به گزارش انصاف نیوز، هادى سروش که در شب شهادت اميرالمومنين، در مجمع دینی احیای فضیلت به موضوع “اصالت اخلاق در حکومت امام علی” میپرداخت، گفت: برای تشریح سیطره اخلاق در حکومت امام علی ضروری است. ببینید انسان دارای غرائزی است که هبچ حد توقف ندارد و باید کنترل شود و آن نیروی کنترل کننده “اخلاق” است.
ممکن است کسی اخلاق را تحریف کند و آنچه در حقیقت از عواطف به حساب می اید به جای اخلاق معرفی کند وبعد کلِ اخلاق را ذبح میکنند و چیزی بنام دین و یا قدرت را جای ان نشاند!
گروههای مخالف اخلاق
اولین گروه مخالف اخلاق؛ کسانی هستند که صریحا میگویند اخلاق حرف مفت است!
دومین گروه مخالف اخلاق که سعی میکنند مخالفتشان را مخفی کنند کسانی هستند که اخلاق را نسبی میدانند!
این گروه تریبون رسمی دارند و گاهی در خطبهها و یا سخنرانیهای روی آنتن حرف میزنند و البته نگران کننده است! دروغ و تهمت و تضییع حقوق را تئوریزه میکنند و بر اساس مصلحت آن قبائح جایز اعلام میکنند!
قطعا این گروه به اشتباه میروند و این حرفها برخلاف نظرات صریح امام خمینی در آثار فقهی و اخلاقیشان بوده و ایشان تصریح میکند مگر امکان دارد دروغ از زشتی در جایی و بخاطر مصلحتی بیرون آید؟!
سومین گروه مخالفان اخلاق کسانی هستند که در رسانه آمده و میگویند اخلاق دارای چنان ظرفیتی است که میتواند در مقابل دین قرار گیرد! اینان با این حرف اخلاق را نفی میکنند تا بتوانند یک دین ضداخلاق که موجب استیلای قدرت است جای اندازند!
البته اینها سخنانی عجیب و غریب دیگری هم قبلا داشتهاند ! مثلا عنوان میکردند اطاعت از پیامبر حتی مهمتر از اطاعت خداست و البته پیامبر آخرین حلقه نیست، «ولایت» امری تسریپذیر است، از پیامبر به اهل بیت و دوازده امام و از ایشان به نایبان عامشان یعنی فقها و در دوره حکومت دینی به ولی فقیه رسیده.
در روزگار مشروب فروشیها و بی حجابی
استاد مطهری در روزگاری که جامعه گرفتار مشروب فروشیها و بی حجابیها بود، سخنان نگران کنندهاش درباره تحریف دین و ضربه از ناحیه درون دین بود. در عبارتی ایشان مینویسد؛ “قرآن فرمود: از خارج دنیای اسلام بر اسلام نباید ترسید، از داخل باید ترسید. ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره فسق و فجور کنند، بلکه از نفاق داخلی، از نیروهایی که از مواجهه علنی با اسلام میترسند و ماسک اسلام به چهره میزنند و هدفهای پلید خود را زیر سرپوش شعارهای اسلامی، آنهم شعارهای غلیظ و شدید، با تهی کردن اسلام از درون و محتوا و ابقاء اندام و پوسته و با تغییر دادن مسیر و هدف و بالاخره با نوعی تحریف معنوی دنبال میکنند، از اینها باید ترسید و از فریب خوردن ساده دلان مسلمان از این گروه منافق سنگ اسلام بر سینه زن.”
اخلاق و دین عین یکدیگر است
اجازه دهید بگویم که استاد مطهری میفرماید برای اسلام و مقررات عادلانه اسلام دو مصیبت پیش آمد: یکی از طرف حکام و خلفا و یکی از طرف علما که مفسر این قانون بودند.
واقعیت غیرقابل انکار این است که اخلاق عین دین و عین عقلانیت است. البته روشن است چرا برخی در تریبون از دین استفاده میکنند و دست به تفکیک بین دین و اخلاق و یا بین عقل و اخلاق میزنند؟ چون به قول استاد مطهری، در بشر حسی و خضوعی نسبت به دین هست که حتی ممکن است در همین خضوع آنقدر افراط کند که از خود دین هم خارج میشود، خضوعی است که خود دین هم نمیپسندد و آن را مردود شمرده است.
بیعت گرفتنِ اخلاقی امام علی برای تشکیل حکومت
اخلاق در حکومت علی با تار و پود حکومت عجین است و جای گرفته است.
