جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۷۰۲۰۰۱۸۶

ثریا در اغما؛ از پاریس تا نمایشگاه کتاب

نمایشنامه مرگ یزدگرد,بهرام بیضایی,رمان ثریا در اغما

بهرام بیضایی در نمایشنامه «مرگ یزدگرد»اش که آن را در سال ۵۸ نوشت و در سال شصت بر اساس آن فیلمی با همین نام ساخت، جمله‌‌ معروفی دارد که در باب تاریخ است و حتما مضمونش را بارها شنیده‌ایم: «تاریخ را پیروزشدگان می‌نویسند.» اما مطمئن نیستم شنیده باشید که در داستان و رمان هم اوضاع به همین منوال است و در بر همین پاشنه می‌چرخد. درواقع، داستان هم یک شخصیت اصلی دارد که همه کاراکترهای دیگر با محوریت او گرد هم می‌آیند و همه‌جوره به ساز نویسنده می‌رقصند تا او در مسیر شایسته‌اش به حرکت درآید و به آنجا برسد که باید باشد. شاید خرده بگیرید که این تعریف کلاسیکی از شخصیت اصلی در داستان است و بیراه هم نگفته‌اید، اما من خودم هم به یک داستان کلاسیک تعلق دارم و حالا پس از سال‌هایی که به فراموشی سپرده شده بودم سر از این روایت درآوردم.

 

راستش را بخواهید نویسنده‌ام از اول مرا در تنهایی و غربت آفریده بود. حالا او خود در این دنیا نیست ولی من همچنان در روزهای ابری پاریسی که من را در آن ساکن کرده بود، مانده‌ام. نه پیر می‌شوم و نه نقل‌مکان می‌کنم. قریحه‌ام هنوز خشکیده باقی مانده و هنوز داروهای ضدافسرگی مصرف می‌کنم. تا پیش از این، بی‌آنکه نویسنده‌ام بداند یا خوانندگان داستان خبردار شوند برای تسلی، رمانی می‌خواندم به نام «همه می‌میرند» از سیمون دوبوار؛ نویسنده‌ای که در شهر او زندگی می‌کنم.حتما دارید دنبال نامم می‌گردید. فکر می‌کنید که از کدام داستان یا رمان بیرون آمده‌ام؛ از خودتان می‌پرسید که کجا مرا دیده‌اید یا دقیق‌تر بگویم، خوانده‌اید. طنز ماجرا ولی می‌دانید کجاست؟ آنجا که تا نام شخصیت اصلی داستانم را نگویم مرا نخواهید شناخت.

 

ماجرا از آنجا شروع شد که در سال ۱۳۴۹ که برای من بی‌معناست و برای شما یعنی سال‌ها پیش، به‌دنبال ساخت یکی از فیلمنامه‌هایی که نوشته بودم و صحنه‌هایی از آن در اطراف مسجدسلیمان می‌گذشت، با جلال آریان آشنا شدم و سر از داستان او درآوردم که کارمند شرکت نفت بود و ساکن خوزستان. پرده دوم دیدار ما خارج از ایران بود، زمانی که او برای پی‌گیری احوال و درمان خواهرزاده جوانش که ثریا نام داشت و در حین دوچرخه‌سواری دچار سانحه شده بود، به فرانسه آمد. ثریا و خلاقیت من هر دو به کما رفته بودند. احتمالا حالا دیگر می‌دانید که لیلا آزاده هستم از رمان «ثریا در اغما». جلال در پایان داستانش فرانسه را درحالی ترک کرد که ثریا هنوز در اغما بود و من همچنان «لیلا آزاده زیبا و نابغه». واقعیت ولی این است که من شخصیت اصلی نبوده و نیستم، گواهش زحمتی که برای بهخاطرآوردن من به خودتان دادید.

 

این روایت اما تلاشی با صبغه‌های پست‌مدرنیستی است از سوی من که شخصیت اصلی داستانم را کنار زدم و صدایم را این‌بار از جایگاه راوی می‌شنوید.داستان منِ راوی از آنجا آغاز می‌شود که داستان جلال آریان به پایان رسیده و این را اولین‌بار از گفت‌وگوی دو دختر در محلی که مخصوص نمایش و فروش کتابمان بود، فهمیدم. این روزها دیگر داستان جلال کمتر ورق می‌خورد، ولی آن دو دختر، کتاب را باز کردند و به‌دنبال رئالیسم درخشان اثر که انگار دوره‌اش سرآمده از من گفتند که اگر واقعی بودم حالا کجا بودم و چه می‌کردم. اولی که شال سبز به سر داشت از جذابیت کاراکتر من گفت و دوستش با لباس گل‌دار چشم‌نوازی که به تن داشت، جواب داد: «ولی منفعله». اولی خندید: «آره باید آپدیت بشه. یه نسخه لازمه مجهز به فاعلیت زنانه». بعد دست‌هایش را به سمت چشم‌هایش برد و با به‌هم‌رساندن انگشت اشاره و انگشت شست، برای چشم‌هایش یک عینک آفتابی گربه‌ای درست کرد و ادامه داد: «ولی خوبه‌ها! پرطرفدار می‌شه به‌نظرم. خصوصا با این فمنیست‌بازیا که مد شده.» دوستش کتاب را بست، سر جایش گذاشت و گفت: «می‌دونستی یه مضمون پست‌مدرنیستیه؟» جواب شنید: «چی؟» گفت: «اینکه کاراکترهای آثار ادبی کلاسیک رو با ویژگی‌هایی که دارن به دنیای معاصر میارن و داستان اونا رو توی شرایط امروزی می‌نویسن.» درحالی که دور می‌شدند اولی گفت: «خب بنویس دیگه!»

 

مونا رستا

 

armandaily​.‎​ir
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش