«بیایید ای کبوترهای دلخواه/ سحرگاهان که این مرغ طلایی ... بپرید از فراز بام و ناگاه/ ببینمتان به قصد خودنمایی ... بیایید ای رفیقان وفادار/ من اینجا بهرتان افشانم ارزن ... که دیدار شما بهر من زار/ به است از دیدن مردان برزن». این سروده ملکالشعرای بهار، شاعر، ادیب و سیاستمدار نامدار تاریخ معاصر ایران، تنها یکی از ١٠ قصیده و غزلی به شمار میآید که دلبستگی فراوان او را به کبوتران نمینمایاند.
دوستعلی معیری که بخشی از کتاب «رجال عصر ناصری» را به «کبوتر و کبوتربازی» اختصاص داده است، در کنار نامهایی چون «شاهزاده مرآتالسلطان، نظامالدوله خواجهنوری، شاهزاده عبدالصمد میرزا جهانبانی، شاهزادگان مقبلالدوله و مفاخرالسلطنه، نوههای شاهزاده تیمور میرزا سردار معتضد و نصیرهمایون، پسر میرزا زینل»، از ملکالشعرای بهار نام میبرد که در کنار این نامبردگان، «کبوتربازان معروف و طراز اول» پایتخت به شمار میآمدهاند.
بهار که در سرودههایش با سرخوشی از «رفیقان وفادار» یاد میکند، ما را به یک قلمروی جذاب راه مینمایاند؛ روزگاران گذشته ایران، زمانی که با سازهای شگفتانگیز با نام کبوترخانه روبهرو میشویم. ماجرای روایت امروز ما با این سازه، نیز با پرنده دوستداشتنی، کبوتر پیوند مییابد.
روایتهای جهانگردان از کبوترخانههای تاریخی
کبوتر در کنار گونههای زینتی پرندگان همچون قناری و بلبل، یکی از پرندگان محبوب در میان ایرانیان از هزاران سال پیش به شمار میآمده است. بهرهگیری از این پرنده همخوان با انسان در زمینههایی چون نامهرسانی، کاربرد فضولات آن در تهیه کود کشاورزی و گوشت آن برای خوراک، موجب شده بود در گذر روزگار پیوندی ناگسستنی میان انسان و کبوتر پدید آید.
همین مسأله، زمینهای مناسب برای همزیستی اینها در کنار یکدیگر فراهم آورده بود؛ به گونهای که منابع تاریخی در دورههای گوناگون تاریخ ایران از برجهای فراوان کبوترخانه در پیرامون شهرهای بزرگ یاد کردهاند که صدها کبوتر را در خود جای میدادهاند. دو جهانگرد مشهور فرانسوی، ژان باپتیست تاورنیه و ژان شاردن که هر دو در روزگار حکومت صفویان به ایران آمدهاند، علاقه فراوان ایرانیان به نگهداری از کبوتر را مورد توجه قرار دادهاند. تاورنیه در سفرنامه خود از هنر ایرانیان در تربیت کبوترها در شهرها یاد میکند «کبوترها همه به دشت و صحرا میگریزند.
در شهرها آنها را تربیت میکنند تا بروند و کبوتران دیگر را بیاورند و ایرانیان برای این منظور، تمامی روز را چه در سرما و چه در گرما میگذرانند. چون مسیحیان اجازه پرورش کبوتر را ندارند بعضی از عوام اجامر برای کسب این آزادی مسلمان میشوند». او سپس به کبوترخانههایی اشاره میکند که در سراسر اصفهان صفوی گستردهاند «در اطراف اصفهان بیش از سههزار کبوترخان[ه] وجود دارد که مانند کبوترخانهای ما دارای برجهای آجری بزرگ اما پنج یا شش برابر بزرگتر است.
هر کس میتواند از این کبوترخانها در ملک خود بنا کند، با وجود این کمتر این کار را میکنند و عمدة کبوترخانها متعلق به شاه است که بیش از گوشت کبوترها از فضله و کود آنها سود میبرد. این کود برای پرورش خربزه به کار میرود و چون در پای هر بوته کود بسیار میریزند در مملکت به مقدار فراوان به آن نیاز هست».
