میبینی. کرم زشت است، نمیتواند توجه تو را به خود جلب کند. اگر بخواهی فراتر از ظاهر را ببینی، اگر پرده را کنار بزنی و با چشم دل نگاه بکنی، میتوانی پروانه را مقابل خود ببینی. پروانه زیباست، توجهات را جلب میکند. اگر با چشم دل ببینی عاشق پروانه نه، بلکه عاشق کرم میشوی…».
رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید!
ادبیات روس دهههای اخیر با وجود داشتن داستاننویسان برجستهای که شهرت بینالمللی دارند، کمتر به مخاطبان فارسیزبان معرفی شده است. در این کتاب ۹ داستان از هفت نویسنده معاصر روس (دینا روبینا، لودمیلا اولیتسکایا، لودمیلا پتروشفسکایا، آندری گلاسیموف، ویکتور پِلِوین، میخاییل یلیزاروف و زاخار پریلِپین) به فارسی ترجمه شده است، داستانهایی که اتفاقی انتخاب نشدهاند و جهانشان کموبیش بههم نزدیک است.
قهرمانان این داستانها از لایههایی از جامعه انتخاب شدهاند که در گذشته امکانی برای رساندن صدایشان به گوش خوانندگان پیدا نمیکردند و چه بسا وجودشان نادیده گرفته میشد. تنهایی، روزمرگی و خشونت موجود در زندگی این قهرمانان، که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز هست، به خوبی در این داستانها احساس میشود. مقدمهای کوتاه درباره هر کدام از این نویسندگان، نیز در آشنایی خواننده با زندگی و سبک هنری و آثار وي موثر است. همه این نویسندگان در حال حاضر زنده هستند و مشغول نوشتن و همین مساله کتاب را جذابتر میکند. رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید... کتابی است از جهانِ نهچندان مهربان نویسندگانی که سیگار کشیدنشان هنوز تمام نشده است. اين كتاب را به تازگي نشر ني در ۱۹۲ صفحه ترجمه كرده و مترجم آن آبتين گلكار است.
«هشت پيانيست»،سفر به دالانهاي ناشناخته آدمي
اين رمان كه نخستين بار در سال ۹۶ به چاپ رسيده بود به تازگي در شمارگان ۱۱۰۰ توسط انتشارات نيماژ به چاپ رسيده است.اين رمان از مهدي بهرامي با معما آغاز میشود، معمایی که برخلاف انتظار، پاسخ صریحی به آن داده نمیشود. پاسخ صریحی که انتظار میرود منطق روایت حول آن شکل بگیرد. اما هر چه پیش میرویم رخدادی که در ابتدای امر مساله اصلی رمان به نظر میرسید، اهمیتش را از دست میدهد و اگر نبود اشاراتی، شاید فراموش میشد. نیروهایی ناپیدا اما بنیادین در «هشت پیانیست»، داستان و در واقعیت، تاریخ را شکل میدهند. نويسنده اين كتاب فکر کردن به بچهها و نسلهایی برآمده از تجاوز، تهاجم و یا پیوندی غیرمنتظره را جرقه نوشتن این رمان ميداند.پشت جلد این کتاب نوشته شده: «هشت پیانیست، قصه شیفتگی انسان است. دلبستگیاش به دیگری که عشق نامیده میشود و دل باختن به ایدهها که گاه ایمان و گاه تعصب خوانده میشود. هشت پیانیست ما را به دالانهای ناشناخته وجود خودمان میبرد. ما که همه لاله و لادنایم، چسبیده به نیمهای پنهانی، نیمهای که جدا شدن از آن به رهایی و یا نابودیمان میانجامد!»
«شهر و جنسيت»،نگرشي نوين به لايه هاي زندگي شهري
هلن جارویس و همکاران او در کتاب «شهر و جنسیت» کوشیدهاند به ترکیب نظاممند دو حوزه مطالعات شهری و مطالعات جنسیتی که بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند، بپردازند.کتاب میکوشد تا رابطه متقابل شهر و جنسیت را در حوزههای مختلف نشان دهد. بدین منظور نویسندگان سعی کردهاند تا با استفاده از مفاهیم ترکیبی، شیوه نگرش نوینی به پدیدههای اجتماعی در فضای شهری را مطرح کنند و مهارتهای مربوط به تفکر بازتابی را در خواننده توسعه دهند. هدف این است که این کتاب در قفسه کتابخانه در بخش تلفیقی جای گیرد و این دو حوزه را که گاهی اوقات متخاصم به نظر میرسند، وارد گفتمان سازنده کند.کتاب «شهر و جنسیت» نوشته هلن جارویس، پاولا کانتور و جاناتان کلاک، ترجمه محمود شارعپور با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه توسط نشر علمیوفرهنگی منتشر شده است.
«کلاه پوستی»،روايتي از يك راوي تبعيد از وطن!
«کلاه پوستی» نيز يكي از تازهترين كتابهاي منتشر شده توسط انتشارات ثالث است كه ولادیمیر واينوویچ آن را نگاشته و بیژن اشتری نيز ترجمه كرده است. واینوویچ در سال ۱۹۸۰ از شوروی به اتهام بی آبرو کردن سرزمین پدری تبعید شد . با این حال ، کتاب «کلاه پوستی» به یمن باز شدن فضای سیاسی دوران گورباچف در شوروی به چاپ رسید . دیالوگهای استعاری، شخصیتپردازیهای سریع و موثق و طنز انتقادی قدرتمند از جمله خصوصیات این اثر است . خواننده احساس می کند بازدید کنندهای است در سرزمین عجایب ، سرزمینی آمنده از شوخ طبعی است.
«دختر استالین»،گام به گام در زندگي دخترِ ديكتاتور مخوف!
دختر استالین نوشته رزماری سالیوان و ترجمه بیژن اشتری، از کتابهای بسیار موفق زندگینامهای در سال ۲۰۱۶ بوده که جوایز بسیاری را نصیب خودش کرده است، از جمله آنها میتوان به جایزه پلوتارک ، جایزه آر.بی.بی.سی.تیلور، جایزه هیلاری و ستون اشاره کرد . علاوه بر این، کتاب فینالیست جایزه معتبر پن/ بوگارد ولد و فینالیست جایزه نشنالبوک کریتیکس سیرکل هم بوده و در فهرست بهترین کتابهای روزنامه دیلی میل مقام اول را به خودش اختصاص داده است. «دختر استالین»، كه به تازگي توسط نشر ثالث به چاپ رسيده است، زندگی سوتلانا علیلویوا ، دختر جوزف استالین، دیکتاتور مخوف قرن بیستم، را از بدو تولد تا آخرین لحظات حیاتش، گام به گام ، دنبال میکند.
- 14
- 6