امیر مومنان در روز بیعت ؛به حق انتخاب احترام میگذارد و طبق نامه اول نهج البلاغه میفرماید: «و بایعنی الناس غیر مستکرهین ولا مجبرین بل طائعین مخیّرین»؛ مردم با من بیعت کردند در حالی که هیچ اجبار و کراهتی در کار نبود، اجباری هم در کار نبود بلکه در عین اطاعت و آزادی بیعت کردند. مخیر بودند و کسی آنها را الزام نکرد.
جالب است طبق گزارش طبری، امام به مردم یک روز مهلت میدهد که بروید و فکر کنید و اگر خواستید و راضی به نحوه مدیریت من بودید بیایید بیعت کنید و اگر نخواستید بیعت نکنید؛ و روز بعد که باز مردم با هجوم میآیند میفرماید: ایها الناس قد افترقنا بالامس و کنت امرکم فابیتم الا ان اکون علیکم .. ؛ دیروز حرفم را زدم ولی شما پافشاری کردید، من بیایم در اموال شما دخالت میکنم ولی نه برای خود..
این جملات حضرت اشاره به بازگرداندنِ بیت المالی است که بشکل رانت و اختلاس سالها به جیب افراد مشخص رفته است!
حاکمیت اخلاق بعد از تشکیل حکومت
️استاد سروش ادامه داد: امام در تمام حکومت ۵ ساله خود از هیچ ابزار ضد اخلاقی مانند دروغ، پنهان کاری، فریب افکار عمومی استفاده نکرد و حتا از دروغ مصلحتی به نفع حکومت هم پرهیز داشت. این وعدهای بود که بعد از بیعت مردم اعلام داشت؛ در خطبه ۱۶ فرمود: ” ذمتی بما اقول رهین … لاکتمت وشمه وَ لَا کَذَبْتُ کِذبَهً” ”تعهد میسپارم .. که بخدا قسم سر سوزنی پنهان کاری نکنم و هیچ نوع دروغی نگویم”.
جلوههای اخلاق و امام در جنگ
از بزنگاههای حکومت، جنگ است که باید دید چگونه عمل میکند؟ امیرمومنان قبل شروع جنگ جمل فرمود: چه کسی حاضر است قرآن را بگیرد و ببرد و دعوت قرآن کند و قرآن حاکم باشد؟ و خوب معلوم بود هر اقدامی کند اصحاب جمل آنچنان خشونتی داشتند که آن فرد را میکشتند! اما جوانی اعلام کرد و رفت و کشته شد.
در صفین هم حضرت این کار را کرد و امام جریر را به شام فرستاد و حدود سه ماه در شام ماند و رایزنی میکرد که جنگی شکل نگیرد. در همان زمان یاران امام فشار میآوردند که چرا مسامحه میکنی؟! پاسخ امام در نهج البلاغه در خطبه هشتم آمده.
و نمونه دیگر اینکه قاریان قرآن که افراد موجهی بودند در مورد شرکت در جنگ صفین به امام علی گفتند؛ ما میآییم بیرون کوفه ولی نه در جمع شما و در لشکر معاویه وارد نمیشویم و جدا اردو میزنیم و بررسی میکنیم حق باکیست .. و امام علی روش آنان را تایید و تشویق نمود. اینها نمونههایی از رعایت و حاکمیت اخلاق در سختترین شرائطی است که حکومت امام علی با آن مواجه بوده است.
حکومتِ اخلاق در پایان حاکمیت
استاد سروش در بخش دیگری از سخنانش به مسائل پایانی دوران حکومت علوی پرداخت و گفت: امام علی و دست اندارکاران اصلی حکومت در جریان ترور حضرت امیر ️دو کار را میتوانستند با ابن مجلم بکنند که نکردند، اول او را مجبور کنند تا او به همکاری با معاویه اعتراف کند و بعد بتوانند یک جنگ روانی و دینی بر علیه معاویه و به سود حاکمیت خود راه اندازی کنند! ولی اصلا این کار را نکردند. در زندان اميرالمؤمنين، شكنجه وجود نداشت و اعترافات را هم قابل استناد نمیدانست. ابن مجلم در شرائط مناسبی زندانی بود و بعد هم قصاص شد.
دوم اینکه بعد ضربت و شهادت امام (ع) بهترین زمان بود تا با منسوب بودن قاتل به خوارج، حکومت اقدام لازم برای پاکسازی و برخورد شدید با خوارج را عملی کند و با یک خونریزی جدی که از دشمن میگیرد طومار خوارج را جمع کند و از سوی دیگر یک حماسه آفرینی را رقم زند!
اما حضرت طبق گزارش صاحب نهج البلاغه در نامه ۴۷ به فرزندش امام حسن فرمود: پسرم، به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیشدار آیا نمیبینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش میکند و دلش چگونه مضطرب میباشد.. حق خونریزی ندارید و او یک نفر را کشته و فقط یک نفر قصاص میشود. و به او اهانت نکنید ..
- 9
- 6