به گزارش ایسنا، مسجدی عظیم که «خواجه علیشاه گیلانی» قصد ساختاش را کرد تا روی دست «ربعرشیدی» بلند شود، حالا در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی (ره) و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت در مرکز شهر تبریز قرار دارد، جاییکه فضای پیرامونِ آن اکنون برای برگزاری نماز جمعه استفاده میشود و مصلای بزرگ تبریز بدون در نظر گرفتن حریم این بنای تاریخی و عظیم پس از ساخت مصلا، حالا قصد ایجاد پارکینگ برای آن را دارد و با این قصد محوطهی ارگ علیشاه تهدید به نابودی میشود.
کریم میمنتنژاد، پژوهشگر تاریخ تبریز در گفتوگو با ایسنا، دربارهی تاریخ ساخت این مجموعهی تاریخی با بیان اینکه «خواجه رشیدالدین فضلالله» و «خواجه علیشاه گیلانی» دو وزیر دوره ایلخانی بودند که به واسطه چشم و همچشمی برخی از بناهای تاریخی در آذربایجان را ایجاد کردند، توضیح داد: «خواجه رشیدالدین فضلالله» یکی از بینظیرترین اشخاص علمی ایران در طول تاریخ ایران بود که دانشگاه «ربع رشیدی» را راهاندازی کرد، پس از آن «خواجهعلیشاه گیلانی» وزیر کشور دورهی ایلخانی به واسطه چشم و همچشمی با این دانشمند تصمیم گرفت ساختمانی بزرگتر از آن مجموعه در تبریز بسازد، به همین دلیل مسجد بسیار بزرگی با طاقی مرتفع طراحی و دستور ساخت آن را در اسرع وقت داد.
او با اشاره به تعجیل «خواجه علی شاه گیلانی» در ساخت بنای مسجد ادامه داد: به همین دلیل در ساخت و استحکام بنا دقت لازم انجام نشد و در همان زمان نیمی از گنبد مرتفع این بنا فروریخت و پس از مدتی نیز به دنبال پاپوشی که برای «خواجه رشیدالدین فضلالله» ایجاد شده بود، او به دستور پادشاه ایلخانی کشته و در «ربع رشیدی» به خاک سپرده شد. به همین دلیل «خواجه علیشاه گیلانی» که دیگر انگیزهای برای پایان کار ساخت مسجد بزرگ خود نداشت، توجه چندانی به ساخت بنا نکرد و کار ساخت آن به صورت نیمه کاره رها شد.
نویسنده کتابهای «تبریز شکوه ایران» با بیان اینکه از آن زمان تا دوران صفویه اطلاعات تاریخی چندانی از روندی که برای این بنای تاریخی اتفاق افتاده در دسترس نیست، بیان کرد: در سال ۱۱۹۴ هجری و دوره صفویه زلزلهای با قدرت هفت ریشتر در تبریز رخ داد که به دنبال آن اکثر خانههای تبریز را با خاک یکسان کرد، به جز چند بنای انگشتشمار مانند پایههای مسجد کبود و ایوان جنوبی مسجد «ارگ علیشاه» که بسیار مقاوم ساخته شده بود.
به گفتهی این پژوهشگر تاریخ تبریز، ۳۰ سال پس از زلزله جنگهای ایران و روس در تبریز اتفاق افتاد و «عباس میرزا» به عنوان «نایبالسلطنه» به تبریز آمد و دور تا دور ایوان جنوبی را دیوار کشید و آن را به «قورخانه تبریز» تبدیل کرد.
او با بیان اینکه در حدود سالهای ۱۲۲۰ تا ۱۲۲۳ عهدنامه «فینکنشتاین» بین ایران و فرانسه امضا شد و به دنبال آن «ژنرال گاردن» فرانسوی به تبریز آمد تا استحکامات نظامی تبریز را برای جلوگیری از نفوذ روسیه تقویت کند، افزود: اهمیت بینظیر تبریز برای قاجار در منابع شفاهی و به طور متناوب از سوی عباس میرزا مطرح شده است حتی در جریان امضای عهدنامه «گلستان» و «ترکمنچای» گفتند؛ «مهریه ایران را پرداختیم تا تبریز را از روسها پس بگیریم»، بنابراین با حضور ژنرال گاردن در محوطه ارگ علیشاه؛ کارخانه توپریزی به عنوان نخستین کارخانه ساخت توپهای قوی در ایران احداث شد و تا مدتها آهنگری و ریختهگری در این محوطه انجام میشود و حتی در بخش جنوبی ایوان ارگ علیشاه نیز خندقی ساخته شد.