از اشارههایی که جهانگردان، بازرگانان و ماموران سیاسی در سفرنامهها و گزارشهای خود از این مسأله داشتهاند، درمییابیم اصفهان عصر صفوی یکی از مرکزهای پررونق پرورش و نگهداری کبوتر و کبوتربازی بوده است و این مسأله میتواند در گسترش بنای کبوترخانهها موثر بوده باشد.
شاردن در بازدید خود از گودال لطفی، یکی از منطقههای اصفهان، آنجا را «مرکز بزرگ مرغفروشی» یاد میکند که «عدهای کبوترباز حرفهای در این محل به فریبکاری مشغولند، زیرا کبوترانی را که میفروشند طوری تربیت کردهاند که پس از فروش همین که به هوا پرواز کردند، به سوی محل اصلی بازمیگردند».
اثر نیکوکاری و وقف در ساخت کبوترخانهها
سنت کبوتربازی در تاریخ ایران، همواره «محبوبیت» داشته است. کبوتربازی در دورههایی تا آنجا یک تفریح همگانی و دوستداشتنی به شمار میآمده است که در کنار مردم کوچه و بازار، حتی شاهان و نیز رجال حکومتی و درباری و مشاهیر زمانه را مجذوب و شیفته خود میکرده است. همین مسأله موجب میشد کبوترخانهها و نیز مراکز فروش کبوتر در شهرهای بزرگ رونق داشته باشند. در کنار وجود کبوترخانههای بزرگ دوره صفوی که منابع ایرانی و غیرایرانی گواهی میدهند، در برخی شهرها دکانهایی ویژه فروش کبوتر فعالیت میکردهاند.
کبوترخانه، سازهای جالب به شمار میآید که برای لانهگزینی پرندگان بهویژه کبوتر در جایجای ایران در روزگار گذشته ساخته شده است. پیشینه ساخت کبوترخانهها و هدف و انگیزه مشخص برای بهرهبرداری از آنها چندان روشن نیست. پارهای گواههای تاریخی پیشینه این سازه شگفتانگیز را به بیش از یکهزار سال پیش بازمیگردانند. درباره علتهای بنای آن البته سخنهایی رفته است؛ یکی اینکه کود به دستآمده از فضله کبوتران بسیار به کار میآمد و در زمینههای گوناگون از آن بهره میگرفتند.
دیگر آنکه کبوتر، پرندهای دوستداشتنی برای انسان به شمار میآمد و بنای کبوترخانهها موجب میشد دستههایی بزرگ از این پرنده محبوب در آنجا گرد آیند. نکتهای که اما در این میانه مهم مینماید، شیوه ساخت این بناهای شگفتانگیز بوده است. بسیاری از کبوترخانهها به گونه نیکوکارانه و بدون چشمداشت ساخته میشدند و جنبههایی از آیین وقف را در خود داشتند.
پادشاهان، امیران و مالداران در منطقههای گوناگون با ساخت کبوترخانهها، آنها را وقف عام میکردند تا جدا از پرندگان که در آنها میآسودند، مردمان بتوانند از سودمندیهایشان بهره ببرند.این مسأله همچنین نگاه دوستدارانه ایرانیان را نسبت به پرندگان در تاریخ به نمایش میگذاشت.
بسیاری از کبوترخانهها تا دهههای گذشته در بخشهایی از ایران برپا بودند؛ هنوز هم البته میتوان نمونههایی از این سازه جذاب را در پارهای منطقه کشور بهویژه روستاها به تماشا نشست. تماشای این کبوترخانهها، تصویری زیبا از نگاه نیکاندیشانه ایرانیان در روزگار گذشته، به نمایش میگذارد؛ کبوتران، هریک از رخنهای به کبوترخانه وارد شده، در گوشهای از آن لانه میگزینند. تداوم چنین نگاهی برای حفاظت از پرندگان و دیگر گونههای طبیعت و حیاتوحش میتواند الگویی مناسب باشد.
روزبه رهنما
- 12
- 1