تقریبا روزی نیست که خبری در مورد مشکلات روزنامهها نشنویم. کاغذ گران شده و مردم دیگر روزنامه نمیخرند. روزنامهها از پس خرجشان برنمیآیند، بنابراین یکی تعطیل میشود، دیگری اشتراکش را قطع میکند، روزنامه بعدی امتیازش را واگذار میکند و .... که نتیجهای جز تعطیلی مطبوعات مکتوب به دنبال نخواهد داشت.
حالا در شرایطی که کشور هر روز با مشکلی جدید روبهرو میشود، روزی فساد یک موسسه افشا میشود، مدتی بعد اختلاسی جامعه را دچار تنش میکند و روز دیگر تهدید و جنگ بر کشور سایه میاندازد، جای خالی روزنامهها چه آسیبی به جامعه بحرانزده وارد میکند؟
چندسالی است که با فراگیر شدن استفاده از اینترنت و دسترسی آسان به اخبار مردم دیگر علاقهای به خرید و مطالعه روزنامهها ندارند و خبرها را از طریق شبکههای اجتماعی دنبال میکنند، به همین دلیل تئوری «مرگ مطبوعات کاغذی» در میان اهالی رسانه مطرح شده است. حالا با بالا رفتن قیمت کاغذ در چند ماه اخیر گویا دیگر چیزی تا آخرین نفسهای روزنامهها باقی نمانده است. حالا روزی را تصور کنید که دیگر روزنامهای نباشد و همه روزنامهها تعطیل شده باشند، در همین هنگام جامعه هم با بحرانی شدید روبهرو شده باشد، آیا وجود نداشتن روزنامه تاثیری در جامعه خواهد داشت؟
ایجاد خلاء در جامعه بدون روزنامه
داوود صفایی، روزنامهنگار، مدرس و پژوهشگر علوم ارتباطات درباره پیامدهای تعطیلی روزنامهها در حالی که جامعه در شرایط بحرانی به سر میبرد به «ابتکار» میگوید: جامعه در شرایط بحرانی بیش از هر چیز به اطلاعرسانی و تحلیل نیاز دارد.
روزنامهها نمیتوانند در سرعت انتشار خبر با فضای مجازی و رسانههای مجازی رقابت کنند اما روزنامهها به عنوان رسانهای با ویژگیهای خاص میتوانند سلیقهها و طرز فکرهای مختلف را منعکس کنند. اگر روزنامهها نباشند، جامعه دچار خلاء بزرگی در درک شرایط و چشمانداز آینده کشور خواهد شد. روزنامهها منعکسکننده صدای مردم هستند و زمانی که روزنامهها نباشند، جامعه از این خصوصیت رسانههای مکتوب محروم خواهد شد. ما در بعضی از کشورهای دنیا شاهد انتشار روزنامههای تکبرگی در شرایط بحرانی بحرانی بودهایم تا جریان ارتباط اجتماعی حفظ شود و این اتفاق خود نشاندهنده اهمیت وجود روزنامه در چنین شرایطی است.
روزنامهها باید زنده بمانند، حتی در ۴ صفحه
صفایی با اشاره به جنبه اقتصادی روزنامهها درباره مشکلات این رسانه در شرایط فعلی میگوید: روزنامهها هم یک بنگاه اقتصادی هستند، در شرایطی که بنگاههای اقتصادی، صنایع و تولیدکنندگان ما تحت فشار هستند، طبیعی است که روزنامهها هم از نظر اقتصادی تحت فشار قرار بگیرند.
روزنامه هم ممکن است در این شرایط آسیب ببیند اما همانطور که به مدیران صنایع پیشنهادهایی میکنیم که در حوزه مدیریت بتوانند با کاهش هزینهها و به وجود آوردن تغییرات بتوانند خودشان را با شرایط جدید تطبیق بدهند، باید روزنامهها هم با چنین رفتارهایی از بحرانها عبور کنند چون این بحرانها هم دائمی نیستند و بالاخره تمام خواهند شد. تجربه جهانی نشان داده که در سطح بینالمللی سازمانها و شرکتهایی که موفق شدهاند در زمان بحران با ایجاد تغییراتی خودشان را زنده نگه دارند، برای مدت طولانی ماندگار شدهاند و آنها که نتوانستهاند از پس این شرایط بحرانی برآیند ناگزیر سرنوشتی جز تعطیلی نداشتهاند.
