اشعار درباره انسانیت
بسیاری از افراد از واژه انسانیت برای خوش رنگ و لعاب کردن گفتگوها و سخنرانی های خود استفاده می کنند ولی در عمل، شناخته شده و اغلب زیر پای کسانی لگدمال می شود که ادعای روشن فکری و ذهن باز دارند.
>> شعر درباره دین و انسانیت:
رتبه هر کس در این عالم به انسان بودن است
کشته شد انسانیت، با دستِ بی مقدارها
کافر مطلق بخوانیدم، اگر این است دین
آبروی شرع را بُردید، ای دین دارها
>> شعر درباره انسانیت از احمد شاملو:
اگر انسان ها به جای دیـن
به انسانیت معتقـد بودنــد…
انسانیت چیزی ست ورای همه ی ادیان
انسانیت مهربانی ست
نماز و دعا و روزه نـدارد ..
انسانیت گاهـی یک لبخنداست
که به کودک غمگینی هدیه می کنیــد
>> شعر در مورد انسانیت:
صورت انسان دگر معنی آن دیگر است
صورت انسان مس و معنی انسان زرست
مس چه بود لحم و پوست زر چه بود عشق دوست
این مس اگر زر شود از دو جهان برترست
>> شعر کوتاه در مورد انسانیت:
از همان روزی که دستِ حضرت قابیل
گشت الوده به خون حضرتِ هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مُرد
گر چه آدم زنده بود …
« فریدون مشیری»
>> متن زیبا در مورد انسانیت:
بار درخت علم ندانم مگر عمل
با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری
علم آدمیت است و جوانمردی و ادب
ورنی، ددی، به صورت انسان مصوری
« سعدی شیرازی»
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 14
- 5
مریم محمدی
۱۴۰۲/۴/۸ - ۸:۴۵
Permalink