ویرانههای بازمانده از «رَبع رشیدی» در دامنه کوه سرخاب سر از خاک بلند کرده است. دانشگاهی به نام رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر غازانخان ایلخانی که اینطور که تاریخنگاران نوشتهاند، روزگاری حصار و بارویی داشت، در آن حصار و بارو، مسجد و مدرسه و دارالشفا و کتابخانه بود، در چهار دانشگاهش ٦هزار دانشجو آموزش میدیدند و گذر دانشمندان بزرگ مصر، چین، شام، هند و ... به آن افتاده بود.
ربع رشیدی در طول زمان، آسیبهای بسیاری از بلایای طبیعی و حادثههای انسانی دید، بارها مورد هجوم قرار گرفت و حالا ویرانههای مجتمع دانشگاهی ٧٠٠ساله تبریز از پشت فنسکشی خیابان عباسی پیداست؛ قلعهها و بناهای بازماندهای محصور در شهری با ساختمانهای سیمانی.
خانههای پیشانی جنوبی را کمکم میخریم
تبریز از کوه هم رد شده است، از بالای قلعه بلند ربع رشیدی جلگه زیر پای آدمهاست. زمانی روی این برج دشمن را نشانه میگرفتند و شهر از همین جا در امان میماند. اکنون خانههای آجری تا نزدیکی بنای ٧٠٠ساله پیش آمدهاند و هیچ مدافعی نیست.
رامین اسبقی، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر تبریز در گفتوگو با «شهروند» درباره اینکه برای تملک خانهها چه برنامهای در نظر گرفته شده، میگوید: «فضاهای خالی بازمانده در محوطه ربع رشیدی کاملا تملک شده و در اختیار اداره کل میراث فرهنگی است. اولویت برنامهها در تملک با خانههایی است که در پیشانی سمت جنوبی یا قسمت ورودی مجموعه وجود دارند، اما با توجه به محدودیتهای بودجهای سازمان میراث فرهنگی فعلا به صورت فاز به فاز پیش میرویم و عمده اراضی این مجموعه در پشت این تپه قرار دارد.»
بیشتر ساختوسازها اینطور که اسبقی میگوید مربوط به سالهای پیش از انقلاب است و درنهایت «بعد از سال ٥٩ جلوی اکثر ساختوسازها گرفته شده.»
کنار قلعه قدیمی ربع رشیدی، بنای دیگری است که مدیرکل میراث فرهنگی تبریز میگوید آبانبار است. زمانی داستانی از این شهر دهانبهدهان میگشت که «راهی زیرزمینی ارگ تبریز را به ربع رشیدی متصل میکند».اسبقی در اینباره میگوید: «تبریز را شهر قناتها میگفتند و آنچه به راه زیرزمینی معروف است، همین قناتهاست. در دوره استبداد صغیر و حمله روسها مردم برای اینکه با امنیت با هم ارتباط داشته باشند از آن راه استفاده میکردند که رفتهرفته معروف شده به راه زیرزمینی تبریز.» اینطور که او میگوید، آب شرب منطقه عباسآباد هنوز از همین منبع آب در ربع رشیدی تأمین میشود.
«ربع رشیدی هنوز مرمت جدی نشده است»
سنگ قبرهای بزرگ سیاهی در گوشهای از محوطه ربع رشیدی روی زمین افتاده است. در بنایی که اسبقی به نام برجک از آن یاد میکند، سنگهایی شبیه همین سنگ قبرهای سنگین و سیاه کار گذاشته شده. اسبقی درباره اینکه چرا سنگهایی با همان نقش گلها و برشهای قبر در بنای برج به کار رفته میگوید: «برای مقاومسازی از این سنگها استفاده شده است. علاوه بر این با این داربستها سعی شده بخشی از باروی قلعه تبریز بازسازی شود و برای بازدیدکنندگان قابل نمایش باشد.»
او اینها را میگوید و توضیح میدهد که تا به امروز مرمت جدی روی بناهای بازمانده انجام نشده و تنها یک فصل کاوش در اینجا به اتمام رسیده است: «فعلا فاز اولِ مرحله اول تمام شده و در مراحل ابتدایی فاز دوم کاوشهای باستانشناسی ربع رشیدی هستیم.»
درباره سنگ قبرها هم اینطور میگوید: «آنها برای استحکامبخشی استفاده شده است. از این بالا پیداست که به صورت دور تا دور برجک استفاده شده است. اینها سنگ قبر نیستند. اینها سنگهاییاند که برای استحکامبخشی بنا استفاده شده.»
براساس توضیح او بعد از زلزله سال ١١٩٣ تبریز و ٤٠٠هزار نفری که در آن کشته شدند، تبریز بهعنوان یک شهر، دیگر جایی برای ایجاد یک گورستان جدید نداشت و هرکس را هر جایی میشد دفن میکردند. برای همین است که این سنگ قبرها که در مجموعه ربع رشیدی پیدا شده، برای جلوگیری از قاچاق و دزدیده شدن همین جا نگهداری میشود: «هر جایی از این نمونه سنگ قبر پیدا شود به این مجموعه منتقل میشود و به صورت موزه باز نمایش داده میشود. سنگ قبرها صرفا مال این مجموعه نیست.»
در بخش دیگری از بنا موزاییکهایی معمولی که زمانی در پیاده راههای شهری استفاده میشد، دور تا دور دیواره گذاشته شده است و با این وجود باز هم اسبقی میگوید: «مرمتها براساس طرحهای مصوبی است که به تأیید شورای فنی میراث فرهنگی میرسد و با استفاده از مصالح بومی انجام شده است.»
روزگار زوال ربع رشیدی
بعد از قتل رشیدالدین فضلالله در ٧١٨ هجری قمری بود که ربعرشیدی به غارت رفت و تمام تأسیساتش به آتش کشیده شد. آن زمان تمام ابزار و وسایلش به دست عوامی که تحتتأثیر مخالفان بودند، افتاد و به تاراج رفت. در مقالهای که در شماره بیستوپنجم، سال هشتم، فصلنامه تأمین اجتماعی دراینباره منتشر شده اقدامات مختلفی که در طول تاریخ برای احیای ربعرشیدی انجام شده، اینطور آمده: با روی کار آمدن خواجه غیاثالدین محمد فرزند او، وزیر ابوسعید بهادر مجددا ربع رشیدی رونق یافت اما با قتل او دوباره نابود شد.
در سال ٧٥١ هجری قمری یکی از بازماندگان خاندان مغول به نام ملک اشرف به نام انوشیروان عادل، در ربعرشیدی ساکن شد و دستور داد که خندقی برگرد آن احداث و مردم را تشویقکنند در محلات ویرانشدهاش مساکنی احداث کنند. بعد از او سلطان اویس جلایر در آنجا ساکن شد که در این دوران ربع رشیدی فقط یک دژ مستحکم و محل اقامت آنها بود. بعد از مرگ جلایر اینجا بیشتر ویران شد. بعدها شاه عباس صفوی تصمیم به بازسازی گرفت و قسمتهایی را ترمیم کرد و حتی تأسیسات دیگری به آن افزود اما به سرانجامی نرسید، با مرگ شاه عباس این کار هم نیمه تمام رها شد.
مشهورترین مصایبی که بر سر ربع رشیدی آمد تخریب آن از سوی میرانشاه پسر تیمور گورکانی (٧٩٨-٨٠٢) است که دستور ویران کردن زیباترین ابنیه ازجمله ربع رشیدی را میدهد تا بدینسان نام او بر تارک تاریخ بماند! چندان که دستور میدهد استخوانهای پوسیده رشیدالدین را از ربع رشیدی خارج کرده و در گورستان یهودیان دفن کنند.
بعدها مسأله احیای ربع رشیدی در پانصدویکمین جلسه شورای انقلاب فرهنگی در سال ٨١ به تصویب رسید و از سوی استانداری برنامهریزی برای بهرهبرداری و فعال کردن این محل آغاز شد تا این محل بهعنوان مکانی برای هماندیشیهای گستردهتر درخصوص مسائل مرتبط با سلامت در سطح کشور و منطقه باشد.
ربع رشیدی جهانی میشود اگر...
از رشیدالدین فضلالله همدانی به جز بناهای بازمانده، کتابی هم به جا مانده که وقفنامه ربع رشیدی نام دارد و یک اثر جهانی است. این وقفنامه که تنها یک نسخه از آن در جهان وجود دارد، سال ٨٦ در فهرست میراث مستند سازمان جهانی یونسکو ثبت شد. اين نسخه به خط خود فضلالله همداني است و قسمتي از آن به خط حاكم آن زمان تبريز. اين وقفنامه با نظمی مثالزدنی در دورههاي مختلف تاريخي الگوي تنظيم وقفنامههاي معتبر بوده است و فهرست جامعي از موقوفات، هزينهها و برنامههاي اداري و مالي را تبيين ميكند، با موقوفات بسیار و ارزشی والا.
در کنار وقفنامه اما از سال پیش زمزمههای ثبت جهانی مجموعه ربع رشیدی هم به گوش میرسد. اما به گفته بهرام آجرلو، سرپرست هیأت باستانشناسی پروژه بینالمللی ربع رشیدی تبریز ثبت جهانی، در گرو تملک محوطه باستانی است: «فراهمکردن مقدمات ثبت این محوطه باستانی در فهرست میراث جهانی یونسکو تا افق ۱۴۰۴ با فراهمکردن مقدمات آزادسازی اراضی تحت تصرف غیرقانونی و گسترش محدوده تحت حفاظت و تملک میراثفرهنگی در این محوطه باستانی، از اهداف راهبردی هیأت بینالمللی ربع رشیدی است.»
او گفته است که معرفی اثر ملی ربع رشیدی در ابعاد جهانی به مناسبت رویداد بینالمللی «تبریز۲۰۱۸» و تبدیل کاربری اثر در بلندمدت، پس از تکمیل گامبهگام عملیات کاوش و مرمت به یک پارک موزه گردشگری در شهر تبریز از اهداف راهبردی هیأت بینالمللی ربع رشیدی است، اما این اتفاقات با گذشت ٥ماه از آغاز رویداد تبریز ٢٠١٨ هنوز به مرحله عملیاتیشدن نرسیده است.
ربع رشیدی را چه کسی ساخت؟
«رشیدی» در قرن هشتم هجری، درست در زمانی که تبریز پایتخت ایران بود، بزرگترین مجتمع علمی، آموزشی و وقفی دانشگاه علوم پزشکی این دوره به شمار میرفت. این بنا را خواجه رشيدالدين فضلالله همداني ساخت، کسی که اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجري قمري، زمان غازان خان ايلخاني به وزارت رسيد.
در این شهر کوچک که کتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالایتام، حمام، مهمانسرا، بیمارستان، مدارس عالی و کارگاههای صنعتی در خود داشت، هزاران دانشجو به هفت زبان زنده دنیا تحصیل میکردند. فضلالله همدانی، دانشمند، طبیب و سیاستمداری که در دوران استیلای مغول بر ایران و آذربایجان توانست این مجتمع را ایجاد کند، برای تامین هزینههای این دانشگاه، املاکی در نقاط مختلف ایران قدیم در نظر گرفت؛ ازجمله در بخشهایی از عراق، افغانستان، گرجستان، روم، آذربایجان و سوریه.
تبریز به بزرگترین مرکز علمی جهان تبدیل شد، اما این روزگار شکوفایی دیری نپایید، چراکه فضلالله همدانی در سال۷۱۸ هـ.ق، با دسیسههای فراوان کشته شد و ربع رشیدی پس از مرگ او غارت و ویران شد و حالا زمینی به وسعت ١٣ هکتار این مجموعه را در خود جای داده است: بخشی ویران، بخشی زیر خاک و بخشی قلعهای است که در دوره صفوی با مصالح ویرانههای ربع رشیدی ساخته شد.
مهتاب جودکی
- 12
- 3