این روزنامهنگار درباره اقدامات کوتاه مدت روزنامهها برای برونرفت از وضعیت بحرانی میگوید: روزنامهها در چنین شرایطی میتوانند با کم کردن نیروی انسانی و کاهش صفحات خودشان را زنده نگهدارند. این اقدامات از سر ناچاری و ضرورت صورت میگیرد و خوشایند هیچکس نیست اما چارهای جز این اقدامات برای عبور از بحران وجود ندارد. روزنامهها حتی با چهار صفحه باید خودشان را زنده نگه دارند تا از این شرایط عبور کنند. تعطیل نشدن روزنامهها آرزوی تمام دستاندرکاران رسانهها است.
باید به سمت روزنامهنگاری تحقیقی برویم
راهکارهای کوتاه مدت، میتوانند به عنوان درمان موقت در زمان کوتاه موثر باشند اما در درازمدت چگونه میتوان با مشکلات مقابله کرد تا رسانهها بتوانند در تمام شرایط اعم از شرایط بحرانی نیز در جامعه حضور داشته باشند؟ صدیقه ببران، استاد ارتباطات به «ابتکار» میگوید: در شرایط ویژه رسانه نقش بسیار مهمی دارد، چه رسانه حقیقی چه مجازی.
در این شرایط روزنامهها بیشتر میتوانند به کمک جامعه بشتابند. رسانهها در حوزه مدیریت بحران بسیار کارساز هستند. رسانهها در جو بحرانی میتوانند با شفافسازی و انتشار اخبار موثق تنش را از جامعه دور کنند. روزنامه برای رسیدن به این نقطه باید با رویکردهای نوین روزنامهنگاری به سمت روزنامهنگاری تحقیقی برود و از ژانر رویدادمداری به سمت فرآیندمداری برود. در حوزه روزنامهنگاری تحقیقی فعالیت کردن نیازمند تسلط بر جامعه و مستند کار کردن است. در صورتی که در این شیوه رسانهها با استناد به مدارک غیرمعتبر فعالیت کنند اعتماد مخاطب از بین خواهد رفت.
بحران، زمان طلایی برای روزنامه
اما آیا روزنامهها میتوانند از شرایط بحرانی جامعه برای خروج از شرایط بحرانی خودشان استفاده کنند؟ ببران میگوید: روزنامهها میتوانند از شرایط بحرانی جامعه به نفع خودشان استفاده کنند. من به این زمان، زمان طلایی میگویم. این زمان مانند تیغ دو لبه است. یا از آن استفاده میکنی و بهره میبری و ماندگار میشوی یا برای همیشه به تاریخ میپیوندی.
بنابراین روزنامهها با روشنگری درست و بدون درگیر کردن جامعه و ایجاد تشنج بیشتر میتوانند خودشان را به عنوان یک برند و روزنامهنگارانشان را به عنوان روزنامهنگار تاثیرگذار مطرح کنند. در چنین شرایطی مردم با روزنامه آشتی خواهند کرد اما با دروغپراکنی مردم بعد از چند بار متوجه خواهند شد و دیگر به سراغ آن روزنامه نخواهند رفت چون منابع دیگری هم در دسترس هست.
در شرایطی که اعتماد به فضای رسانهای بسیار کم شده روزنامهها میتوانند با رفتار صحیح در جهت ترمیم این شرایط قدم بردارند ولی این کار بسیار ظریف و حساس است. کسانی باید در رسانهها وجود داشته باشند که هم قدرت تجزیه و تحلیل خوب داشته باشند و هم فضا را بشناسند و سواد رسانهای داشته باشند تا بتوانند مخاطب و به دنبال آن جامعه را به سمت رشد و ترقی سوق دهد.
روزنامهها و رسانههای مکتوب با رفتار حرفهای میتوانند ضمن ایفای نقش صحیح خود در شرایط بحران و آگاه کردن جامعه، خودشان هم از بحران عبور کنند و دوباره مانند ققنوس از خاکستر سر بلند کنند.
فاطمه امینالرعایا
- 19
- 3