پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۳۹ - ۰۷ آبان ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۸۰۶۸۶
میراث فرهنگی و صنایع دستی

به یاد کورش؛ چرا جرج واشنگتن، کورش‌نامه را بر شهریار ماکیاولی ترجیح داد؟

روز کوروش,کوروزش پادشاه بزرگ ایرانی
نخستین رئیس جمهوری امریکا از میان دو کتاب «شهریار» ماکیاوللی و «کوروش‌نامه» کسنوفون، دومی را دستورنامۀ سیاسی خود می‌کند...

 یک:

«در میان آنان‌که با تکیه بر هنرِ خویش به شهریاری رسیده‌اند نه به یاریِ بخت، بلندپایه‌ترین‌شان، به گمان من، موسی و کوروش و رومولوس و تسئوس و مانند ایشان‌اند. اگر‌چه در باب موسی سخنی نمی‌توان گفت، چرا که وی را کاری جز به جای‌آوردن فرمان‌های خداوند نبود. بااین همه، وی در خور ستایش است. اما اگر در کار کوروش بنگریم و کسانی چون او که کشورها گشوده‌اند و پادشاهی را بنیاد نهاده‌اند، همه را در خور ستایش خواهیم یافت. و اگر در کار ایشان نیک بنگریم، کارشان را هیچ کم از کار موسی نخواهیم یافت».

این سخنان، بندی از کتاب بسیار معروف «شهریار» نوشتۀ نیکولو ماکیاوللی، متفکر بزرگ ایتالیایی است که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان دستورنامه‌ای سیاسی و راه‌نمای عملی برای «چگونه پادشاهی کردن» به دربار پادشاه وقت ایتالیا -لورنتسو مدیچی- تقدیم کرد.

  

اگرچه کتاب شهریار به سبب راهکارهای عموما خشونت‌آمیزی که به پادشاهان برای حفظ قدرت‌شان پیشنهاد می‌دهد، به یکی از بدنام‌ترین کتاب‌های تاریخی تبدیل شده تا جایی که از آن پس واژۀ ماکیاولیسم در گفتمان سیاسی به عنوان صفتی برای حکومت‌های سرکوب‌گر به کار می‌رود اما سال‌ها بعد، جرج واشنگتن نخستین رییس جمهوری ایالات متحد -که شهریار را خوانده بود- به اهمیت «چگونه پادشاهی کردن» کوروش بزرگ پی می‌برد و چنان که نقل شده از میان دو کتاب «شهریار» ماکیاوللی و «کوروش نامه» کسنوفون، دومی را دستورنامۀ سیاسی خود می‌کند. 

 کوروش‌نامه (به یونانی : کوروپایدیا) اثری است از کسنوفون (۴۳۰-۳۴۵پ.م) مورخ شهیر یونانی که در آن به یونانیان باستان، توصیه شده فرزندان خود را رفتاری به‌سان کوروش هخامنشی بیاموزند. در همین کتاب است که کسنوفون پس از این جمله که «برای انسان بسی آسان‌تر است که برحیوانات فرمان براند تا برآدمیان» تصریح می‌کند:

«هنگامی که دیدم چگونه کوروش بسیاری از مردمان و شهرها و اقوام گوناگون را فرمان‌بردار خود ساخته است، به ناگزیر اندیشۀ نخستین خود را دیگرگون کردم و پذیرفتم که حکومت بر آدمیان امری ناشدنی نیست، به شرط آنکه حاکم، فردی خردمند و باکیاست باشد».

کوروش بزرگ (۵۵۹-۵۳۰ پ.م) بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، بی‌هیچ تردیدی یکی از استثناهای تاریخ جهان است. او که به درستی خود را «شاه جهان، شاه نیرومند» توصیف می‌کند، توانست در کم‌تر از چند دهه، بر بخش‌های زیادی از جهان‌باستان دست پیدا کند و نخستین امپراتوری تاریخ را سامان دهد.

در باب پادشاهی و سیاست‌های حکومتی او بسیار نوشته‌اند و از این میان می‌توان به کتاب‌های ارزش‌مند و معتبر «امپراتوری هخامنشیان» نوشتۀ پروفسور پیربریان با ترجمۀ مهدی سمسار (انتشارات زریاب)، کتاب «شناخت کورش» نوشتۀ رضا ضرغامی با ترجمۀ عباس مخبر (انتشارات مرکز) و کتاب «کوروش بزرگ» با گردآوری استاد تورج دریایی و ترجمۀ آذردخت جلیلیان (انتشارت توس) اشاره کرد. اما آنچه کوروش را از دیگر پادشاهان گذشته متمایز می‌‌سازد نه کشورگشایی‌هایش، -که بسیار پادشاهان دیگر پس از او بر قلمروهای پهناورتری نیز دست یافتند- بلکه سنت پادشاهی و روح مداراگری او با مردمان و اقوام مختلف بود.