نویسنده کتاب «تاریخ مشاهیر ایران» در ادامه به بیان اتفاقاتی که در دورهی مشروطه برای این محوطه تاریخی رخ داد، اشاره کرد و گفت: در دوره مشروطه یعنی اواخر قاجار؛ تبریز دو دوره جنگ مشروطه را تجربه کرد. نخست قبل از صدور فرمان مشروطیت و سپس حضور پررنگتر تبریز در جریان به توپ بستن مجلس در تهران. در آن زمان مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان ۱۱ ماه جنگیدند و جریان استبداد محمدعلی شاه را شکستند. حتی در طول این ۱۱ ماه که بین مشروطهخواهان و مستبدان قوای تبریز جنگ رخ داد، ارگ علیشاه سنگر مجاهدان مشروطه بود. حتی با توجه به اینکه آن محوطه یک منطقه استراتژیک نظامی محسوب میشد توپها و همه امکانات در اختیار مشروطهخواهان بود و قوای دولتی در بیرون ارگ بودند و در این میان چند منازعه نیز اتفاق افتاد.
وی با اشاره به ثبت ملی این بنای تاریخی در سال ۱۳۱۰ به عنوان یکی از نخستین بناهای تاریخی ایران، از حضور باستانشناسان در سال ۱۳۱۰ در دور نخست و ۱۳۵۲ در دورههای بعدی خبر داد و افزود: بخشهایی از قالبهای این صنایع توپریزی جنگی در نخستین عملیاتهای کاوش باستانشناسان در آن زمان به دست آمد.
میمنتنژاد افزود: نهایتا در دوره شهرداری حمید وارسته در حدود سالهای ۵۵ و ۵۶ تعدادی مغازهها و خانههای مردم به تملک شهرداری تبریز درآمد تا یک مجموعه پارک فرهنگی دور تا دور مجموعه ارگ علیشاه ایجاد شود. در این طرح بسیاری از مغازهداران و مالکان خانههای خود را از دست دادند تا آن منطقه به یک منطقه پارکمانند تبدیل شود.
او ادامه داد: در سال ۱۳۶۰ نیز یک نفر به عنوان سرپرست شهرداری با نام «احیای مسجد علیشاه» _اقدامی که هرگز انجام نشد_ تالار تئاتری و نخستین تالار جمعیت شیر و خورشید که در دوره پهلوی در محوطه ارگ با الگوبرداری از نمونه اصلی آن در سنپترزبورگ ساخته بود را تخریب کرد. طرحی که مطرح کردند این بود «مسجد باید دوباره احیا شود» و جای آن مصلای تبریز در این مکان ساخته شود.
بار دیگر کلنگ بنیاد مصلای تبریز ازحدود سه ماه قبل روی رگ گردن ارگ علیشاه پایین آمده است و میراث فرهنگی با فشارهای زیاد تلاش میکند دستکم باقی ماندههای تاریخ در ارگ را نجات دهد.
شاید بتوان گفت که حکایت «ساخت پارکینگ برای مصلی» در حریم بنای تاریخی ارگ علیشاه تبریز که در دو دهه قبل ساخته شده بود، دیگر یک حکایت تکراریست، اتفاقی که باعث شد میراث فرهنگی به فکر کاوش و بررسی لایههای زیرین این محوطهی تاریخی بیفتد و با امضای رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مجوزی ۶۰ روزه برای کاوش در این محوطه صادر شد.
اما تا امروز افرادی از ادامهی کار باستانشناسان در این محوطه تاریخی جلوگیری کردهاند، به حدی که باستانشناسان را از محوطه تاریخی بیرون میکنند، میراث فرهنگی تلاش میکند به محوطه بازگردد، چند روزی کار کاوش ادامه دارد و بار دیگر روز از نو، روزی از نو...
و آخرین قدم برای جلوگیری از ادامهی کاوش در این محوطه نیز روزهای پایانی هفته گذشته رخ داد و برای مدتی فقط کارگران هیات باستانشناس اجازه الک کردن خاک را داشتند؛ تا اینکه بار دیگر و با رایزنیهای انجام شده، باستانشناسان کاوش در محوطه را از سر گرفتند و در آخرین و حتی کشفهای جدیدی نیز تا کنون از این محوطهی تاریخی داشتهاند.
- 10
- 2