آرامگاه یا به زبانی دیگر گوردَخمه داریوش یکم، ارزشمندترین یادگار هخامنشیان در نقش رستم، نَم کشید. هر چند که نم و رطوبت ها از گذشته وجود داشته، ولی هماینک رو به افزایش بوده و مانند خُوره به جان آرامگاه شهریار هخامنشی افتاده و مرگ خاموش و آرام آن را رقم زده است.
کارشناسان و پژوهشگران، مجموعه تاریخی-فرهنگی نقش رستم را پس از پارسه (تخت جمشید) و پاسارگاد، ارزشمندترین و یگانه ترین یادمان باستانی ایران می دانند که نزد همه پژوهندگان جهان و گردشگران برون مرزی و مردم ایران شناخته شده و نامدار است. در این میان، بی همتاترین و مهم ترین یادمان تاریخی در نقش رستم، بی گمان گوردخمه یا همان آرامگاه داریوش یکم است که تنها آرامگاه هخامنشی بوده که دارای سنگ نوشته هایی (کتیبه ها) به خط میخی است و در واقع، سند زنده و پویای این شهریار هخامنشی به شمار می آید.
همچنین این سنگ نوشته ها و گوردخمه داریوش، از مهم ترین اسناد هویتی و شناسنامه ملی مردم ایران است اما با همه ارزش های موجود و بر اثر گذشت زمان و رِخنه عوامل طبیعی مانند باران، آفتاب ... و بدتر از همه، رخنه بیش از پیش عوامل بیولوژیک (گُل سنگ ها)، نگارکَندها و نمادهای گوردخمه این پادشاه هخامنشی رو به پوسیدگی رفته و مرگ خاموش و آرام آن را رقم زده است.
به گونه ای که بیشتر نمادها و نگارکَندهای (نقش برجسته ها) این آرامگاه، در حال پاک شدن از چهره تاریخ و صفحه روزگار بوده و اگر هر چه زودتر برای آن چاره ای ریشه ای اَندیشیده نشود و مورد رسیدگی فوری قرار نگیرد، بی گمان بخشی از تاریخ بالَنده و هویت ایرانی را باید در آینده در کتاب ها و فیلم ها دید! در این آرامگاه نمادی که به فَروَهَر نامدار است به گونه کامل از میان رفته و دیگر دیده نمی شود.
آتشدان سنگی و نماد ماه بالای آن نیز، در حال از میان رفتن است و آسیب های برگشت ناپذیری به آن ها وارد شده است. بخشی از افراد (نمایندگان کشورها) که در زیر پای شهریار هخامنشی قرار گرفته اند، آسیب جدی دیده است.نم و رطوبت ها تا پایین دهانه ورودی آرامگاه در سمت چپ پیش رفته و صحنه ناخوشایندی را به نمایش گذاشته است. بیشتر بخش های سنگ نوشته ها از میان رفته و دیگر خوانده نمی شود و سند زنده و هویتی پارسیان در خطر حذف از چهره تاریخ است.
یکی از مهم ترین عواملی که سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را با چالش جدی رو به رو کرده، بودجه و موضوع مالی است که به پاشنه آشیل سازمان میراث فرهنگی تبدیل شده و اَنگیزه ویرانی بیشتر یادمان های تاریخی فرهنگی در چند دهه گذشته شده است. موضوع مهمی که باید دولتمردان و نمایندگان خانه ملت (مجلس) هر چه زودتر به آن ورود پیدا کرده و آن را برطرف کنند، وگرنه یادگارهای ارزشمند گذشتگان پاکسرشتمان، یکی پس از دیگری از صفحه روزگار برای همیشه حذف خواهند شد.
همچنین رسیدگی نکردن و بی توجهی مدیران و سرپرستان سازمان میراث فرهنگی به این چالش بزرگ که همان آسیبها و نابودی یادمانهای تاریخی و ملی است، دامن زده و روزگار ناخوشایندی را پیش روی یادگارهای نیاکانی قرار داده است. باید دانست که مجموعه تاریخی و ارزشمندی همچون نقش رستم و به ویژه آرامگاه داریوش یکم، دُردانه بی مانند (منحصر به فرد) یادمان های تاریخی کشور بوده و ضروری است مدیران میراث فرهنگی و سرپرستان این مجموعه، بیش از پیش به آن دلبستگی و حساسیت داشته باشند و همواره نگارکندها و آثار تاریخی درون محوطه را مورد پایش و رسیدگی قرار دهند.
هر چند که شرایط نقش رستم نسبت به دیگر یادمان های تاریخی استان و شهرستان مَرودشت بهتر است، ولی رخنه عوامل طبیعی و بیولوژیکی همیشه در بناهای سنگی وجود داشته و یکی از چالش های بزرگ آثار تاریخی در سراسر جهان به شمار می آید اما در کشورهای پیشرفته، پرونده مرمتی چنین آثار ارزشمندی همیشه باز بوده و پِیاپی آن ها را مورد پایش قرار داده و از آسیب های موجود پیشگیری می کنند. موضوعی که هنوز در دستور کار سازمان میراث فرهنگی کشور با وجود این همه آثار تاریخی فرهنگی ارزشمند قرار نگرفته و به چالشی بزرگ و اساسی برای میراث فرهنگی تبدیل شده است.
باران های اسیدی ،آرامگاه داریوش درنقش رستم را نابود کرده است
یکی از چالش های بزرگ یادمان های سنگی به ویژه آرامگاه داریوش در نقش رستم، باران های اسیدی و پدیداری نَم و رطوبت بر پیکره بی جان و بی دفاع نگارکندهای آن است. باران های اسیدی که در گذر سده ها و درازای تاریخ بر بخش بالایی آرامگاه نشسته و رخنه کرده، تاثیر بسیار منفی گذاشته و پوسیدگی و خُردگیِ این یادمان تاریخی ارزشمند را رقم زده است. به باور کارشناسان باید هر چه زودتر پرونده مرمتی این یادگار ملی گشوده شود و همواره مورد پایش قرار گیرد.
باید اعتبارات ملی و فوری به آرامگاه داریوش برسد
به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی برای چنین چالش های مهمی در آثار تاریخی باید از بودجه های ملی و فوری بهره برده شود و سازمان میراث فرهنگی درخواست فوری مالی از دولتمردان و سرپرستان کشوری کند.همچنین سازمان میراث فرهنگی باید پرونده مرمتی این دست از یادمان های تاریخی که بسیار ارزشمند و یگانه هستند، زودتر گشوده و دست به کار شود. از سویی، یادمانهای تاریخی، نشانه هویت و شناسنامه ملی همه مردم است و باید همه نهادها و اُرگان های دولتی با میراث فرهنگی در اَمر بودجه همکاری و همیاری کنند و نگذارند نمادها و نشانه های تمدنی کشوری با فرهنگ کهن و نژاده از میان برود.
آرامگاه داریوش باید مورد مرمت و پایش همیشگی قرار گیرد
یک دکترای مرمت آثار، بناها و اشیای تاریخی در همین زمینه به« قانون» گفت : « با نگرش به نگارههایی (تصاویر) که در مورد این آرامگاه وجود دارد، مساله اصلی ویرانی و فرسودگی سنگ ها درگام نخست را نَم و رطوبت تشکیل می دهد. این نَم از راه نزولی انجام می گیرد که بیشتر ناشی از فرود باران و سپس سرازیر شدن و رخنه آن از بخش بالای کوه به سینه کوه که دارای نگارکَند است، صورت می گیرد. نَم و رطوبت موجود، اَنگیزه نابودی این آرامگاه درگذر زمان خواهد شد اما آنچه پس از این رخ می دهد، زمینه سازی برای رشد گُلسنگ ها و همچنین رخنه مواد نمکی و اسیدی به درون سنگ ها خواهد بود. گل سنگ یک موجود تشکیلشده از قارچ و جلبک است.
جلبک ها برای تولید خوراک از نور آفتاب بهره می برند و برخی از این خوراک ها به وسیله قارچ ها استفاده می شود.گُل سنگ ها با سرعت بسیار کمی رشد میکنند، ولی می توانند در زیستگاه های نامناسب مانند کویر و گاهي ناحیههای قطب جنوب زنده بمانند. بسیاری از گونههای این گیاه روی سنگ ها و از جمله سنگ های تاریخی میرویند و مواد معدنی آن ها را جذب می کنند. درنتیجه، کُنش و واکنش (فعل و انفعال) گُلسنگها، سنگ ها را شکسته و به خاک تبدیل می کنند».
سیامک علی زاده در دنباله سخنانش افزود : « از این رو در این چرخه رطوبت ، سنگ و گل سنگ ، پیکر گل سنگ ها در اَنباشتن آب و حفظ رطوبت، نقشی اساسی انجام می دهند. گل سنگ ها به راستی ریخت های (اشکال) تخصیص یافتهای از زندگی اَنگلی بوده و بسیار بادوام هستند. شاید به این اَنگیزه که می توانند به سرعت خشک شوند و به یک حالت مقاوم یا دوره کمون یا همان نهفتگی (به دوره و مدت ورود عامل بیماری زا به بدن یا جسم تا پدیداری نشانه های بیماری و علايم بیماری گفته می شود) وارد شوند اما با کمی نَم و رطوبت مانند شبنم صبحگاهی، گل سنگ ها با شتاب آب دار شده و فتوسنتز و رشد از سر گرفته می شود. بسیاری از این گل سنگ ها از دید متابولیکی تنها یک ساعت و یا کمتر در روز فعال هستند، ولی همین زمان کوتاه هم کافی است تا نقش ویرانی خود را برجای گذارند».
این استاد دانشگاه چمران تهران در بخش دیگری از سخنانش به « قانون» گفت : « به نظر می رسد این آرامگاه سنگی و نمونه های همانند آن باید در طول سال به ویژه در فصل های سرد و بارشی مورد پایش پیوسته از دید بررسی وضعیت سلامتی و حفاظتی قرار گیرند. همچنین در صورت لازم از رخنه نم و رطوبت با تمهیدات بایسته پیشگیری شود و بقایای گل سنگ ها را هرچند مدت یک بار به شیوه های مکانیکی و مواد شیمیایی ضد انگلی، زِدوده شوند. اگر این تمهیدات انجام نگیرد، چه بسا در مدت کوتاه، آن بخش هایی که باران به گونه پیوسته بر روی آن ها رخنه می کند، رو به پوسیدگی بیشتر و در نتیجه نابودی روند. باید دانست که گلسنگ ها با خیال آسوده به زیست خود ادامه داده و باید گفت که نابودی سنگ ها قطعی خواهد بود».
بازشناسی مجموعه تاریخی نقش رستم
نقش رستم، نام مجموعه ای باستانی است که در شمال شهرستان مَرودشت از استان پارس (فارس) و در پنج کیلومتری پارسه قرار دارد. این محوطه باستانی یادمانهایی از دوره ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را درخود جای داده است و کموبیش از سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا سال ۶۲۵ میلادی همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا آرامگاه چهار تن از پادشاهان هخامنشی، سنگ نگارههای بی شماری از رویدادهای مهم دوران ساسانیان و یادمان منسوب به کعبه زرتشت در این مکان قرار دارد.
همچنین در دوره ساسانی، محوطه نقش رستم از دید ملی و دینی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. نقش رستم را بی گمان باید پس از پارسه و پاسارگاد، ارزشمندترین و یگانه ترین یادمان تاریخی ایران دانست که در دوره اسلامی نیز ارزش خود را حفظ کرده و مورد نگرش بوده است.
از سویی، آرامگاه داریوش یکم که به داریوش بزرگ نامدار بوده، تنها آرامگاهی است که سنگنوشته هایی به خط میخی یا پارسی باستان، ایلامی و بابلی یا اَکدی روی آن نگاشته شده که از ارزش بسیار فراوانی نزد کارشناسان برخوردار بوده و سندی زنده و پویا از دوره تاریخی این شهریار هخامنشی را به نمایش میگذارد. مجموعه تاریخی نقش رستم با شماره ۲۱ در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسیده و بناست به زودی به پرونده جهانی پارسه در سازمان یونسکو افزوده شده و جهانی شود اما همچنان برای آن نه ملی و جهانی، بلکه محلی تصمیم گیری می شود!
سیاوش آریا
- 19
- 5