کوروش در زمانه‌ای می‌زیست که خشونت نه تنها مذموم شمرده نمی‌شد، بلکه آن را حق مشروع پادشاه برای نگه‌داشتِ قدرت الهی‌اش نیز می‌دانستند. (مثال های فراوانی را می‌توان از سیاست‌نامه‌های مختلف گواهی آورد که نویسندگان‌شان به پادشاهان توصیه می‌کردند هرگونه مخالفی را باخشونت تمام از سر راه بردارند.)

سیاست کوروش اما و رفتار او با ملت‌های مغلوب آشکارا با شاهان پیش از خود تفاوت داشت. استوانۀ گِلی او، که به «منشور کوروش» معروف است، بی‌شک در جهان باستان، خلاف‌آمدِ عادت بود.

اگر پیش از کوروش حاکمان آشوری با افتخار و به صراحت، از مُثله کردن مخالفان و ویران‌کردن شهرهای مغلوب دم می‌زدند، کوروش به هنگام ورود به شهر شکست خوردۀ بابل می‌گوید:

«سپاهیان گسترده‌ام با آرامش، درون بابِل گام بر می‌داشتند. نگذاشتم کسی در همۀ [سومر و] آکد، هراس‌آفرین باشد، در پی امنیت [شهر] بابل و همه جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل که برخلاف [خواست خدایان] یوغی برآنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود، خستگی هایشان را تسکین دادم [و] از بندها رهایشان کردم». -[بندهای ۲۴ / ۲۵/ ۲۶ منشور کوروش بزرگ، ترجمۀ شاهرخ رزمجو]

 با این اوصاف، چندان نباید شگفت‌زده شد اگر ایرانی‌های باستان او را «پدر» می‌خواندند، اسکندر مقدونی خود را «دوست‌دار» او معرفی می‌کرد، کتیبه‌های بین‌النهرینی «صلح‌دوست»‌اش می‌نامیدند، عهد عتیق او را «برگزیدۀ یَهُوه» می‌دانست، [‌بر پایۀ تفسیر مولانا ابوالکلام آزاد که علامۀ طباطبایی آن را نفی

نمی‌کند] مراد از «ذوالقرنین» در قرآن اوست و هرودوت در کتاب تاریخ خود چنین نوشته است: «هیچ فرد پارسی به خود اجازه نمی‌دهد خویشتن را با کوروش مقایسه کند.»

  دو:

    در یک جامعۀ دو قطبی، که همه چیز در آن یا سیاه مطلق است یا سپید مطلق، نمی‌توان به داوری درستی از هیچ چیز رسید. در چنین جامعه‌ای، کسانی به مرتبه‌ای از کوری یا شیفته‌گی می‌رسند که سینه‌مالان خود را به خاک پاسارگاد می‌کشانند و سجده‌کنان آرزوی بازگشت سلطنت را فریاد می‌زنند  و گروهی دیگر، آن همه به ورطۀ سطحی‌نگری و ابتذال فکری می‌افتند که تمام برهان‌شان برای رد یک شخصیت تاریخی چنین پرسشی کودکانه می‌شود: «چرا نام کوروش در شاهنامه نیامده است؟»

در تاریخ اما «شرط اول قدم آن است» که هیچ شخصیتی را «خالی از خلل» ندانی و همگان را در ترازوی نقد بنشانی  و برای هر سخنی، برهانی روشن آوری.

 در تاریخ، هر شخصیتی که «مقدس» شود، دیگر «واقعی» نخواهد بود. به تعبیر استاد ملکیان:

 «شک نيست كه امروزه كمتر كسی ستاره يا خورشيد يا ماه يا مجسمه‌ای فلزی يا چوبی را می‌پرستد، اما اين بدان معنا نيست كه بت‌پرستی امری منسوخ و متروک شده است؛ بلكه می‌تواند فقط حاكی از اين باشد كه اشكال و صوری از بت‌پرستی جای خود را به اشكال و صور ديگری سپرده‌اند. هر گاه موجود و پديد‌ه‌ای را كه   در واقع مقيد و مشروط و ناقص است مطلق و كامل تلقی كنيم و بالطبع و بالتبع تسليم‌اش شويم بت‌پرست شده‌ايم و، در اين جهت، فرقی نمی‌‌كند كه آن موجود و پديده چه چيزی باشد». 

علیرضاجلیلیان

asriran.com
  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش