«ای ناخدا، ناخدای من»! این دیالوگ فیلم معروف «انجمن شاعران مرده» است؛ فیلمی که بر اساس تاثیر یک معلم ادبیات بر دانشآموزان و شکلگیری یک انجمن ادبی مخفی ساخته شد. در ایران هم در مدارس، دانشگاهها و همچنین در سطوح بالاتر و در میان ادبیان و شاعران انجمنهای ادبی بسیار زیادی وجود دارد، انجمنهای ادبی دولتی و غیردولتی. اما هدف از ایجاد این همه انجمن ادبی چیست و چه خروجیای به دنبال دارد؟
انجمنهای ادبی از دیرباز در ایران وجود داشتند، گرچه به شکل امروزی نبودند اما در پیشرفت ادبیات نقش غیرقابل انکاری داشتند. با آغاز نهضت مشروطیت ایران این انجمنها نقش پررنگتری در روند دگرگونی شعر معاصر بر عهده گرفتند. بسیاری از تغییرات و دگرگونیها در شعر مشروطه از درون این انجمنها شکل گرفت و اساساً شعر را چه از نظر شکل و چه از نظر محتوی و مضمون به کلی دگرگون ساخت و شعر نو فارسی از درون آن بیرون آمد اما در عصر رضاشاه، به دلیل اختناق شدید فرهنگی، نقش انجمنهای ادبی کمرنگ شد. با این وجود انجمنهایی شکل گرفتند که بیشتر دنبالهروی از آثار شاعران پیشین را سرمشق کار خود قرار دادند. «انجمن ادبی ایران» و «انجمن ادبی حکیم نظامی» از جمله این انجمنها بودند. اما برخی از این انجمنها به سمت ادبیات معاصر و نو پیش رفتند. بعد از انقلاب هم این روند ادامه پیدا کرد تا امروز که در هر گوشهای یک انجمن ادبی مشغول فعالیت است.
به گفته مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی تاکنون ۵۸۰ انجمن ادبی از ۱۸۴ شهرستان در سامانه این بنیاد ثبتنام کردهاند. بیشترین انجمن ادبی برای استان تهران است که تعدادشان ۶۷ انجمن ادبی است. بعد از تهران استان خوزستان ۵۹ انجمن ادبی دارد، فارس نیز با ۵۱ انجمن ادبی و خراسان با ۴۷ انجمن در رتبههای بعدی قرار دارند. این ارقام شامل انجمنهای ادبی ثبت نشده نیست.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به تازگی درباره این انجمنها گفته است: انجمنهای ادبی به عنوان یکی از قدیمیترین نهادهای مدنی تاریخ کشور از جایگاه مهمی برخوردار بوده و با توجه به اینکه انجمنها خاستگاه زبان و ادبیات فارسی در کشور هستند، بخشی از دانشکده زبان و ادبیات فارسی را وامدار انجمن های ادبی تاریخی هستیم. تاکنون انجمنهای ادبی به مثابه یک تاریخ کهن و پرنشاط عمل کردهاند، بنابراین باید از آن ها به عنوان نهاد اجتماعی کهن بهره کافی ببریم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: در شکل سنتی انجمنهای ادبی قالب آمرانه وجود داشت، به طوری که انجمنهای ادبی تحت حاکمیت دولتی باشند. البته این امر میتواند اجماع و شناسایی را در پی داشته باشد ولی ممکن است انجمنهای ادبی را به مخاطره بیندازد. با طی این مسیر، انجمنهای ادبی ایران یک نهاد فراگیر است که البته تا مرحله پایانی آن گامهای جدی مانده است. بیش از ۶۰۰ انجمن با شناسه ثبت شده است. ما در حوزه سینما، موسیقی و تئاتر دارای خانههای مرتبط هستیم اما ادبیات که مهمترین و گوهریترین عنصر فرهنگی است این امکان را نداشت و امروز قدمهای آهسته اما مطمئن به سوی انسجام انجمنهای ادبی ایران برداشتهایم.
صالحی بیان کرد: دولتها نمیتوانند تصدیگری حوزه فرهنگ را داشته باشند زیرا دولتها روزی میروند و آنچه فرهنگ یک کشور را حفظ میکند مردم هستند و مردم هم از دل این انجمنها بیرون می آیند و میتوانند فرهنگ کشور را حفظ کنند. فرهنگ این سرزمین را پایتخت حفظ نکرده است بلکه تمام این ملت فرهنگ کشور را حفظ کرده اند، پس تمام استان ها و هیجانات آن ها باید مثل پایتخت نشین ها دیده شود.
او ادامه داد: هرچقدر از تصدیگری دولتی دور شویم و کار را به مردم واگذار کنیم اتفاقات مبارک رخ خواهد داد. نهاد مدنی باید مدنی بماند اما اگر نام مدنی را داشته باشد و در عین حال وابستگی به دولت داشته باشد ممکن است هویت لازم را به دست نیاورد.
اما این انجمنها چقدر از هم شناخت دارند؟ آیا سامانهای برای همفکری این انجمنهای ادبی با هم برای ارتقای سطح ادبیات وجود دارد؟ قزلی گفته است: با ابلاغ آییننامه انجمنهای ادبی و تعیین کارگروههای آن و استقرار آن در بنیاد شعر و ادبیات داستانی موضوع شناسنامهدار شدن انجمنهای ادبی پیگیری شد. مسئله شناسنامهدار شدن جدای مجوزهای انجمنهاست. در واقع این کار را انجام میدهیم تا انجمنها یکدیگر را بیشتر بشناسند. همچنین وزارت ارشاد نسبت به آنها آشنایی بیشتری پیدا کند. در واقع میخواهیم ارتباطمان با انجمنهای ادبی به صورت سیستماتیک باشد.
قزلی با بیان اینکه فرایند شناسنامهدار شدن انجمنها رو به شتاب است، گفت: بیشترین تنوع را در انجمنهای ادبی در استان فارس داشتیم. در واقع این استان بیشترین پراکندگی را داشت. واقعیت این است که در سالهای دور افرادی جمع شدند و انجمنهایی را برای شعر و ادبیات تشکیل دادند. ما به دنبال احیای آنها و گسترش و ترویجشان هستیم، البته در بستر اجتماعی مدرن و امروزیمان. میخواهیم ابزار را به خدمت بگیریم تا سنت و ریشههای ادبیمان را ارتقا دهیم.
نظر اهالی فرهنگ و ادب چیست؟ آنها انجمنهای ادبی را چگونه میبینند؟ آیا مسیری که این انجمنها طی میکنند، مسیر رو به رشدی است؟ آیا آنها در رشد و پرورش نویسندگان و شاعران پیشرو موفق بودهاند؟ رضا امیرخانی، داستاننویس با تاکید بر اینکه مخالف فعالیت انجمن های ادبی به شکل سنتی آن است، گفته است: سبکهای ادبی ایران شامل خراسانی، عراقی، هندی و دوره بازگشت هستند. ما در سه سبک نخست دارای موجهای بلند و قلل مرتفع هستیم اما در سبک دوره بازگشت که تقریباً همزمان با تولد انجمنهای ادبی متولد شدند، قله و موج بلند نداریم که همین امر نشان میدهد انجمنهای ادبی خیلی موفق نیستند. کار این انجمنها تولد نویسنده و شاعر است و قرار نیست جریانسازی ادبی کنند. این نویسندهها و شاعران هم غالباً و در بهترین شرایط متوسط هستند و تاکنون موفق نشدهاند که نویسندگان و شاعران بزرگی را تحویل جامعه ادبی دهند. شاید مهارت، قابل آموزش باشد و محافل ادبی محلی برای آموزش مهارت باشند اما نویسندهای که قرار است قله و موج بلند در ادبیات باشد، تنها با آموزش مهارت به این درجه نمیرسد و نیازمند ویژگیهای دیگری مانند ذوق و استعداد است که در انجمنهای ادبی روی آنها کار نمیشود.
نویسنده «ارمیا» و «من او» ادامه داد: با این حال، فعالیتهای انجمنهای ادبی را مفید میدانم زیرا در این محافل فضای گفتوگو شکل میگیرد و به همین دلیل، این انجمنها نیاز واقعی جامعه امروز ما هستند.
محمد ناصرزاده، فعال ادبی هم با تاکید بر این نکته که تاریخ انقضای بسیاری از انجمنهای ادبی کنونی سرآمده و باید انجمنها را به شکل مدرن احیا کرد، در جایی گفته است: باید طرح جدیدی به این انجمنها داد. از جمله اینکه باید آنها را به سمت هویت آیینی خود سوق داد. از دیگر برنامههای انجمنهای فرهنگی برای مدرن و کارآمدتر کردن خود، اختصاص یک برنامه آیینی مخصوص به خود، چندوجهی و اثرگذار شدن، همفکری و همکاری در فعالیتها، بومی شدن طرحها، رسیدن به تسامح برای پیشرفت در امور، توسعه سعه صدر و ... است. باید به سمت تاسیس نئو انجمنها برویم. در این صورت میتوانیم شاهد تاثیرات مثبت از فعالیت انجمنهای ادبی باشیم.
- 15
- 5